ماجراي واقعي گروگان گرفته شدن بازيگر ماجراي نيمروز!
جمعه 25 فروردين 1396 - 11:16:21 AM
چه خبر - هادي حجازي فر در دورهمي

شامگاه پنجشنبه 24 فروردين هادي حجازي‌فر که اين روزها با «ماجراي نيمروز» روي پرده سينما است مهمان برنامه «دورهمي» با اجراي مهران مديري شد.

اولين جمله حجازي‌فر خطاب به حاضران در استوديو اين بود که:
«ببخشيد اگر انتظار آمدن مهمان معروف‌تري را داشتيد...»

هادي حجازي‌فر با محاسن و موهاي ساده‌اش ظاهري کاملا متفاوت نسبت به سال 93 که نمايش عروسکي «ملاقات با بانوي سالخورده» را در سالن اصلي تئاتر شهر اجرا کرد، داشت. او در ادامه گفت:
«من سال 77 وارد دانشکده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران شدم. ليسانسم را در گرايش نمايش عروسکي گرفتم اما هميشه به کار با اشيا بيش از ساخت و ساز عروسک علاقه‌مند بودم.»

اين کارگردان و بازيگر 40 ساله با اشاره به پسر چهار ساله‌اش هامون افزود:
«هامون علايق خاصي دارد. از گودزيلاهاي زشت گرفته تا دايناسورهاي وحشتناک. ما هر بار از صداي جيغ مادر همسرم مي‌فهميم که بنده خدا پايش را روي يکي از مارمولک‌ها يا مارهاي پلاستيکي هامون گذاشته.»

مهران مديري از هادي حجازي‌فر پرسيد اگر سال 82 به دفتر رسول ملاقلي‌پور نمي‌رفتي و براي بازي در «مزرعه پدري» انتخاب نمي‌شدي فکر مي کني چه مي‌شد و او جواب داد:
«من از همان موقع به کارگرداني علاقه بيشتري داشتم تا بازيگري. همه دوستان و خانواده‌ام مي‌دانند در آن دوره چقدر سختي کشيدم. همسرم همکلاسم بود و سال 83 که ازدواج کرديم و از خوابگاه بيرون آمديم باورمان نمي‌شد از حالا به بعد بايد کار کنيم و پول درآوريم. در دوره ليسانس حدودا 24 نمايش اجرا کردم و هر کاري از بازاريابي و مدير بازرگاني تا تدوين انجام دادم که زندگي‌مان بگذرد اما باز هم به فضاي مورد علاقه‌ام برگشتم.»

او در مورد حضور در «ايستاده در غبار» و ديده شدنش گفت:
«براي من مثل معجزه بود. به همه کساني که سال‌هاست کار مي‌کنند و ديده نمي‌شوند مي‌گويم که فراموش نکنند بازيگر بايد رنج جسمي و روحي بکشد و زماني حاصل اين رنج را خواهد ديد.»

حجازي‌فر ادامه داد:
«من هر چه را بلد بودم براي نقش حاج‌احمد متوسليان خرج کردم. اصولا رفاقت‌ها برايم مهم است. وقتي محمدحسين مهدويان پيشنهاد بازي در «ماجراي نيروز» را به من داد گفتم مي‌آيم دستيارت مي‌ايستم که براي کارگرداني کردن خودم هم رزومه‌اي شود که گفت دستيار چيست! مي‌خواهم برايم بازي کني.»

مهران مديري در ادامه به کم سر زدن هادي حجازي‌فر به بانک اشاره کرد و گفت شنيده‌ام در يک سال، شايد سه چهار بار به بانک بروي اما با اين وجود يک بار گروگانت گرفته‌اند! حجازي‌فر گفت:
«چون خواهرم در بانک کار مي‌کند معمولا کارهايم را تلفني انجام مي‌دهم اما در ميان همان تعداد دفعات اندکي که به بانک مي‌روم يک بار چند نفر با اسلحه ريختند تو. آن موقع‌ها فيلم‌هاي جمشيد هاشم‌پور را زياد مي‌ديديم. فکر مي‌کردم اگر در چنين موقعيتي قرار بگيرم مي‌پرم و اسلحه را مي‌گيرم... ولي پشت سر خانم‌ها قايم شده بودم که نبينندم!»

او در مورد اين که مردم بايد از چه چيزش بترسند گفت:
«همسرم مي‌گويد يک وقت‌هايي آن قدر خوبي که مي‌خواهم از خوشحالي گريه کنم و يک وقت‌هايي آن قدر بدي که مي‌توانم بکشمت! آن روزي که حد فاصل ميان حال خوب و بدم است روزي وحشتناکي‌ست. قبلا زود عصباني مي‌شدم و برايش کلاس کنترل خشم رفتم و جواب بدي هم نگرفتم.»

او در مورد اين که به موزه «دورهمي» چه مي‌دهد هم قول داد اگر تا پايان سال فرصت داشته باشد جايزه‌اي را که براي اولين کارگرداني‌اش در حوزه سينما مي‌گيرد با اولين جايزه‌اي که در حوزه تئاتر گرفته است به مهران مديري مي‌دهد.



منبع: Khabaronline.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/63466/ماجراي واقعي گروگان گرفته شدن بازيگر ماجراي نيمروز!
بستن   چاپ