شخصيت شناسي به کمک نحوه راه رفتن افراد
دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 - 10:44:18 AM
چه خبر - نحوه راه‌ رفتن شما درباره تان چه مي گويد؟

شيوۀ راه‌رفتن آدم‌ها، مثل چهره يا لباس‌هايشان براي ما معنادار است. ما از روي راه‌رفتن ديگران دربارۀ شخصيت و احساساتشان قضاوت مي‌کنيم. اينکه مصمم و جدي هستند، يا بيخيال و سربه‌هوا، اينکه شاد و خوشحالند يا غمگين و عصباني.

البته تحقيقات متعدد روان‌شناختي نشان مي‌دهند قضاوتِ اکثرِ آدم‌ها دربارۀ شخصيتِ ديگران از روي شيوۀ راه رفتنشان غلط است، اما يک گروه از انسان‌ها به شکلِ عجيبي در اين قضاوت‌ها ماهرند: قاتلاني که بيماري‌هاي رواني دارند.

روان‌شناسان بيش از سه چهارم قرن است که مشغول مطالعۀ اين فرضيات هستند و يافته‌هايشان نشان مي‌دهد که بيشترِ ما گرايش داريم که براساس سبک راه رفتنِ آدم‌ها، تفاسير بسيار مشابهي از شخصيتشان داشته باشيم. بعد از مشاهدۀ ورود کسي به بار که اداي کابوي‌ها را درمي‌آورد، احتمالاً من و شما دربارۀ نوع شخصيتي که دارد اتفاق نظر داريم.

اما اين فرضيات چقدر دقيق هستند؟ و چه ويژگي‌هاي ديگري را مي‌توانيم از روي راه‌رفتن اشخاص بفهميم؟

به‌طرز عجيبي، بهترين کسي که مي‌توانيم اين سؤالات را از او بپرسيم، يک بيمار رواني است.

اجازه دهيد ابتدا به پژوهش‌هايي که دربارۀ راه‌رفتن و شخصيت انجام شده‌است نگاهي بيندازيم. يکي از اولين تحقيقات را روان‌شناس آلماني، ورنر وُلف، در سال 1935 منتشر کرد. او از پنج مرد و سه زن که لباس کار پوشيده بودند (تا ديگر خصوصيات شخصيت‌شان پنهان بماند) بدون اطلاع خودشان، وقتي داشتند تمرين پرتاب حلقه مي‌کردند، فيلمبرداري کرد. سپس شرکت‌کنندگان آن فيلم‌ها را بازبيني کردند، در حالي که سرهايشان از فيلم حذف شده بود. آن‌ها تفاسيري از شخصيت‌هاي يگديگر صرفاً بر اساس گام برداشتنشان ارائه دادند.

اين مطالعه جزئيات جالبي را در نظر گرفته بود: براي مثال، صداي حلقه در فيلم مي‌بايست با صداي تيک تاک ميزانه‌شمار استتار مي‌شد. مهم‌تر آن‌که وُلف پي برد که مشارکت‌کنندگانش صرفاً بر اساس شيوۀ راه رفتنشان برداشت‌هايي از يکديگر داشتند و اتفاق نظر زيادي در قضاوت‌هايشان بود.

براي مثال، توصيفاتي که به طور مستقل توسط مشارکت‌کنندگان براي «سوژۀ شماره 45» داده شد را در نظر بگيريد:

«خودنما، ولي بي‌مايه»

«کسي که مي‌خواهد به هر قيمتي جلب توجه کند»

«غرور آگاهانه و عمدي، تحسين‌طلب»

«در درون نامطمئن، در تلاش براي مطمئن به نظر رسيدن براي ديگران»

« کسل‌کننده، تا حدودي تابع، نامطمئن»

شگفت‌انگيز به نظر مي‌رسد که شرکت‌کنندگان چنين برداشت‌هاي مشابهي از اين سوژه و ديگر سوژه‌ها داشتند. البته با چنين نمونۀ کوچکي و احتمال اين‌که شرکت‌کننده‌ها بر اساس سرنخ ديگري به جز نحوه راه‌رفتن پاسخ داده باشند، تحقيق اخير، مشکلاتي دارد. ( به علاوه شرکت کنندگان يکديگر را مي‌شناختند، اگر چه در تشخيص اين که کي کدام است از روي فيلم ضعيف بودند)

