ماجراي عجيب يک قتل از خيانت تا نياز مالي
يکشنبه 3 ارديبهشت 1396 - 10:21:06 AM
چه خبر - اجير کردن آدمکش براي قتل شوهر

5 مرداد 88 چند کارگر ساختماني، جسد مردي ميانسال را در بزرگراهي در اطراف شهريار پيدا کردند و با پليس تماس گرفتند. جسد از ناحيه سر با اصابت گلوله کلت مجروح و همانجا رها شده بود. يکي از کارگران به ماموران گفت: «چند دقيقه پيش يک دستگاه پيکان سفيد رنگ را در حاشيه جاده ديدم که دو زن و دو مرد در آن نشسته بودند. ناگهان صداي شليک گلوله شنيده شد. وقتي خودم را رساندم با جسد روبه‌رو شدم.»

پس از کشف هويت مقتول، همسر او به نام سميه مورد بازجويي قرار گرفت و همان ابتدا به طراحي نقشه قتل اعتراف کرد.

او به ماموران گفت: «شوهرم مدام مرا کتک مي‌زد و رفتار بدي داشت براي همين تصميم گرفتم او را بکشم. به همسايه‌ام امير دو ميليون تومان دادم تا او را بکشد. او هم روز حادثه با شليک گلوله، شوهرم را از پاي درآورد.» اين در حالي است که تحقيقات پليس نشان مي‌داد سميه با مردي غريبه در ارتباط بوده و به‌همين دليل قصد داشته شوهرش را از ميان بردارد.

مدتي پس از اعتراف سميه، امير هم دستگير شد و با اعتراف به قتل گفت: «چند روز پيش سميه از من خواست در ازاي شش ميليون تومان، شوهرش را بکشم. آن موقع همسر من دوقلو باردار بود و من از پس مخارج زندگي بر نمي‌آمدم براي همين پيشنهادش را پذيرفتم.

ابتدا دو ميليون تومان به من داد و قرار شد بقيه پول را بعد از اجراي نقشه بدهد. روز حادثه، با من تماس گرفت و گفت همراه شوهرش به پارکي در شهريار رفته و الان بهترين موقعيت است تا او را بکشم. سريع همراه همسرم، سوار پيکانم شديم و به سمت پارک حرکت کرديم. وقتي رسيديم، مقتول و سميه را سوار کردم و به بهانه خريد مرغ براي درست کردن ناهار به سمت شهريار رفتيم. در ميانه راه به دروغ گفتم ماشين خراب شده. وقتي توقف کردم، همسرم و سميه پياده شدند و از ماشين فاصله گرفتند. سپس مقتول پياده شد تا مشکل را رفع کند اما من با سلاحي که خود سميه به من داده بود، يک گلوله به سرش شليک کردم. سپس جسد را همانجا رها کرديم و متواري شديم.»

با ثبت اعترافات متهمان، کيفرخواست پرونده صادر شد و براي رسيدگي در اختيار دادگاه کيفري استان تهران قرار گرفت. در جلسه دادگاه، اولياي دم شامل پدر، مادر و سه فرزند مقتول درخواست قصاص کردند.

دادگاه نيز امير را به جرم قتل عمد به قصاص و سميه را به جرم معاونت در قتل به 15 سال حبس محکوم کرد. اين احکام پس از تائيد در ديوان عالي کشور به دايره اجراي احکام دادسراي تهران ارسال شد اما پس از مدتي پدر مقتول فوت کرد تا هشت خواهر و برادر مقتول به عنوان ولي دم جديد وارد پرونده شوند.

با گذشت هشت سال از قتل، سه نفر از اولياي دم به گذشت و دريافت ديه راضي شده‌اند. اين شرايط باعث شده تا متهم براي خروج از بلاتکليفي تقاضاي اعمال ماده 429 قانون مجازات اسلامي را به دادگاه ارائه کند. براساس اين ماده، هرگاه متهم به قتل به دلايلي چون عدم مراجعه اولياي دم، تضاد در خواسته آنها، ناتواني در پرداخت تفاضل ديه و مواردي از اين دست در زندان باشد، مي‌توان او را از جنبه عمومي جرم به حبس از سه تا ده سال زندان محکوم کرد تا پس از مشخص شدن درخواست نهايي اولياي دم، بار ديگر مورد محاکمه قرار گيرد.

متهم اين پرونده نيز صبح ديروز در شعبه دوم دادگاه کيفري استان تهران به رياست قاضي محسن زالي گفت: «چند سال است که در زندان بلاتکليف مانده ام و اولياي دم هم براي اجراي قصاص يا بخشش نمي‌آيند. از شما مي‌خواهم وضعيتم را مشخص کنيد.» در پايان دادگاه قضات وارد شور شدند تا راي نهايي را صادر کنند.

منبع: جام جم آنلاين

http://www.CheKhabar.ir/News/64275/ماجراي عجيب يک قتل از خيانت تا نياز مالي
بستن   چاپ