شوهر زن مورد علاقه ام را سوزاند
يکشنبه 20 فروردين 1396 - 1:14:13 PM
چه خبر - مرد نقره ساز شوهر زن موردعلاقه اش را سوزاند

19 اسفند سال گذشته، جسد سوخته مرد جوان ناشناس درحاشيه جاده محمدآباد مشهد کشف شد. پس از اعلام اين خبر، بازپرس احمدي‌نژاد و تيم تحقيق به محل حادثه رفتند. در بررسي‌ها نيز مشخص شد مرد جوان در محل ديگري به قتل رسيده و سپس جسدش در بيابان رها شده است. بنابراين پيکر قرباني براي شناسايي هويت و تعيين علت و زمان دقيق مرگ به پزشکي قانوني منتقل شد.

شناسايي قرباني

سپس کارآگاهان به سراغ پرونده گمشده‌ها رفتند اما در اين شاخه از تحقيقات با بن‌بست روبه‌رو شدند. ازسوي ديگرهمزمان با انتشارکشف جسد سوخته درصفحه حوادث روزنامه ايران و چند رسانه ديگر، تيم جنايي به سرنخ‌هاي مهمي دست يافتند. خبرنگار حوادث روزنامه ايران گزارش داده بود: «جسد مرد جواني در حالي که کفش‌هاي چرم قهوه‌اي و شلوار آبي رنگ به پا داشت و قسمتي از کاپشن چرم قهوه‌اي‌اش سالم مانده بود، در جاده محمد آباد پيدا شد». پس از انتشار اين خبر بود که آشنايان مرد جوان با مطالعه خبر، احتمال دادند جسد متعلق به بصير است که از چندروز قبل به طور مرموزي ناپديد شده بود. بدين ترتيب آنها به پليس مراجعه کرده و جسد در پزشکي قانوني شناسايي شد.

در ادامه تحقيقات مشخص شد بصير، تبعه افغان است که چند سال قبل با دختر خاله‌اش ازدواج کرده بود. نکته‌اي که ذهن بازپرس جنايي را در جريان تحقيقات به خود جلب کرد اين بود که چرا زن جوان، ناپديد شدن همسرش را به پليس اطلاع نداده است. در همين حال کارآگاهان درتحقيقات نامحسوس پي بردند عفت، رفت و آمدهاي مشکوکي دارد و با مردي به نام بابک مخفيانه در ارتباط است. همين ارتباط پنهاني نيز راز جنايت را فاش کرد.

قراري براي دستگيري

با مشخص شدن اين موضوع بابک نيز شناسايي شد و کارآگاهان جنايي مشهد، زن جوان را پيش از خروج از کشور بازداشت کردند.عفت ابتدا منکر اطلاع از جنايت شد اما پس از مشاهده مدارک پليس به ناچار لب به اعتراف گشود و به قتل شوهرش اعتراف کرد. «من و بصير پسر خاله و دختر خاله بوديم. حاصل زندگي‌مان هم کودکي 4 ساله است. بصير بد اخلاق بود و دائم کتکم مي‌زد. با اين حال به خاطر بچه‌ام با او زندگي مي‌کردم. تا اينکه سال گذشته شوهرم براي پناهندگي راهي آلمان شد و حدود يکسال ما را تنها گذاشت.

درحالي که از او خبري نداشتيم، زندگي سختي را مي‌گذرانديم. تااينکه در نبود او با مردي به نام بابک آشنا شدم؛ بابک کارگاه نقره‌سازي داشت و زماني که ماجراي زندگي‌ام را فهميد به من براي حل مشکلاتم خيلي کمک کرد. درحالي که فکر مي‌کردم شوهرم ديگر برنمي گردد، ناگهان سر و کله‌اش پيدا شد و اذيت و آزارهايش را شروع کرد. بابک زماني که از اين موضوع باخبر شد نقشه‌اي کشيد تا شوهرم را براي هميشه از سر راه برداريم. بعد هم قرار شد با سيانور براي هميشه به زندگي بصير پايان بدهيم اما درنقشه اول، به خاطراينکه ميزان سيانور کم بود شوهرم فقط کمي حالت تهوع پيدا کرد بعد هم حالش خوب شد و هرگز متوجه نشد که چه نقشه‌اي در سر داشته‌ايم.»

نقشه‌اي ديگر براي کشتن شوهر

عفت ادامه داد: «زماني که بابک از ماجرا باخبر شد، تصميم گرفت خودش همسرم را بکشد. بصير آشپز بود به همين خاطر او را به بهانه پخت غذا به کارگاه کشاند و با همدستي پسر خاله‌اش، او را کشتند.»

با اعتراف زن جوان، بابک و همدستش هم بازداشت شده و به قتل اعتراف کردند. بابک گفت: زماني که بصير را به کارگاه کشانديم با همدستي پسر خاله‌ام ابتدا با شوکر او را زديم و به زور به او سيانور خورانديم.

او مي‌خواست فرار کند اما اجازه نداديم و بعد از اينکه بيهوش شد، خفه‌اش کرديم. بعد از قتل، براي آنکه هويت‌اش فاش نشود، جسد را در کارگاه آتش زديم. نيمه شب هم جسد را به جاده محمدآباد انتقال داديم. جنازه سوخته بود به همين خاطر مطمئن بوديم شناسايي‌اش مشکل خواهد بود. از طرفي خانواده بصير در افغانستان بودند و کسي نبود که ناپديد شدن او را گزارش کند و مطمئن بوديم که راز اين قتل هرگز برملا نخواهد شد.

به دنبال اعتراف هاي متهمان، ساعت 8 صبح پنجشنبه 17 فروردين امسال دو پسر خاله براي بازسازي صحنه قتل به کارگاه نقره‌سازي منتقل شدند. آنها در حضور بازپرس احمدي‌نژاد وکارآگاهان به بازسازي صحنه قتل پرداختند. بدين ترتيب اين دو مرد جوان و عفت به اتهام همکاري در قتل مرد آشپز روانه بازداشتگاه شدند.

منبع: روزنامه ايران

http://www.CheKhabar.ir/News/63039/شوهر زن مورد علاقه ام را سوزاند
بستن   چاپ