آزمايش‌هاي مدرن پيچيده‌تر هستند. مخصوصاً به خاطر فناوري‌هاي ديجيتال که مي‌تواند راه‌رفتن فردي را به نمايش نقطه‌روشن‌هاي ساده در پس‌زمينۀ سياه تبديل کند. نقطه‌هاي سفيد نشان‌دهندۀ حرکت هر يک از مفاصل کليدي است. اين کار هر نشانۀ ديگري به جز حرکتِ راه‌رفتن آن‌ها را حذف مي‌کند.

تاب خوردن يا نوسان داشتن

با استفاده ازاين رويکرد، روان‌شناسان آمريکايي در اواخر 1980 فهميدند که به طور عمده دو نوع راه رفتن وجود دارد که مي‌تواند با سبک حرکت جوانانه و بزرگسالانه توصيف شود. سبک جوانانه ريتم فنري بيشتري دارد، در آن فرد پشتش را بيشتر تاب مي‌دهد، نوسانات بازو بيشتر است و قدم‌ها سريع‌تر.

درحالي که سبک بزرگسالانه سخت‌تر و کندتر و با خم‌شدنِ بيشتر به سمت جلو است. مهم‌تر از همه اين که، راه رفتن لزوماً با سن راه‌رونده هم‌خواني ندارد: شما ممکن است جواني با راه‌رفتني بزرگسالانه باشيد يا برعکس. به‌علاوه، مشاهده‌کنندگان تصور مي‌کردند افرادي که با سبکي جوانانه راه مي‌روند شادتر و قدرتمندتر هستند. اين تصور حتي زماني که سن واقعي راه‌روندگان با آشکار شدن چهره‌ها و بدن‌هايشان مشخص مي‌شد، به همين حالت باقي مي‌ماند.

چنين تحقيقاتي مجدداً نشان مي‌دهد که مردم به راحتي و به طور مداوم در مورد ديگران بر اساس ديدن روش راه رفتنشان قضاوت مي‌کنند. اما اين مطالعه به اين پرسش نمي‌پردازد که آيا چنين مفروضاتي دقيق هستند يا نه. براي اين کار، بايد به مطالعه‌اي در انگلستان و سوئيس مراجعه کنيم که همين چندسال پيش منتشر شده است. اين مطالعه رتبه‌بندي مردم از شخصيتِ خودشان را، با فرضياتي مقايسه مي‌کند که ديگران بر اساس نمايش‌هاي «نقطه روشن» از راه رفتن آن‌ها دارند.

نتايج آن‌ها نيز نشان داد که دو سبک عمده در راه‌رفتن وجود دارد،‌ گرچه اين تحقيق آن دو سبک را با اصطلاحاتي توصيف مي‌کند که کمي متفاوت است: به اولي، سبک آزاد و آسوده گفته مي‌شود که ناظران آن را به‌عنوان علامتي براي ماجراجويي، برون‌گرايي، قابل‌اعتمادبودن و صميميت مي‌ديدند؛ ديگري سبکِ آهسته و آرام است که ناظران آن را نشانه‌اي از ثبات عاطفي تفسير مي‌کردند. اما مهم‌تر از همه اين‌که، قضاوت‌هاي ناظران اشتباه بود: اين دو سبکِ متفاوتِ راه‌رفتن در واقع با اين صفات همبستگي نداشت؛ يا حداقل بر اساس رتبه‌بندي راه‌روندگان از شخصيت خود، اين‌گونه نبود.

تصور غلط

پيام اين تحقيقات آن است که ما راه‌رفتن افراد را مثلِ چهره، پوشش يا لهجۀ آن‌ها به‌مثابه منبعي از اطلاعات تلقي مي‌کنيم که مرتبط است به اينکه آن‌ها چه نوع شخصيتي دارند. همين و بس؛ درحالي که شواهد نشان مي‌دهد با اين‌که ارزيابي‌هاي ما از چهره نسبتاً خوب است، معمولاً فرضيات غلطي بر اساس راه‌رفتن مي‌سازيم.

