چاپ

چه خبر - دفاع يغما گلرويي از نويد محمدزاده

يغما گلرويي نوشت:

«اما تو بخند»

بعضيها اصولن بي رگند، يعني داد که سهل است، هوار هم که بزنند رگ‌ گردنشان بيرون نمي زند. در کل به قول «لورکا» «آن ندارند» و رگي هم در تنشان نيست براي بيرون زدن. به همين خاطر پاپيچ رگدارها مي شوند براي ديده شدن.
بعضي ها تارهاي سفيد موشان بيشتر و بيشتر مي شود اما خودشان نمي شوند. يعني به در و ديوار مي زنند تا بشوند و نمي شوند. فيلمهاشان اغلب اکران نشده و در سوپر مارکتها فروخته مي شود. به فيلمهاشان ريشخندانه «فيلم سوپري» مي گويند. پس پا پيچ بازيگران فيلمهاي جدي مي شوند براي ديده شدن.
بعضي ها عقده ي هاليوود دارند و بازيگران فرنگي و تازه لباس آن بازيگران،نه بازيشان. مو چرب مي کنند و کت و شلواري مثل آنان مي پوشند اما باز هم راهشان به تبليغ مبل در بيلبوردهاي يافت آباد ختم مي شود. پس پاپيچ بازيگراني که بي کت و شلوار هم چشم نوازند مي شوند براي ديده شدن.
بعضي ها براي قهرمان شدن خودشان را پشت لباسهاي اتوکشيده پنهان مي کنند. فکل مي بندند و بند مي اندازند و خريدار ندارند. حتا اگر در فيلم ها لخت بشوند سيمرغ که سهل است، کسي خروس قندي هم به آنان نمي دهد. پس پا پيچ بازيگراني مي شوند که - مثل «براندو»ي فيلم «تراموايي به نام هوس» - با يک زيرپوش ميايند و سيمرغ شکار مي کنند.
اين رسم زمان و زمانه ي ماست. اگر به چشم بيايي مي کوشند چشمت را در آورند... اما تو بخند! نويد محمدزاده ي عزيزم. ميانمايگان بيشتر از هر چيزي قابل ترحمند.
راستي... سال نويت مبارک.

يغما گلرويي

گروه فرهنگ و هنر

منبع: صفحه شخصي يغما گلرويي