چرا يک پزشک براي درمان بيماري شما روي رژيم غذايي و تغذيه شما تمرکز نمي کند؟
چهارشنبه 23 فروردين 1396 - 4:13:16 AM
چه خبر - پزشکان چقدر بايد درباره علم تغذيه و رژيم غذايي بدانند؟

پاسخ: ممکن است به اندازه کافي نباشد – ولي اين تقصير آن ها نيست.

در سال هاي اخير به طور فزاينده اي روشن شد که رژيم غذايي نقش اصلي در پيشگيري و درمان بيماريهاي مزمن را ايفا مي کند. و پزشکان اغلب در خط مقدم مشاوره به بيماران هستند که چگونه رژيم غذايي و سبک زندگي شان مي تواند روي سلامت و وزن شان تاثير بگذارد(يک واقعيت است که اپيدمي چاقي و اضافه وزن همه گير شده). با اين حال بر اساس گزارش 2015 مجله آموزش پزشکي مشخص شده فقط 29 درصد دانشکده هاي پزشکي آمريکا به دانشجويان 25 ساعت واحد آموزش تغذيه را توصيه مي کنند.

بر اساس گزارش سال 2010 آکادمي پزشکي، به طور متوسط دانشکده هاي پزشکي آمريکا در طول دوره 4 ساله پزشکي فقط 19.6 ساعت آموزش تغذيه دارند. در مطالعه اي که در سال 2016 محققان دانشگاه کيس وسترن Case Western Reserve University بر روي 25 پزشکي خانواده، پزشک داخلي و پزشک زنان و زايمان در سراسر اوهايو انجام دادند: چيزي که آنها متوجه شدند اين بود که در اين برنامه به طور متوسط 2.8 ساعت روي چاقي، تغذيه و مشاوره فعاليت بدني، و تنها 42 درصد از تکنيک ها براي انجام مشاوره هاي رفتارهاي بهداشتي آموزش داده شد.

با توجه به اين نتيجه، شگفت آور نيست که بسياري از پزشکان در بکارگيري دانش تغذيه با شکست مواجه مي شوند. يک مطالعه در سال 2016 در مجله بين المللي پزشکي نوجوانان و ارزيابي دانش بهداشت تغذيه، پايه سال چهارم فارغ التحصيلان دانشکده پزشکي/فيزيوتراپي که وارد مرحله رزيدنتي مي شدند تنها به 52 درصد از 18 سوالي که بر پايه دانش تغذيه طرح شده بود پاسخ صحيح دادند.

چرا ساعات کمي براي تغذيه در دانشکده هاي پزشکي در نظر گرفته شده است؟ دلايل متعددي به خصوص فقدان بودجه و کمبود استادان آموزش ديده براي ارائه دستورالعمل هاي تغذيه با کيفيت بالا و تمرکز بر درمان بيماري به جاي پيشگيري از آن اثر گذار است، به گفته ماريان نستله Marion Nestle پروفسور تغذيه، مطالعات غذايي و سلامت عمومي در دانشگاه نيويورک " فرض بر اين است که پزشکان بيماران را به متخصصين تغذيه ارجاع مي دهند".

بر اساس يادداشتي از دکتر ديويد کاتز David Katz، رئيس مرکز تحقيقات پيشگيري دانشگاه ييل، به علاوه در دانشکده پزشکي " برنامه درسي شلوغ بوده و باز کردن جا براي اوليوت جديد خيلي سخت است، و اين که ساختار اساسي آموزش پزشکي در سال 1920 پايه گذاري شد، خيلي قبل تر از اين که بيماريهاي مزمن تبديل به تمرکز اصلي سلامت عمومي شوند. "

موانع ارائه مشاوره غذايي و تغذيه توسط پزشک معالج

موانع ارائه مشاوره غذايي و تغذيه توسط پزشک معالجموانع ارائه مشاوره غذايي و تغذيه توسط پزشک معالج

بر طبق تحقيقي که در سال 2010 در دانشگاه کاروليناي شرقي انجام شد، مسئله اين نيست که پزشکان نخواهند مشاوره تغذيه ارائه کنند. بسياري از پزشکان عمومي بر اين باورند که ارائه مشاوره تغذيه بخشي از مسئوليت شان است، ولي هنوز هم شکاف عميقي بين بيماراني که مشاوره تغذيه را از پزشکشان گرفته اند يا به مشاور تغذيه مراجعه کرده اند، وجود دارد. موانع اصلي: کمبود وقت و جبران خسارت، و به دنبالش عدم دانش و منابع کافي است. به گفته کاتز " مشاوره سبک زندگي و رژيم غذايي نياز به کار متمرکز دارد" و" ملاقات کنندگان مختصر باليني در حال حاضر اجازه اين کار را نمي دهد "

