حرف هاي جالب مجيد مجيدي در گفت و گو با سايت هندي درباره آخرين ساخته اش
يکشنبه 20 فروردين 1396 - 3:05:18 AM
چه خبر - گفت و گو با مجيد مجيدي

به نقل از دي.ان.اي اينديا، «پشت ابرها» جديدترين فيلم مجيد مجيدي است و اين فيلمساز مولف ايراني براي ساخت آن با همکاري «زي استوديوز» و «آي کندي» در هند به سر مي‌برد. اين فيلم به دليل اعلام خبر بازي ديپيکا پادوکون در آن توجه زياد هندي‌ها را به خود جلب کرد که با ارايه عکسي از وي با گريم در تستي جلوي دوربين مجيدي ظاهر شده بود. از اين فيلم خبر ديگري منتشر نشد تا اين که به تازگي اعلام شد «ايشان خاطر» برادر شهيد کاپور براي اولين بار در اين فيلم برابر دوربين مجيدي بازي مي‌کند.

سايت دي.ان.اي اينديا مصاحبه اي با اين فيلمساز ايراني انجام داده که در زير مي‌خوانيد:

تازه اول بعداز ظهر است و خورشيد دارد بر ما مي‌تابد و مجيدي وقتي پيدا مي‌کند تا بنشيند و با ما گپي بزند. او مي‌نشيند و من او را بسيار دلپذيرتر از آنچه تصور مي‌کردم مي‌يابم. براي همين به راحتي مي‌توان دريافت چرا بازيگران مشهور هندي علاقه دارند تا با اين کارگردان همکاري کنند.

شما براي ساخت يک فيلم هندي-انگليسي در هند مشغول کار هستيد. فقط هم به زبان فارسي صحبت مي کنيد، چطور مي‌توانيد اين پروژه را مديريت کنيد؟
اين فيلم ديالوگ‌هاي انگليسي خيلي کمي دارد و بيشتر فيلم به زبان هندي است به همين دليل من بيشتر گروه سازنده فيلم را از هند انتخاب کردم. آنها از فرهنگ اينجا شناخت دارند و به من کمک زيادي کرده‌اند. به زور يکي يا دو نفر از اعضاي گروه من از ايران هستند. يکي از آنها مترجم من است و از آنجا که همه عوامل فيلم هندي هستند اين به ما کمک کرده تا فضايي ارگانيک ايجاد کنيم. من در طي اين سال‌ها براي ساخت اين فيلم چندين بار به هند سفر کردم. و هر بار برگشته‌ام تا اطلاعات بيشتري کسب کنم. به ويژه بر بمبئي تمرکز کردم و در اين فيلم شما مي‌توانيد اين شهر را از زواياي مختلف، همانطور که من ديدم، ببينيد.

در مصاحبه هاي قبلي از تماشاي آثار فيلمساز هندي ساتياجيت راي گفته بوديد. جز آثار وي فيلم‌هاي ديگر هندي را هم ديده‌ايد؟ چه جور فيلم‌هايي دوست داريد؟
من سينماي هند را از وقتي خيلي جوان بودم تماشا مي‌کردم. احساس نزديکي زيادي به راي و فيلم‌هايش داشتم و انسان دوستي او را تحسين مي‌کردم. با شيام بنگال و آثارش هم خوب آشنا هستم. آثار مرينال سن را هم ديده‌ام.

در جايي اشاره کرديد که فرهنگ اين دو کشور شبيه هم است. سبک کار فيلمسازي اين دو کشور چه تفاوت‌هايي دارد؟
(مجيدي نفسي عميق مي‌کشد) سينما، سينما است. فرمول اصلي ساختن فيلم همان است که در هند هم هست. هند در اين زمينه نيروهاي حرفه‌اي زيادي دارد. مثلا آنيل مهتا فيلمبردار من از جمله آنهاست. رفتار کاملا حرفه‌اي و تجربه او واقعا مرا تحت تاثير قرار داده است.

شنيده بوديم ديپيکا پادوکون براي اين فيلم تست داد ولي انتخاب نشد. دليل اين موضوع چه بود؟
تهيه کننده به من گفته بود که ديپيکا علاقه دارد در اين پروژه باشد براي همين من هم خواستم او در فيلم باشد و وقتي از او خواستم براي اين کار تست بدهد هيچ شکي در حرفه‌اي بودن او نداشتم. او يک بازيگر عالي است اما اين که او دقيقا به اين نقش بنشيند مهم بود. مي‌خواستم ببينم چطور است. اما بگذاريد بگويم شرايط چنين پيش رفت که مناسب کار نبود.

