از زندگي سگي تا ديکتاتور بزرگ: چارلي چاپلين +تصاوير
دوشنبه 28 فروردين 1396 - 6:14:51 PM
چه خبر - مروري بر فيلم « ديکتاتور بزرگ » و زندگي چارلز چاپلين به مناسب زادروز اين هنرمند!

چارلز اسپنسر چاپلين متولد 16 آوريل 1889 در جنوب لندن است که تنها 4 روز پيش از تولد هيتلر به دنيا آمده است. پدر و مادرش هر دو بازيگر بودند که پيش از 3 سالگي چاپلين از يکديگر جدا مي شوند، پدرش يک الکلي بود و مادرش آوازه خواني که هنرش را به تنها پسرش نيز ياد داد اما پس از مدتي بيمار و در بيمارستان رواني بستري شد و پدرش زماني که چارلي 12 ساله بود از دنيا رفت . مشکلات خانوادگي و فقر باعث شد که چارلي از کودکي کار کند و در واقع شروع فعاليت هاي هنري اش در خردسالي و روي صحنه هاي نمايش هاي سيار وودويل آمريکايي بود تا بالاخره در 1913 با دستمزد هفته اي 150 دلار در کمپاني کي استون استخدام شد و با فيلم يکي از مشهورترين کمدين هاي هاليوود «مک سنت» کاراکتر «ولگرد کوچولو» را در فيلم «مخمصه ي غريب ميبل» خلق کرد و با همان به شهرت جهاني رسيد. او که ابتدا براي کمدي هايي با ضرباهنگ ديوانه وار کي استون نقش آفريني مي کرد کم کم به سبک ظريف خود دست يافت و در سال 1915 با شرکت ديگري قرارداد بست و به فيلمسازي روي آورد و در سال 1917 با خريد تکه زميني در هاليوود روياي ساخت استوديوي شخصي اش را محقق مي سازد. چاپلين با اعتباري که از سوي شرکت فرست نشنال نصيبش مي شود فيلم هايي مي سازد که سود کلاني به شرکت سرازير مي کند و او را تبديل به يکي از بهترين کمدي سازان عصر صامت مي کند.

چارلي چاپلينچارلي چاپلين

چارلي چاپلين

شخصيت پردازي درخشان او همراه با حرکات پانتوميم از ولگرد کوچولو انساني ساخت که با جهان پيرامون خود بکلي بيگانه بود. از برجسته ترين فيلم هاي صامت او مي توان به ولگرد، شغل، بازرس فروشگاه، مهاجر،زندگي سگي، پسربچه ، زن پاريسي و جويندگان طلا اشاره کرد.

سر چاپلين که پس از اکران نخستين فيلم ناطق تاريخ سينما يعني خواننده جاز به همراه آيزنشتاين، پودوفکين و چند تن ديگر از سينماگران صامت بيانيه مشهور ضد ناطق را منتشر مي کند دو فيلم نخست ناطق خود روشنايي هاي شهر و عصر جديد را به گونه اي مي سازد که به شکلي هجو اميز از صدا بهره برده است و موسيقي تمام فيلم هايش نيز کار خودش است. تا اينکه نخستين فيلم کاملا ناطق خود«ديکتاتور بزرگ» را در 1937 مي سازد در اين فيلم ولگرد کوچولو با ما سخن مي گويد و صداي او را براي اولين بار روي پرده ي سينما شنيده مي شود.

چارلي چاپلينچارلي چاپلين

چارلي چاپلين

ظاهرا اولين بار يکي از دوستان چاپلين به نام الکساندر کوردا به او گفته بوده که شباهت ظاهري زيادي با هيتلر دارد، بعدا چاپلين فهميده بود که هفته ي تولد و قد و وزنش هم با هيتلر يکي ست و همين شباهت دستمايه ي ايده اي شد براي ساخت يک فيلم.

ديکتاتور بزرگ

توليد اين فيلم از سال 1937 يعني زماني که بسياري از مردم اساسا نازيسم را تهديدي براي جهان نمي دانستند آغاز شد، و آن را به يکي از نخستين فيلم هاي ضد نازي هاليوود تبديل کرد. اين فيلم درباره ي ديکتاتوري اروپايي به نام ادنويد هينکل است که در سرزمين خيالي تامانيا حکومت مي کند و دست به قتل عام يهوديان مي زند و اروپا را درگير جنگ خونباري مي کند. چاپلين که در اين فيلم در دو نقش بازي مي کند، نخست سربازي کهنه کار و مصدوم جنگي ست در قامت همان ولگردهميشگي و بر اثر مصدوميت جنگ دچار فراموشي مي شود و پس از سالها بستري در آسايشگاه رواني به محله ي سابق زندگي خود برمي گردد و شغل سابق ارايشگري خود را اغاز مي کند غافل از آن که ديکتاتوري بزرگ (هينکل) زندگي يهوديان محله ي او را که خودش هم جزو ي از انهاست طاقت فرسا کرده است.

در طول فيلم سخنراني هاي هينکل توسط چاپلين به زباني شبيه آلماني اما بي مفهوم و با همان لحن خشن هيتلر نازي در فيلم ادا مي شود و سپس شخصي با يک جمله ي هجو آميز آنها را براي مخاطب ترجمه مي کند.

