چه خبر - انگيزه مرموز در قتل وکيل جوان
در اين جنايت که 18 فروردين در کرج رخ داد، وکيل 38 سالهاي به نام رضا ساساني، توسط مرد 35 سالهاي ربوده شد و به شکل هولناکي به قتل رسيد. درحالي که تحقيقات براي شناسايي ردي از وکيل گمشده ادامه داشت، مردي در تماس با خانواده رضا، پرده از راز جنايت برداشت.عامل 35 ساله جنايت، پس از دستگيري به قتل اعتراف کرد و گفت: رضا، وکيل من در پرونده طلاقم بود. اما متأسفانه کمکاري کرد و من همه چيز را پس از طلاق باختم، به همين خاطر به فکر انتقام افتادم.
با مقتول از بچگي در يک محل زندگي ميکرديم و با هم دوستي ديرينه و خانوادگي داشتيم. روز حادثه به بهانهاي سوار ماشيناش شدم. وقتي در بين راه گفت که سردرد دارد من که از قبل قرص تهيه کرده و به دنبال فرصت مناسبي بودم، آن را به او خوراندم که پس از مدتي هوشيارياش را از دست داد و در همان وضعيت خفهاش کردم. پس از اينکه جسدش را در حوالي فرودگاه پيام دفن کردم کارت بانکياش را برداشته و 6 ميليون تومان از حسابش به حساب خودم واريز کردم. بعد هم ماشينش را همانجا رها کردم و رفتم.
مرد تحصيلکرده در بازجوييها و در حضور بازپرس ابراهيم مرادي اعتراف کرد که در قتل همدستي داشته که او نيز دستگير شد. متهم به قتل در بازجوييها گفت: «وکيلم به نفع من کار نميکرد و از دستش عصباني بودم، به همين خاطر او را کشتم.»مادر قرباني جنايت نيز با طرح شکايت در دادسراي جنايي کرج خواستار مجازات عاملان قتل فرزندش شد و درحالي که اشک ميريخت به بازپرس گفت: «پسرم «رضا ساساني» 38 ساله و مجرد بود و با من و برادر کوچکترش زندگي ميکرد. او پس از مرگ پدرش احساس مسئوليت زيادي در قبال ما داشت و به همين خاطر از هرگونه حاشيه دوري ميکرد.
متأسفانه چند سال پيش «رضا» مبتلا به سرطان شد و از سال 80 تحت شيمي درماني قرار گرفت. پسرم روزهاي سختي را پشت سر گذاشت و پس از هفت عمل جراحي پي در پي، پزشکان در زانويش پروتز کار گذاشتند و او با اميد به آينده، زندگي تازهاي را آغاز کرد. خدا بار ديگر فرزندم را به من بخشيده بود و مطمئن بودم «رضا» پاسخ مهربانيهايش را گرفته است. اما نميدانستم دستهاي بيرحم مردي که هيچ انگيزهاي براي قتل ندارد، به زندگي پسر جوانم پايان ميدهد.وي با ناراحتي ادامه داد: ظهر روز جمعه 18 فروردين «رضا» به همراه خواهرش به منطقه کردان رفتند و عصر هم به خانه برگشت.
پس از فوت دامادمان «رضا» دائم به خانه خواهرش آمد و رفت داشت و به کارهايش رسيدگي ميکرد. حدود ساعت هفت و نيم بعدازظهر از خانه بيرون رفت تا کمي قدم بزند. اما وقتي پس از چند ساعت برنگشت با تلفن همراهش تماس گرفتم که خاموش بود. چون ديروقت بود، به خانه دخترم زنگ نزدم و احتمال دادم شب را آنجا ميماند. اما صبح روز بعد که دخترم براي احوالپرسي تماس گرفت متوجه شدم از «رضا» بيخبر است. پس از اعلام شکايت، مأموران پليس با رديابي تلفن همراهش اعلام کردند حدود ساعت هشت شب قبل تلفن همراهش در نزديکي خانهمان خاموش شده است.
او با طرح شکايت از متهم و همدستش گفت: آنها مدعي آشنايي ديرينه و قديمي با پسرم شدهاند. درحالي که من و فرزندانم هيچوقت آن دو را نديدهايم و هيچ رابطه آشنايي نداريم. هرچند انگيزه جنايت هنوز نامشخص است اما به نظر ميرسد برداشت پول از حساب پسرم پس از قتل، تنها انگيزه قتل است. عامل جنايت مدعي شده در پرونده جدايي و طلاق همسر سابقش، پسرم به نفع او کار نکرده است. درحالي که پس از تحقيق و پرس و جو متوجه شديم اظهارات وي سراسر دروغ و بياساس است. بنابراين انتظار مجازات قانوني و قصاص نفس عاملان قتل فرزندم را دارم.
منبع: روزنامه ايران