واقعيت اين است، اين که از پزشکان انتظار داشته باشيم در همه موارد کارشناس باشند، واقع گرايانه نيست. به گفته دکتر کريستين گربستاد Dr. Christine Gerbstadt پزشک کارکنان مرکز ملي نظامي ريد و متخصص تغذيه، " اغلب پزشکان عمومي 7 تا 22 دقيقه براي هر بيمار وقت ميگذارند." اين زمان شامل تشخيص بيماري، توصيه هاي پزشکي بهداشتي پيشگيرانه، سيگار نکشيدن، مصرف بيشتر ميوه ها و سبزيجات، اجتناب از غذاهاي فراوري شده با شکر بالا و چربي، مصرف غذاهاي سالم، انجام فعاليت هاي فيزيکي روزي يک ساعت، نخ دندان کشيدن و مسواک زدن، کاهش استرس، خواب کافي و... ليستي بي انتها که بايد بين 7 – 22 دقيقه خسته کننده همراه با گوش دادن بيمار، ارائه راهنمايي براي سلامت و غربالگري و انجام معاينه جسمي انجام شود.او مي گويد: "اين ليست واقعا بلند است".

يکي ديگر از عوامل: دکتر ماريون وتر Dr. Marion Vetter استاديار پزشکي در روانپزشکي دانشگاه پنسيل وانيا که متخصص تغذيه هم هست:فرهنگ فعلي پزشکي " که به جاي اين که روي تغييرات شيوه زندگي متمرکز شده باشد به طور فزاينده اي روي درمانهاي دارويي متمرکز شده است." هم بيمار و هم پزشک به دنبال نتايج سريع هستند، چه در مورد تغيير وزن باشد و يا بهبود کلوگز و چربي خون. به طور معمول تغيير رژيم غذايي و شيوه زندگي يک رويکرد آهسته و بايسته است نه يک راه حل سريع. مثلا بيمار دائما به عادتهاي قبلي اش باز مي گردد و تمايل به ايجاد چند تغيير در شيوه زندگي اش دارد که ممکن است پزشکان را ازصرف زمان براي ادامه ارائه آموزش رژيم غذايي منصرف کند."

راه حل: تغيير در روش هاي متداول پزشک بودن

راه حل: تغيير در روش هاي متداول پزشک بودنراه حل: تغيير در روش هاي متداول پزشک بودن

يک راه: اين است که پزشکان عمومي با پزشکان متخصص تغذيه مراوده داشته باشند تا بتوانند در زمينه اثرات تغذيه بر سلامت و بيماري توصيه هاي بهتري به بيماران داشته باشند – يا در مورد ارجاع بيماران به متخصصين تغذيه رسمي فعال تر عمل کنند.

گزينه ديگر: به گفته نستله " اگر پزشکان تيمي کار کنند و به مسائل به شکل پيشگيري بپردازند، مي توانند از متخصصين تغذيه استفاده کنند."تمايل پزشکان براي آموزش بيشتر در مورد چگونگي تاثير مواد غذايي بر سلامت و بيماري باعث ميشود بتوانند توصيه هاي بهتري به بيماران بدهند .

زمان اين تغييرات هم ميتواند مهم باشد. به گفته وتر : " به جاي اين که يکپارچه سازي تغذيه را در سالهاي اول و دوم دانشکده پزشکي قرار دهيم که دانشجويان ارتباط محدودي با بيمار داشته و فرصت هاي کمي براي استفاده از آموخته هايشان دارند، اگر آموزش علوم تغذيه به زمان کارورزي باليني منتقل شود بسيار موثرتر خواهد بود " به اين ترتيب دانشجويان پزشکي ميتوانند مطالب آموخته شده را روي بيماران واقعي استفاده کنند که هر دو به يک اندازه از اين دانش بهره مند گردند.

بهترين روش اين است که براي درمان بهتر و کامل تر بيماري تان بهتر است از پزشک خود بخواهيد شما را به يک متخصص تغذيه ارجاع دهد.



منبع: سيمرغ


http://www.CheKhabar.ir/News/63268/چرا يک پزشک براي درمان بيماري شما روي رژيم غذايي و تغذيه شما تمرکز نمي کند؟
بستن   چاپ