آقاي رئيسي چرا وارد انتخابات شديد؟
شنبه 26 فروردين 1396 - 10:19:19 AM
چه خبر - چرا رئيسي وارد انتخابات شد؟

داوودحشمتي / روزنامه نگار در قانون نوشت: سيدابراهيم رئيسي براي انتخابات ثبت نام کرد و امروز به عنوان يک کانديدا مي‌توانيم سوالات فراواني براي او طرح کنيم. مهم‌ترين سوال اين است که چرا او وارد انتخابات شد؟ و در يک سال گذشته کدام کارنامه شگفت انگيز اقتصادي را داشت که حالا بخواهيم او را به عنوان يک نجات دهنده بشناسيم؟

آقاي رئيسي بعد از ثبت نام مي گويد شرايط «بيکاري» امروز قابل قبول نيست. و چرا بايد يک شخص «بيکار» و «شرمنده خانواده‌اش» باشد. شايد بهتر است رمزگشايي را از همين‌جا شروع کنيم. هر دو واژه به کار برده توسط ايشان از سوي رهبري در سخنراني عمومي مطرح شده و ايشان تنها به تکرار آن حرف‌ها بسنده کرده است. رهبري گفته بود: شرمندگي من از بيکاري جوان کمتر از خودش نيست».(16خرداد95). با تکيه بر اين سخنان، آقاي رئيسي «شرمندگي و بيکاري» را کليد واژه حرف‌هايش قرارداده است. بدون آنکه متوجه باشد رهبري به عنوان ناظر فراتر از قوا نسبت به موضوع تذکر مي دهند، اما او مي بايد براي اين موضوع کارنامه اي از عملکردش ارائه کند، يا دست‌کم براساس دانش و علمي که آموخته ، برنامه اي به مردم معرفي کند.

نگاه او در مورد اقتصاد مقاومتي را مي پسندم و تعريفي که ارائه کرد کاملا درست است. او گفته: «اقتصادي ايجاد کنيم که در تکانه هاي ايام، دچار آسيب نشود، معناي اقتصاد مقاومتي اين است». حالا مي توان از او سوال کرد: کدام دولت توانست در شرايط تحريم و بحران و حتي پيش از توافق هسته اي اقتصاد و تورم افسارگسيخته را مهار کند؟ اگر معناي اقتصاد مقاومتي، اقتصاد مقاوم است، (که هست) پس چرا به دولت روحاني که بيشترين کارنامه عملکردي را در اين زمينه دارد، در اجلاس خبرگان رهبري انتقاد کرديد؟ آيا امروز شاهد تلاطم بازار ارز، مرغ، برنج، گوشت، طلا و قيمت خودرو هستيم؟ اگر نيستيم، (که نيستيم) پس انتقادتان به دولت درباره اقتصاد مقاومتي چه بود؟

اما مهم‌ترين نقد من به آقاي رئيسي جايي است که علت حضورش را «دعوت‌هاي زيادي از دغدغه مندان» معرفي کرده که حجت را بر ايشان تمام کرده است. او مي گويد:«بيشترين مراجعه من در آستان قدس، مراجعه بيکاران بود. با اين نگاه که اينجا مي تواند مشکل آن‌ها را حل کند. با دعوت هاي زيادي که دغدغه‌مندان داشتند حجت برمن تمام شد با توجه به ادوار مختلف مديريتي كه داشتم و توان همه مديراني که دل در گرو انقلاب و نظام دارند فکر مي کنم اين وضعيت حتما مي تواند تغيير کند به نفع کساني که امروز مشکل دارند.»

پرسشي که ايشان بايد ابتدا از خودشان مي کرد، اين بود: چرا بيکاران به عنوان خادم امام رضا به ايشان مراجعه مي کنند؟ و پاسخي که شايسته بود ايشان اول به خود، و بعد به ديگران مي داد اين بود که بگويد: «شرمنده‌ام تاکنون هيچ عملکرد اقتصادي نداشته و در اين زمينه تجربه اي ندارم. تخصص و تجربه ام در ساليان زياد فقه، حقوق و قضاوت بوده است».

اما متاسفانه اين کار را نکردند. حالا مي‌شود از او پرسيد: آقاي رئيسي در زمينه رفع بيکاري کدام تخصص، علم و يا تجربه را دارد که امروز مي خواهد آن را برطرف کند؟ يک سال است ايشان در آستان قدس هستند. مجموعه اي که امکانات و منابع مالي بسياري دارد. يک سال در واقع يک چهارم عمر يک دولت است.

آيا ايشان در يک سال گذشته توانسته با توجه به امکانات وسيعي که در اختيار دارد، استان خراسان را از بيکاري نجات دهد؟ دايره را تنگ‌تر مي‌کنم و مي‌پرسم آيا توانسته بيکاري را در شهر مشهد برطرف کند؟ اما وقتي کارنامه عملکردي در اين زمينه ندارد، چرا نسبت به آن‌ها که تلاش کردند او را وارد اين گود کنند، مشکوک نشده و از خودش نپرسيد: براي چه از من درخواست مي کنند؟ مگر من چه کارنامه اي در اين زمينه داشتم؟

اگر او با دقت نظر بيشتري نگاه مي‌کرد مي ديد که اين دام از سوي چه کساني براي او پهن شده است. دامي که باعث شده است رخت خادمي حرم امام رضا(ع) را (كه علي القاعده گدايي درگاهش به پادشاهي جهان مي ارزد)، بيرون کرده و رخت سياست به تن کند. غير از اين است که پايداري اين دام را براي او پهن کردند؟ قضاوت با خود اوست و مردمي كه ماه آينده راي خواهند داد.

منبع: روزنامه قانون

http://www.CheKhabar.ir/News/63544/آقاي رئيسي چرا وارد انتخابات شديد؟
بستن   چاپ