پاسخ منتقدان قلم فروش به دلسوزي مهران مديري!
چهارشنبه 23 فروردين 1396 - 10:17:23 AM
چه خبر - واکنش منتقدان به حرف هاي مهران مديري

« الآن کسي باور نمي کند که حرفي را بزنيد ولي در تيم کسي نباشيد. به يک کمبود يا يک اشتباه اشاره کني اما از جايي خط نگرفته باشي. تا دهان باز کني مي گويند اين طرفدار اوناست! معلوم نيست که چقدر گرفته که اينها را بگويد! بس که قلم ها را فروختند و زبان ها را براي خوش آمد اين و آن چرخاندند باورشان نمي شود که بعضي ها از روي مصلحت و دل سوزي و بدون خود فروشي حرف مي زنند. همه بايد از ترس اين که مُهر طرفداري و جيره خواري روي پيشاني شان نخورد خفه شوند و اين همان چيزي است که آنهايي که سر کارند مي پسندند.»

اين تازه ترين سخنان جناب مهران مديري در برنامه «دورهمي» است که پيش از اين و در پي ماجرايي ديگر که حمل بر طعنه به نجات دهنده ايران از تلاطم هسته اي شد، گفته بود از سياست سر درنمي آورد و برخي حدس زدند اينها را گفته تا در موسم انتخابات ديگر ناچار از تکرار سخناني از اين دست نباشد اما دست بر قضا سخنان تازه او با انتخابات هم زمان شده است!

اما اين سوء تفاهم از کجا بر مي خيزد که بعضي ها باور نمي کنند سخنان انتقادي او يک سره از سر مصلحت و دل سوزي باشد يا متقابلا خود او هم تصور مي کند ديگران «قلم ها را فروخته و زبان ها را چرخانده اند»؟

اشاره به چند نکته شايد به رفع اين سوء تفاهم کمک کند:

1- نخست اين که دل سوزي ها و مصلحت سنجي هاي کمدين – مجري مشهور ما فقط گاهي گُل مي کند. نکته اي که پيش تر در مطلب پُر بازديد « مديري، مي ميرد- سازش نمي پذيرد» پيش بيني شده بود: «بايد منتظر انتخابات باشيم» .آيا حالا همان پيش بيني تحقق يافته است؟ اگر اين دل سوزي و مصلحت بيني همه مواقع سال گل کند يا اگر تنها متوجه موضوعات و افراد خاص نباشد و زبان مبارک شان را به جميع جهات مي چرخاندند اين سوء تفاهم هم چه بسا شکل نمي گرفت. چند سال پيش البته اين سوء تفاهم متوجه فرزاد حسني هم بود منتها در يک برنامه کوشيد زبان را جانب ديگر هم بچرخاند ولي پس از آن مدت ها از قاب تصوير غايب شد.

2- نويسنده محترم آن مقاله نوشته بود «مهران مديري را بايد درک کرد. چون به هر حال براي حضور در صدا و سيما و برنامه داشتن به خواست هايي بايد تن دهد.»- ( نقل به مضمون) اما اين هم حدي دارد و آرزو شده بود هم خود او و هم سفارش دهندگان احتمالي به همان حد بسنده کنند. وقتي رسانه انحصاري باشد حافظ و سعدي هم که باشي بايد ستايشي روانه کني تا حرف هاي ديگر را بتواني بزني يا اذن ورود بدهند. با اين نگاه اگر سکوت مي کرد مي شد به حساب همان هزينه اي گذاشت که بايد مي پرداخت اما در فقره اخير جناب مهران مديري در مقام دل سوز و مصلحت سنج ظاهر شده و ديگران را به قلم فروشي و زبان چرخاني متهم کرده است.

اين گونه تهمت زني آشکار را هم اما چه بسا بتوانيم بگذاريم به حساب اعتماد به نفس فوق العاده مهران مديري که اگر نداشت گوينده ساده برنامه هاي راديويي باقي مانده بود و به اين سطح از رفاه مادي و شهرت دست نمي يافت. اگر چه آقاي مديري از اين اعتماد به نفس فوق العاده خيلي خير ديده ولي در برخي گفتارها از اعتماد به نفس مصطلح فراتر مي رود و ممکن است برخي نام ديگري بر آن بگذارند.

3- موضوع البته خيلي هم پيچيده نيست. خداي ناکرده کسي به مهران خان مديري نمي گويد حرف نزند و انتقاد نکند. اين تصور وجود دارد که يا از او خواسته مي شود از اين گريزها هم بزند تا کساني و مديراني را خوش آيد و او امتثال امر مي کند يا خود براي تضمين تداوم برنامه هر از گاهي چنين مي کند. اين را هم درک مي کنيم. چون مگر چند تا مهران مديري داريم و در يک دوره او نيز از تلويزيون جدا شد. اما اداي دل سوزي و مصلحت بيني را درنياورد بهتر نيست؟

برخي هم البته معتقدند هر جا پيمان قاسم خاني براي مهران مديري متن نوشته کار خوبي از کار درآمده و هر جا او نبوده (مانند همين دورهمي) مديري نتوانسته اين خلأ را پر کند و به بيان ديگر مديري هر قدر هم مجري و کمدين خوبي باشد در توليد مطلب و نوشتن توانا نيست و آثار خوبي که به نام او مي شناسيم در واقع توليد ذهن پيمان قاسم خاني بوده و در غياب او يک جاي کار مي لنگد و اين گونه سخن گفتن ها به خاطر غيبت نويسنده اي است که بدون او مهران مديري هرگز موفق نمي شد. تفاوت کيفي آثار او هم با حضور يا غيبت پيمان قاسم خاني قابل فهم است.

پرسش جدي اما اين است که اگر واقعا از سر دل سوزي است و مصلحت سنجي، مگر اين همه آدم مصلحت بين و دل سوز در جامعه نيست؟ آيا اجازه دارد يا خواسته آنها را هم دعوت کند تا دو کلمه حرف حساب متفاوت هم مردم بشنوند؟

اگر دعوت نکرده و نمي کند، نکند ولي اداي دل سوزها را هم در نياورد. اگرهم آن گونه چهره ها با موضوعات مورد علاقه برنامه مرتبط نيستند خود او هم سخنان بي ربط نزند و اگر هم دعوت کرده و اجازه نداده اند ادا يا ادعاي استقلال را واگذارد.

با همه اين احوال مهران مديري را همچنان بايد درک کرد. نقش هاي خوب او را هم فراموش نمي کنيم. نويسنده اين سطور استعداد ارتقاي او از آن جوان کناره گير فيلم «ديدار» تا شهرت و امکانات امروز را هم مي ستايد. اما چه کنيم که قلم نافروش ها و زبان ناچرخان هايي هم هستند که از سر خامي خيال مي کنند مديري خوشايند مديراني سخن مي گويد تا برنامه اش را حفظ کند يا در قاب سيما بماند. مگر چند تا صدا و سيما داريم؟!ُ

گروه فرهنگ و هنر

منبع:asriran.com

http://www.CheKhabar.ir/News/63290/پاسخ منتقدان قلم فروش به دلسوزي مهران مديري!
بستن   چاپ