رامبد جوان: محمدرضا فروتن حاضر بود پدر نگار را بکشد, خودش را بکشد...
سه شنبه 8 فروردين 1396 - 12:55:19 PM
چه خبر - گفت و گو با رامبد جوان

فيلم سينمايي نگار يکي از آثار متفاوتي بود که در سي و پنجمين دوره جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد. اين فيلم با وجود ساختار متفاوت در جلب نظر داوران و برخي از منتقدان موفق عمل کرد. همين نگاه متفاوت و دنيايي که جوان به دنبال ترسيم آن در فيلم بود بهانه‌اي شد براي گفت‌وگوي با جوان.

بعد از نمايش فيلم نگار در جشنواره فجر اغلب افراد اعتقاد داشتند که رامبد جوان فيلمي متفاوت ساخته است. بازخوردها بعد از گذشت زمان چگونه بود؟ از نظر شما مخاطبان با اين فيلم به خوبي ارتباط برقرار کردند؟
با اين توضيحي که داديد يعني موافق بوديد که اين فيلم، معمولي نبود. تصور مي کردم که واکنش هاي تندي نسبت به فيلم شکل بگيرد. يعني اين چيزي را که اکنون بعد از جشنواره مي بينم و مي شنوم انتظار نداشتم. جالب بود که واکنش هاي مثبت زيادي دريافت کردم. منتقدان نيز نگاه خوبي نسبت به فيلم داشتند. قبل از نمايش فيلم با ماني حقيقي کلي گپ زديم و او گفت رامبد منتظر باش که اين فيلم کلي فحش بخورد. من هم گفتم اره امکان دارد که کساني فيلم را دوست نداشته باشند و واکنش خيلي تندي نسبت به آن ارائه دهند. اما خيلي بيشتر از آن چيزي که فکر مي کردم اتفاقات خوب براي «نگار » افتاد. البته فيلم ما در نه رشته کانديد شد و اين موضوع نيز در نوع خود قابل قبول بود.

کساني که اين فيلم را ديدند عموما معتقد بودند که ما با يک فيلم نو در سينماي ايران طرف هستيم. آيا به اين فکر کرده ايد که «نگار» را خارج از ايران و در جشنوراه هاي بين المملي نمايش دهيد؟
زماني که فيلم را مي ساختم به اين موضوعات فکر نمي کردم. براي ساخت يک فيلم شما از ابتدا اعلام نمي کنيد که قصد داريد يک فيلم ناتوراليستي بسازيد و بايد پلان هاي خاصي را تهيه کنيد. ابتدا کارگردان سعي مي کنه که با فيلم و روايتي که به تصوير مي کشد ارتباط برقرار کند و بعد سواد و اندوخته هاي ذهني نيز اين ميان تاثير مي گذارند. براي همين هم نمي گويم که فيلمي مي سازم که در خارج از کشور ديده شود.من يک فيلمي ساختم که همه با هم بشينيم و آن را نگاه کنيم. البته به شخصه من معترض هستم به فيلم هايي که اکنون شبيه هم هستند فيلم هايي که جسارت در آنها کمتر ديده مي شود. فيلم هايي که همه مي روند و پشت آن قايم مي شوند. فيلم «نگار» يک کار بسيار غير منتظره است.

يعني هدفتان اين بود که مخاطب را شوکه کنيد؟
نه اصلا اين گونه نيست.

چندين سال است که فيلم هاي ما حول محور آسيب هاي اجتماعي مي‌چرخد. اما جرات و تفاوت فيلم «نگار» و «خفگي» در اين جشنواره نمود بارزي داشت. اين جسارت از کجا شکل مي گيرد؟
اين جسارت از نوع زندگي ما به وجود مي آيد. من فکر مي کنم موضوع همين است. سعي مي کنم در زندگي جسور باشم. از اينکه مردم پشت من چه چيزهايي مي گويند ترسي ندارم. خيلي هم حوصله ندارم شبيه ديگران زندگي کنم يا رفتارم شبيه کسان ديگر باشد. چون وقتي يک چيزي را تکان مي دهيد ناخوداگاه اتفاقاتي رخ مي دهد. به عنوان انساني که در اين دنيا زندگي مي کند دوست دارم تغييراتي را به وجود بياورم. حتي به اندازه تغيير در يک مولکول. از اينکه يک کاري انجام دهيم و هيچ تغييري به وجود نياد ناراحت مي شوم.

