ماجراي آشنايي, ازدواج و خودکشي مهران غفوريان !
چهارشنبه 6 ارديبهشت 1396 - 1:17:36 PM
چه خبر - مهران غفوريان در دورهمي

شامگاه سه‌شنبه پنجم ارديبهشت، مهران غفوريان، مهمان برنامه «دورهمي» با اجراي مهران مديري شد.

مهران غفوريان در شروع برنامه در جواب سوال مديري که پرسيد چرا اين قدر شيرين به نظر مي‌آيد، گفت:
«وقتي به دنيا آمدم شش کيلو بودم. خود اين بانمک نيست؟! مادرم مرا که به دنيا آورد انگار يک پيانو را زمين گذاشت.»

غفوريان که در سال 82 پدرش را از دست داده است، در مورد او گفت:
«پدرم ناخداي نيروي دريايي بود. نقاشي مي‌کرد، تار مي‌زد و آواز سنتي مي‌خواند. فال حافظ هم خوب مي‌گرفت. بچه که بودم دوست داشتم خلبان شوم ولي چون ترسو بودم فقط حالت نشسته‌اش را دوست داشتم. از ارتفاع مي‌ترسم و همين طور از سوسک و پروانه در هر ارتفاعي!»

او در مورد اين که چه شد که بازيگر شد، گفت:
«سال چهارم هنرستان بودم که شنيدم براي برنامه‌اي به اسم «جُنگ 39» به کارگرداني داريوش کاردان و زنده‌ياد مهرداد خسروي، تست بازيگري مي‌گيرند. من که رفتم، بيژن بنفشه‌خواه قبول شده بود و قرار شد هم‌بازي من براي تست دادن باشد و قبول شدم.»

غفوريان در مورد اين که آن زمان معروف بودن را چقدر دوست داشت توضيح داد:
«(با خنده) من و بيژن بنفشه‌خواه و حسين رفيعي از خانه تا هر جا که بايد مي‌رفتيم، پياده مي‌رفتيم که امضا بدهيم. آن موقع امضا مد نبود و مثل الان نبود که تا عکس نگيرند انگار نديده‌اندتان.»

او در مورد احساس فعلي‌اش نسبت به معروف بودن گفت:
«اگر يک موقعي هم (به شوخي) بابت اين که مثلا چرا اگر بخواهم به مرکز شهر بروم بايد با يک سوم مردم تهران عکس بگيرم، حرص بخورم به اين فکر مي‌کنم که اگر يک روز از خواب بيدار شوم و هيچ کس نشناسدم، دق مي‌کنم.»

غفورريان در مورد تنها نقش جدي‌اي که تاکنون بازي کرده است، توضيح داد:
«در فيلم «ارادتمند؛ نازنين، بهاره، تينا» به نويسندگي و کارگرداني عبدالرضا کاهاني که هنوز اکران نشده، نقشي جدي بازي کردم و خيلي دوستش دارم.»

مهران مديري به دوراني اشاره کرد که غفوريان افسردگي داشت و شايعه شده بود خودکشي کرده است. غفوريان در اين مورد گفت:
«خودکشي‌ام شايعه بود ولي يک موقعي بود که احساس مي‌کردم آرامش ندارم. دکتر رفتم و يک سري قرص گرفتم ولي چون هيچ وقت خوردن قرص اعصاب را دوست نداشتم، کنارش گذاشتم.»

غفوريان با اشاره به خاطره‌اي از ضعفش در زبان انگليسي گفت:
«رفته بوديم برزيل. چند نفر از بچه‌ها را براي شام دعوت کردم. هر کسي چيزي خورد و خودم ماکاروني. تمام که شد رفتم حساب کنم اما ظاهرا طوري گفته بودم صورت حساب مي‌خواهم که طرف فکر کرده بود يک دور ديگر همان غذاها را سفارش داده‌ام! همان‌ها را آورد و جلوي‌مان گذاشت! جلوي من هم دوباره ماکاروني گذاشت! آخرش پول را دادم به يکي از بچه‌ها که برود حساب کند.»

او در مورد خانه‌اي که امسال خريده است و در جواب مهران مديري که پرسيد پول‌هايت را چه مي‌کني، پاسخ داد:
«غذا زياد مي‌خورم و مخصوصا غذاهاي گران. (با خنده) من دير به بلوغ فکري رسيدم. تا مدت‌ها در محله‌هاي گران، خانه‌هاي گران اجاره مي‌کردم ولي چون با همسرم به خودمان قول داديم امسال بچه‌دار شويم، فکر کردم بايد خانه‌اي داشته باشم.»

کارگردان «زير آسمان شهر» در جواب اولين بار کِي عاشق شدي گفت:
«(با خنده) به اين سوال جواب نمي‌دهم ولي دو سال و سه، چهار ماه است با آخرين کسي که عاشقش شدم، ازدواج کرده‌ام.»

او در مورد همسرش هم گفت:
«در يک مرکز خريد با هم آشنا شديم و جالب اين که خودش اصلا مرا نشناخت و بعدا بود که فهميد مهران غفوريانم.»

او در مقابل تعجب مهران مديري توضيح داد:
«خانمم فقط آي فيلم نگاه مي‌کند.»

بازيگر «در حاشيه» در مورد اين که پدر خوبي مي‌شود، يا نه گفت:
«اهل بزرگ کردن بچه در ناز و نعمت نيستم. دوست دارم با به دست آوردن هر چيزي ذوق کند نه اين که برايش فرقي نداشته باشد. خودم از 17 سالگي در يک کاغذفروشي در ظهيرالاسلام کار مي‌کردم و هر چيزي که با دستمزدم مي‌خريدم برايم جذاب بود.»

او در مورد دوران مدرسه‌اش هم گفت:
«در دوره راهنمايي و دبيرستان اگر از مدرسه به پدرم زنگ مي‌زدند اول کچلم مي‌کرد و بعد دستم را مي‌گرفت و به مدرسه مي‌برد!‌ هر چقدر هم مي‌گفتم شايد براي چيز ديگري صدايت کرده‌اند گوش نمي‌داد... سه سال در کلاس اول دبيرستان ماندم و اولين باري که تجديد شدم کلاس پنجم ابتدايي بودم.»

غفوريان در مورد اين که بعضي بازيگران از بدحسابي بعضي تهيه‌کنندگان گلايه دارند، گفت:
«بازيگرها هم زندگي‌شان مثل بقيه خرج دارد. الان مدلي شده است که بازيگر مي‌گويد تا پولم را نگيرم کار را شروع نمي‌کنم. نبايد طوري برخورد کنيم که بازيگر مجبور شود اين را بگويد.»

او در مورد امکان ادامه پيدا کردن مجموعه «زير آسمان شهر» هم گفت:
«در فکر ساخت «زير آسمان شهر 4» هستم که به سري‌هاي قبلي هم ربط دارد. آدم‌هاي اصلي‌اش همان‌ها هستند؛ خشايار و فولاد و.... ملکه رنجبر هم هست. در واقع هر کدام که زنده‌اند.»

غفوريان در پايان شاهنامه‌اي را که زنده‌ياد کيومرث ملک‌مطيعي براي تولد 29 سالگي‌اش به او هديه داده بود، به موزه دورهمي داد.



منبع: khabaronline.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/64557/ماجراي آشنايي, ازدواج و خودکشي مهران غفوريان !
بستن   چاپ