حداقل، اين وضعيتِ بيشتر قضاوت‌هايي است که داريم. اما نکتۀ شرورانۀ ديگري دربارۀ قضاوت‌هاي ما درمورد همديگر بر اساس شيوۀ راه رفتنمان وجود دارد، نکته‌اي که به آسيب‌پذيري ما مربوط مي‌شود.

برخي از قديمي‌ترين يافته‌ها نشان داده که مردان و زناني که گام‌هايي کوتاه‌تر، تاب بازوي کمتر و راه رفتن آهسته‌تري دارند احتمال مي‌رود آسيب پذيرتر به نظر مي‌رسند. (به شباهت اين سبک راه‌رفتن با شيوۀ راه‌رفتن سالخوردگان در تحقيقات شخصيت توجه کنيد.)

مطالعه‌اي نسبتاً ناخوشايند در ژاپن که در 2006 منتشر شد، سؤالي از مردان پرسيد تا دامنۀ بحث را گسترش دهد. اين مطالعه از مردان ژاپني خواست بگويند که چقدر احتمال دارد با دانش‌آموزان دختر مختلفي که در نمايش «نقطه روشن» يه تصوير کشيده شده‌اند، سر صحبت را باز کنند يا به بدنشان دست بزنند. صرفاً بر اساس راه رفتن زن‌ها، مردها گرايش داشتند که بگويند احتمالاً بيشترِ آن‌ها ناخوانده سراغ زناني خواهند رفت که ويژگي‌هاي شخصيتي آسيب‌پذيرتر دارند، مثلاً بيشتر درون‌گرا هستند يا از نظر احساسي متزلزل به نظر مي‌رسند.

نگران‌کننده‌تر اين که، تحقيقات نشان داده است که زندانيان دربندکشيده‌شده که درجۀ اختلالات رواني بالاتري دارند، به‌طور خاص در شناسايي افرادي که در گذشته مورد حمله قرار گرفته‌اند دقيق‌تر هستند؛ آن هم تنها با ديدن کليپ‌هاي تصويري قدم‌زدنِ آدم‌ها در سالن.

به نظر مي‌رسد که برخي از زندانيان از اين توانايي به طور کامل آگاه بودند: آن‌هايي که در اختلالات رواني درجه بيشتري داشتند، به طور خاص بيان کردند که هنگام قضاوت‌کردن دربارۀ آدم‌ها، به راه رفتن آن‌ها توجه مي‌کنند. اين موارد با شواهد نقل‌شده تطبيق دارد. براي مثال مشهور است که قاتلي زنجيره‌اي به نام تد باندي، گفته بود مي‌تواند «يک قرباني (زن) را از روي راه‌رفتنش در خيابان تشخيص دهد.»

تمام اين حوزۀ پژوهشي اين سؤال را به‌وجود مي‌آورد که آيا مي‌توانيد سبک راه رفتنتان را طوري تعديل کنيد تا تأثيراتي که مي‌گذاريد را تغيير دهيد؟ برخي تحقيقات نشان مي‌دهند شما مي‌توانيد ياد بگيريد طوري راه برويد که پيامِ آسيب‌ناپذيري ارسال کنيد (تندتر با گام‌هاي بلندتر يا حرکات بازوي جسورانه‌تر) و اين‌که زنان به طور غريزي نشانه‌هاي اين سبک را زماني که در محيط ناامن‌تري هستند، اتخاذ مي‌کنند. اما روان‌شناساني که نمايه‌هاي شخصيتي مرتبط با آن سبک‌هاي راه‌رفتنِ تند يا آرام و با آرامش را بررسي کرده‌اند، مي‌گويند به هيچ وجه مشخص نيست که آيا اين مدلِ خاصِ راه‌رفتن را مي‌توان ياد گرفت يا نه.

پس احتمالا تلاش بسيار زياد براي تاثيرگذاري را نبايد توصيه کرد. در غير اين صورت ممکن است فقط به‌عنوان تلاشي ناموفق از شجاعتِ ظاهريِ «آزمودني 45» در نظر گرفته شود، يا کاري شبيهِ آن کابوي متظاهر به غرور.




منبع: tarjooman.com


http://www.CheKhabar.ir/News/65563/شخصيت شناسي به کمک نحوه راه رفتن افراد
بستن   چاپ