صنعت فيلم هند بسيار بزرگ است. چرا از بازيگران اصلي اين کشور استفاده نکرديد و بازيگر تازه کاري مثل ايشان خطار را انتخاب کرديد؟
اگر فيلم‌هاي مرا ديده باشيد مي بينيد افرادي عادي را هم به صورت اتفاقي از محل زندگي واقعي خودشان انتخاب مي‌کنم. اگر يک خانم سالمند يا يک مرد جوان و يا يک کودک وجود داشته باشد که هرگز لنز دوربيني نديده باشد، من مي‌توانم بيشترين استفاده را ببرم و از آنها بازي طبيعي بگيرم.

آخرين باري که با اي‌آر رحمان موزيسين هندي کار کرديد، 6 ماه طول کشيد تا وي متوجه شود شما چه مي خواهيد. يک سال و نيم هم طول کشيد تا موسيقي را بنويسد. اين دفعه کار آسان‌تر خواهد بود؟
ما با هم در فيلم «محمد رسول الله» کار کرديم. يک تفاوت بزرگ بين اين دو فيلم وجود دارد. براي فيلم قبلي او بايد با بسياري از مفاهيم آشنا مي‌شد. او مجبور شد به ايران بيايد. سر صحنه بيايد. با تاريخ پيامبر آشنا شود. بايد به او اين نکات را مي‌گفتم. بايد خيلي چيزها ياد مي‌گرفت تا بتواند موسيقي فيلم را خلق کند. سرانجام او بسيار علاقه‌مند شد و چند بار به ايران سفر کرد. ولي اين فيلم آن پيچيدگي را ندارد و وقت زيادي هم نمي‌برد. مطمئنم اين فيلم تجربه متفاوتي براي او خواهد بود.

بيشتر عناوين فيلم‌هاي شما با آزادي يا آسمان و بهشت مرتبط هستند. «پشت ابرها» هم همين طور است. ارتباطي در اين زمينه هست؟
مي‌خواهم صادقانه بگويم. هيچ برنامه‌ريزي براي اين امر وجود ندارد. برنامه‌ريزي نمي‌کنم تا اسمي انتخاب کنم. اين ها از جايي به صورت ناخودآگاه مي‌آيد. براي مثال يک بار در لوکيشن فيلم بوديم؛ در جنگل، باران آمد. بعد هوا کاملا درخشان شد. به آسمان نگاه کردم و از بچه‌هاي فيلم خواستم تا اسمي از آن آسمان بدهند همه از رنگ آن گفتند و آن را توصيف کردند. اما من گفتم اگر بخواهم عبارتي درباره آسمان بگويم به آن «رنگ خدا» خواهم گفت و سرانجام اسم فيلم هم شد. اين از درون من آمده بود.

در فيلم‌هايتان معصوميت کودکان و اين که بزرگ شدن در زندگي واقعي چگونه است جاي خاصي دارد. از فيلم جديدتان چه ياد گرفتيد؟
اينها حاصل تجربيات کودکي و جواني من است که امروز به اين آدمي که شما مي‌بينيد بدل شده‌ام. وقتي با کودکي خودم ارتباط برقرار مي‌کنم احساس مي کنم نقش حياتي در ساختن شخصيت من در بزرگسالي داشته است. تجربه کلي من اين است که شفافيت خاص روح يک کودک کمک مي کند تا به اصالتي برسم که بتواند به خلق چيزي خيلي اخلاقي منتهي شود.

بسياري از فيلم هاي شما پايان بندي تلخ و شيريني دارند. همين در فيلم «پشت ابرها» هم خواهد بود؟
اين فيلم هم ادامه‌اي بر فيلم‌هايي است که من تا به حال ساخته‌ام. هر فيلمي که من ساخته‌ام بخشي از يک کليت است مثل يک بدنه واحد اما هر فيلم هم براي خودش يک شخصيت جدا دارد. مانند درختي که يک تنه دارد و فيلم‌ها مثل شاخه‌هاي آن هستند؛ بخشي از درخت هستند اما با مسيري متفاوت و شخصيت‌هايي متفاوت. فيلم‌ها يک روند را تشکيل مي دهند. نمي‌تواني آنها را جدا کني و يک چيز ديگر از آن دربياوري. همه فيلم‌هاي موفق من بخشي از فيلم اول من هستند. همه شاخه‌ها مثل هم نيستند، شاخه‌هايي هستند که از يک جا تغذيه مي‌شوند. ما آنها را تفکيک نمي‌کنيم، آن را هرس مي‌کنيم. به اين معني نيست که مي‌گذاريم هر جا خواستند بروند. با انرژي بيشتري آن را هدايت مي‌کنيم. اين انرژي در همه جاي مجموعه هست. به ما ايده‌هاي بهتري مي‌دهد تا همه درخت را ببينيم. آن را قوي‌تر مي‌کند آن را باثبات‌تر مي‌کند.

گروه فرهنگ و هنر

منبع: mehrnews.com

http://www.CheKhabar.ir/News/62891/حرف هاي جالب مجيد مجيدي در گفت و گو با سايت هندي درباره آخرين ساخته اش
بستن   چاپ