چه خبر - پايان خونين زندگي يک شرور
پرونده اين ماجرا از ساعت 10 و نيم شامگاه جمعه پانزدهم ارديبهشت امسال و به‌دنبال اعلام خبر انتقال پيکر خونين مرد جواني به بيمارستان مهديه تهران آغاز شد. اما مرد ساعتي بعد از انتقال به بيمارستان جان سپرد. همزمان با اعلام اين خبربه تيم جنايي پايتخت و انجام نخستين تحقيقات مشخص شد مــــــــــــــــــرد بر اثر اصابت ضربه‌هاي چاقو به گردنش جان باخته است.
مادر قرباني به بازپرس وکارآگاهان گفت: پسرم از مدت‌ها قبل گرفتار مواد مخدر بود. شب حادثه مثل هميشه براي گرفتن پول مواد به سراغم آمد و تهديد کرد که اگر به او پول ندهم خودش را مي‌کشد. زماني هم که مقاومت مرا براي نپرداختن پول ديد، با چاقو به گردنش ضربه‌اي زد. به همين دليل از کسي شکايت ندارم.
در حالي که مادر قرباني چنين ادعايي داشت، اما در تحقيقات ميداني کارآگاهان جنايي مشخص شد لحظاتي قبل از انتقال مرد جوان به بيمارستان صداي درگيري او با برادرش شنيده شده است و صداي خواهرش به گوش رسيده که گفته رضا چرا او را با چاقو زدي؟
بدين ترتيب بازپرس شعبه ششم دادسراي امور جنايي تهران دستور بازداشت رضا را صادر کرد و مرد 35 ساله ساعت 4 بعد از ظهرشنبه 16 ارديبهشت درمحله کيانشهر شناسايي و دستگير شد. متهم ديروز براي تحقيقات در مقابل بازپرس محسن مدير روستا قرار گرفت و درحالي که منکر قتل بود، گفت:«برادرم 12 سال قبل معتاد شد.
او هم دارو مصرف مي‌کرد و هم شيشه مي‌کشيد. براي تهيه پول مواد مخدر يا به زور از مادرم پول مي‌گرفت يا دزدي مي‌کرد. برادرم از زماني که بچه بود کار خلاف مي‌کرد، آن موقع‌ها که سنش قانوني نبود به کانون رفت و بزرگتر که شد، ندامتگاه و زندان را ديد. او کلکسيوني از جرايم مختلف در پرونده‌اش داشت وبخش قابل توجهي از عمرش را در زندان گذرانده بود. به خاطر تهيه پول مواد هم خون مادر و خواهرهايم را در شيشه کرده بود و مدام آنها را اذيت مي‌کرد. سه سال و نيم پيش پدرم فوت کرد و من هر روز به خانواده‌ام سر مي‌زدم.
شب حادثه طبق معمول به ديدن مادرم رفته بودم که ديدم برادرم چاقو به دست گرفته و با تهديد از آنها پول مي‌خواهد. خواهرها و مادرم ترسيده بودند و حريف‌اش نمي‌شدند.همان موقع باهم درگير شديم و او با چاقو، ضربه‌اي به دست و سرم زد که پس ازآن با هم دست به يقه شديم که يک دفعه ديدم از برادرم دارد خون مي‌آيد.به همين خاطر فوراً به اورژانس زنگ زديم. زماني که او را به بيمارستان رسانديم دکتر گفت 10 دقيقه دير رسيديم. درست است که برادرم آدم بدي بود اما راضي به مرگ‌اش نبودم.ضمن اينکه اصلاً چاقويي به همراه نداشتم که بخواهم با آن برادرم را به قتل برسانم.»
به‌دنبال اظهارات مرد، بازپرس جنايي قرار بازداشت موقت او را صادر کرد و تحقيقات براي روشن شدن اين موضوع که آيا مرد به قتل رسيده يا دست به خودکشي زده است، همچنان ادامه دارد.
منبع: ايرنا