ديکتاتور بزرگديکتاتور بزرگ

ديکتاتور بزرگ

اين فيلم حدود 18 ماه پيش از حمله ي آمريکا به پرل هاربر به نمايش در آمد و منتقدان آن را نپسنديدند. برخي بر آن بودند که جنبه ي سياسي آن بسيار جدي است و برخي ديگر آن را به قدر کافي مهم نمي يافتند. با اين حال فيلم از نظر تجاري محبوبيت بسياري يافت و چاپلين همچنان ستاره باقي ماند.

اين فيلم با رويکرد سياسي قوي خود همچنان المان هاي کمدي فيلم هاي چاپلين را در خود جا داده است. تم فقر ، اوارگي، عشق، اخلاق، جنگ و سايست يک جا در فيلم جمع شده و فضاهاي تو ام با شادي و غم در فيلم موج مي زند ، لحظاتي که در اوج سياهي به اميد مي رسد و از پس تاريکي، روشنايي مي بيند.

هنگام انتشار فيلم ديکتاتور بزرگ، هيتلر تماشايش را در آلمان و همه ي کشورهاي تحت اشغال نازي ها ممنوع کرد. اما نهايتا کنجکاوي اش باعث شد که يک کپي از فيلم را از طريق کشور پرتغال تهيه کند و آن را نه يک بار که چند بار تماشا کند ، هر چند واکنش او به اين فيلم هيچگاه مشخص نشد. با وجود ممنوعيت اکران ديکتاتور بزرگ در آلمان و کشورهاي اشغالي، فيلم يک بار براي تماشاچيان آلماني به نمايش در آمد، ظاهرا پس از آغاز ساخت آن، چاپلين هر روز اخبار دردناکي از کارهاي هيتلر مي شنيد و همين باعث شد که پايان فيلم را تغيير دهد و سخنراني معروفش را انجام دهد.

در واقع ده دقيقه ي پاياني فيلم چارلي با کمک يکي از نزديکان هينکل (شوالتز) که خلبان ارتش و دوست قديمي زمان جنگ چارلي ست و او هم دل خوشي از هينکل ندارد به محل سخنراني راه يافته و با توجه به شباهت بسيار زيادش که احتمالا کشف شوالتز است به جاي هينکل سخنراني مي کند. شوالتز پيش از سخنراني به چارلي نقب مي زند که اين اخرين شانس آنهاست.

در 5 دقيقه سخنراني چارلي کمتر از 10 بار پلک مي زند، اهنگ سخنراني به شدت ضد جنگ، صلح طلبانه و انساني از نقطه ي زير صفر حسي شروع مي شودو به لحظات اتشين و توام با فريادهاي چارلي خطاب به سربازان ختم مي شود.

از جمله تاثيرگذارترين لحظات فيلم صحنه ي شنيدن صداي چارلي توسط معشوقه ي فقيرش هاناست که پيش از سخنراني زير شکنجه و آزارهاي سربازان هينکل به خاک افتاده است. شنيدن صداي چارلي همچون باران رحمت به سر مردم ستم ديده فيلم مي بارد و فرياد شادي و همدلانه يسربازان را در پي دارد.

چاپلين نام کاراکتر هانا «پولت گدار» را از روي اسم مادرش انتخاب کرد. و بازيگر اين نقش نيز همسر چاپلين بود. جک اوکي (ناپوليني)نيز از ديگر شخصيت هاي مهم فيلم است که به نوعي شخصيت تغيير يافته ي موسوليني است و در فيلم لهجه ي ايتاليايي او مشخص است، همين امر باعث شد اکران فيلم در ايتاليا با حذف صحنه هاي مربوط به اين شخصيت باشد . هر چند از معروف ترين صحنه هاي کمدي فيلم سکانس مهماني هينکل براي متقاعد کردن ناپوليني جهت خروج سربازانش از خاک شهري ست که او در نظر دارد ويران و به تصرف در آورد.

ديکتاتور بزرگ که موضوعي دور از ذهن براي يک فيلم کمدي است ، نامزد 5 جايزه ي اسکار بهترين فيلم، بهترين بازيگر نقش اول مرد، بهترين فيلمنامه ي اورژينال ، بهترين بازيگر نقش مکمل مرد و موسيقي اورژينال بود. اما براي هيچکدام جايزه دريافت نکرد.

چاپلين از آن دست فيلمسازاني بود که بنا به شرايط زمانه رويکرد خودش را نشان مي داد نه اينکه يک دغدغه ي ثابت داشته باشد و در هر شرايطي ان را به عنوان راه چاره معرفي کند همين موضوع بود که چاپلين پس از جنگ يک سلسله سخنراني در حمايت از اتحاد جماهير شوروي کرد و او را در صدر ليست سياه امريکا قرار داد. و فشارهاي بسياري را از سوي دولت وقت آمريکا متحمل شد. اما تاريخ ثابت کرده آزادگي، انسانيت و روح فرازماني و فرامکاني هنرمنداني همچون چاپلين است که آنها را براي هميشه در تاريخ ماندگار مي کند.

نويسنده: مهناز عظيمي



منبع: cinemacinema.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/63809/از زندگي سگي تا ديکتاتور بزرگ- چارلي چاپلين -تصاوير
بستن   چاپ