بازيگران خوب ما در سالهاي اخير به شدت به ورطه تکرار افتاده اند. اين موضوع چرا در سينماي ما به يک اپيدمي شبيه شده است؟
وقتي فيلمهاي ما تکراري است انتظار داريد که بازيگران ما تکراري بازي نکنند.

اما نگار جواهريان در فيلم «نگار» يکي بازي متفاوت از خود به نمايش گذاشت. آن چيزي که انتظار داشتيد با بازي نگار جواهريان به عنوان نقش اول فيلم شکل گرفت؟
اين سئوالات را بايد از خود نگار بپرسيد. زيرا من به عنوان کارگردان يک تماشاچي هستم. يک کارگردان مي تواند يک تماشاچي خيلي خوب باشد. اين گونه نيست که شما به بازيگر سر صحنه بگوييد که فلان کار را بکن يا نکن. اين اضافه کاري است.

يعني شما از آن کارگرداناني نيستيد که به بازيگر بگوييد چه کاري را بايد انجام دهد يا نبايد انجام دهد؟
معلوم است که ما سر صحنه خيلي با هم صحبت مي کنيم. در ضمن وقتي که نگار جواهريان براي شما بازي مي کند نمي توانيد بگوييد که تو فلان کار را انجام بده يا نده. همين قدر که راجع به موقعيت و نقش صحبت مي کنيدو ساعت‌ها و ماه‌ها در باره آن توضيح مي دهيد. خود بازيگر ناخوداگاه نقش را مي سازد. و وقتي که اجرا مي کند آن زمان به عنوان يک تماشاچي خوب مي توانم نظراتم را انتقال دهم. پيشنهادات را به بازيگر مي دهيد؛ و او هم آن را اجرا مي کند . کارگرداني که بازيگرش را مي کشد کنار و مي گويد بايد اين گونه بازي کني قطعا عامل و کسي را که براي آن نقش انتخاب کرده به درد نمي خورد. کارگردان قرار است بگويد چه چيزي را در فيلم مي خواهد.

در فيلم «نگار» همه چي درست چيده شده بود؟
اره خيلي . من سالها است که در اين حرفه کار مي کنم هم بازيگر بوده ام و هم کارگردان . تمام عوامل اين فيلم از حضور در اين پروژه لذت بردند. فرد بي ربطي که نداند چه کاري بايد انجام دهد وجود نداشت. ما افراد جالبي را در اين فيلم داشتيم. ماني حقيقي خودش يکي از آن کساني بود که بخشي از جنون فيلم بود. فيلم ما خيلي ديوانه بود.

چقدر با بازي محمد رضا فروتن در اين فيلم ارتباط برقرار کرديد؟
الان که اينجا ايستاده‌ام خيلي دوستش دارم. فروتن يک اجراي تکميل شده و امروزي داشت که بر گرفته از همان نقش هاي عاشقانه هاي ديوانه وارش بود؛ او در فيلم حاضر است پدر نگار را بکشد حتي خودش را بکشد و عاشقي نيست که بياد وسط بگويد من فلان چيز را مي خواهم. شبيه عاشق‌هاي دروغگوي امروز نيست. پلاني که نگار در حال رانندگي است و مادرش به سمت شيشيه ماشين مي آيد را نگاه کنيد . وقعا اين چه تصويري است.کلا اين ايده را احسان گودرزي داد يعني اين پلان را نوشته بود.

چقدر فيلم «نگار» را عاشقانه مي دانيد؟
تا حدودي هست.به شدت عاشقانه است. به دليل عشق پدر و دختر.

گروه فرهنگ و هنر

منبع: cinemacinema.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/61003/رامبد جوان- محمدرضا فروتن حاضر بود پدر نگار را بکشد, خودش را بکشد
بستن   چاپ