چاپ

چه خبر -

به نقل از مرکز اطلاع رساني پليس اگاهي تهران بزرگ در ساعت چهار و 15 دقيقه ششم اسفند سال 92 وقوع يک فقره آتش سوزي در خيابان ري به کلانتري 116 مولوي اعلام شد؛ با اطفاي حريق توسط مأموران آتش نشاني و در بررسي داخل خودرو جسد سوخته متعلق به يک مرد در صندلي عقب خودرو کشف و موضوع به قاضي کشيک دادسراي ناحيه 27 تهران اعلام شد.
با تشکيل پرونده مقدماتي با موضوع قتل عمد و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسراي ناحيه 27 تهران، پرونده براي رسيدگي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
براساس اين گزارش به علت شدت سوختگي امکان شناسايي هويت جسد از روي پيکرشناسي وجود نداشت و در بررسي ارکان هويتي خودرو مشخص شد که خودرو از نوع پارس و متعلق به جواني بنام نادر .ش ( 30 ) است که آنرا به صورت قولنامه اي خريده است.
اعضاي خانواده نادر در تحقيقات اظهار داشتند که در پنجم اسفند 92 و پس از پايان مراسم عروسي يکي از بستگان، نادر به منزل پسرعمه پدري اش به نام بابک ( 40 ساله ) رفته است.
با توجه به اظهارات خانواده مقتول تحقيقات از بابک در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و وي با تأييد اين موضوع که نادر بهمراه آنها و پس از پايان عروسي به خانه شان آمده گفت: مقتول قرار بود که آن شب در خانه ي ما بماند اما حدودا ساعت 2 بامداد فرد ناشناسي با او تماس گرفت و نادر نيز بلافاصله پس از پايان مکالمه تلفني از خانه رفت و ديگر اطلاعي از او نداشتيم تا اينکه از طريق خانواده اش در جريان مرگش قرار گرفتيم.
در شرايطي که بنابر تحقيقات پليسي بعمل آمده هيچگونه دليل و يا انگيزه اي براي قتل نادر بدست نيامده بود بررسي اظهارات اعضاي خانواده مقتول و بويژه بابک و خانواده اش به عنوان آخرين نفراتي که با مقتول بودند آغاز شد و سلسله تحقيقات پليسي از آنها در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.
در شرايطي که نادر و همسرش در طول تحقيقات سال هاي گذشته تأکيد بر آن داشتند که به گفته آنها فردي ناشناس با مقتول تماس داشته اما کارآگاهان در بررسي دقيق اظهارات آنها اطمينان پيدا کردند که اين زن و شوهر در حال مخفي نمودن واقعيت مرگ نادر هستند؛ برابر هماهنگي با بازپرس پرونده هر 2 نفر آنها در 26 فروردين سالجاري دستگير و به اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل شدند.

*اعتراف به جنايت
براساس اين گزارش در چهارم ارديبهشت ساعت 9 همسر بابک به نام «مريم . ش» ( 35 ساله ) لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنايت توسط همسرش اعتراف کرد.
مريم گفت: شب حادثه برادرم«قدرت . ش» (45 ساله) به خانه ي ما آمده بود و قصد داشت تا فرداي آنروز به شهرستان بازگردد؛ زمانيکه بابک مرتکب جنايت شد او نيز به همسرم کمک کرد تا جسد نادر را از خانه به بيرون ببرند.
با توجه به اعترافات مريم، قدرت نيز بلافاصله دستگير و پس از انتقال به اداره دهم و مواجه حضوري با خواهرش، اظهارات وي را تأييد کرد.
بابک که پس از مواجه حضوري با همسر و برادرزنش چاره اي جز اعتراف و بيان حقيقات نداشت، صراحتا به ارتکاب جنايت و کشتن نادر اعتراف کرد.
بابک گفت: پس از بازگشت از مراسم عروسي حدودا ساعت 30 دقيقه بامداد نادر و قدرت داخل اتاق پذيرايي و من و همسرم ، بهمراه پسر 9 ساله مان داخل اتاق خودمان خوابيديم؛ حدودا ساعت 2 بامداد پسرم مرا از خواب بيدار و خواست تا او را به سرويس بهداشتي ببرم که ناگهان متوجه ي سر و صداي داخل ديگر اتاق خانه شدم.
وي افزود: ابتدا تصور کردم که دزد آمده اما در کمال تعجب با نادر روبرو شدم که در حال سرقت طلاجات همسرم است؛ با وي درگير شدم و در يک لحظه با طناب او را خفه کردم؛ با کمک برادرزنم مقتول را در صندلي عقب خودرو خودش قرار داده، به خيابان ري منتقل و با بنزين او و خودرو را آتش زدم.
سرهنگ کارآگاه حميد مکرم معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ ، درمورد اين خبر گفت: با توجه به اعترافات صريح بدست آمده از متهمان پرونده ، قرار بازداشت موقت از سوي بازپرس پرونده صادر و هر سه متهم براي انجام تحقيقات تکميلي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفتند.

منبع: ايرنا