رفتار زشت و شيطاني با زن بيمار داخل پرايد
يکشنبه 24 ارديبهشت 1396 - 1:43:57 PM
چه خبر - اقدام شيطاني با زن بيمار داخل پرايد

شکايت يک زن 28ساله به نام فرشته در اواسط آبان ماه 94 در دستور کار پليس قرار گرفت. زن پريشان احوال به ماموران گفت: به بيماري سرطان مبتلا هستم. حالم خوب نبود که با همسرم تماس گرفتم. وقتي او گفت که نمي تواند محل کارش را ترک کند و به خانه بيايد تصميم گرفتم به خانه مادرم بروم. به همين خاطر در خيابان يافت آباد منتظر تاکسي ايستادم.

وي ادامه داد: من سوار يک پرايد سفيد شدم. راننده جوان سر صحبت را باز کرد و من هم با او درد دل کردم اما در ميان راه متوجه شدم به سمت بيراهه مي رودبه او اعتراض کردم و او پرايد را در گوشه اي خلوت متوقف کرد. مي خواستم از ماشين پياده شوم که ديدم درها قفل است. او به سويم حمله کرد و چون مقاومت مرا ديد با مشت به صورتم کوبيد. مرا کتک زد و بدون توجه به التماس هايم مرا آزار داد.پسر بي رحم مرا از ماشين به بيرون پرتاب کرد و رفت و تنها توانستم پلاک پرايد او را به خاطر بسپارم.

به دنبال اطلاعاتي که زن جوان به پليس داد پلاک خودرو تحت بررسي قرار گرفت و همان شب صاحب خودرو که پسر 28ساله اي به نام فرامرز بود رديابي و دستگير شد. وي که مهندس برق است خود را بي گناه خواند و ادعا کرد در زمان وقوع جرم در تهران حضور نداشته اما وقتي با زن جوان روبه رو شد به جنايتش اعتراف کرد.

فرامرز روز پنجشنبه در شعبه هشتم دادگاه کيفري يک استان تهران به رياست قاضي حسين اصغرزاده و با حضور دو قاضي مستشار پاي ميز محاکمه ايستاد.

در اين جلسه زن جوان که از ديدن فرامرز هنوز شوکه بود و مي لرزيد گفت: اين پسر بدون توجه به التماس هاي من و بدون توجه به اينکه به او گفته بودم از بيماري سرطان رنج مي برم مرا آزار داد. اين ماجرا تاثير بدي در روحيه ام گذاشته و حتي جرات ندارم به تنهايي از خانه خارج شوم. شبها کابوس مي بينم و مدتي است تحت درمان يک روان شناس هستم.

اين زن که اشک مي ريخت ادامه داد: قبل از اين ماجرا زندگي خوبي داشتم و دغدغه زندگي ام مقابله با بيماري ام بود اما حالا با همسرم هم دچار اختلاف شده ام و زندگي ام در آستانه فروپاشي است.

سپس فرامرز پشت تريبون دفاع ايستاد و ابراز پشيماني کرد. وي گفت: مهندس برق هستم اما چون کار مناسبي پيدا نکردم ظهرها با ماشين مسافرکشي مي کردم. وقتي زن جوان را کنار خيابان ديدم که منتظر تاکسي ايستاده او را سوار ماشين کردم. سر صحبت را باز کردم و به او گفتم مجرد هستم. نمي دانم چطور شد که وسوسه آزار اين زن به ذهنم رسيد و در گوشه اي خلوت ماشين را متوقف کردم. قبول دارم اين زن را کتک زدم ولي او را آزار ندادم ، و حالا مي گويم شرمنده او هستم.

در پايان اين جلسه هيات قضايي وارد شور شد تا راي صادر کند.


منبع: سلامت نيوز

http://www.CheKhabar.ir/News/66102/رفتار زشت و شيطاني با زن بيمار داخل پرايد
بستن   چاپ