چاپ

چه خبر -

به گزارش سرويس ورزشي جام نيـوز، تيم ملي فوتبال ايران بايد کمتر از يک هفته ديگر در ديداري سرنوشت ساز به مصاف قطر برود؛ ديداري که نتيجه آن تاثير بسزايي در صعود زود هنگام تيم ملي به جام جهاني روسيه ايفا خواهد کرد.

اين در حالي است که اختلافات داخلي در اين برهه زماني همچنان حرف اول را در اردوگاه تيم ملي زده و هر روز يک شايعه از دل آن به بيرون درز مي‌کند؛ از دعوت يا عدم دعوت يک عده بازيکن خاص تا شايعه قطع همکاري هميشگي مربيان ايراني با تيم ملي و انگار نه انگار که اين تيم از لحاظ زماني در يکي از حساس ترين برهه ها به سر مي‌برد.

داستان از آنجايي شروع شد که تيم ملي به اردوي کذايي امارات رفت و برانکو ايوانکوويچ در مصاحبه‌اي کارلوس کي روش و تيمش را به خاطر بدموقع بودن اين اردو به باد انتقاد گرفت.

در ادامه سرمربي تيم ملي از اينکه چرا اين مصاحبه در موعد مقرر به اطلاعش نرسيده بود ابراز ناراحتي کرده و از دستياران ايراني از مربي تا مترجم مي‌خواهد تا اردو را ترک کنند.

اين اتفاق هم مي‌افتد اما دستور مهدي تاج موجب برگشت دوباره آنها به اردو و ناراحتي مضاعف کي‌روش مي‌شود تا جايي که او تصميم قطعي براي قطع همکاري با اين دسته از مربيان را مي‌گيرد.

نکته جالب اينکه کي‌روش از يک عده از اين مربيان درخواست مي‌کند تا حتي عليه برانکو نيز مصاحبه کنند که اين درخواست او با واکنش منفي يکي از مربيان تازه کار تيم ملي که اتفاقا افتخارات زيادي را نيز براي تيم ملي کسب کرده، مي‌‌شود و اين طور به نظر مي‌رسد که داستان تيم ملي فوتبال ايران و دستياري‌اش براي هميشه براي اين مربي جوان به پايان رسيده باشد.

کي‌روش در اين مدت 6 سال همکاري با خيلي‌ها را برنتافت؛ در حيطه مستطيل سبز از اميد نمازي گرفته تا مجيد صالح و علي کريمي و حتي برخي هموطنانش مثل سيموئز، اما داستان همکاري با جواد نکونام و مارکار آقاجانيان و حتي آناليزوري مثل خانبان با بقيه متفات بود.

مارکار در اين سال ها محرم اسرار و يار هميشگي کارلوس بود و چه بسا خيلي کمتر از آنچه که مي‌توانست از لحاظ مالي در تيم ملي به دست آورد.

نکونام نيز به قول کي‌روش بهترين کاپيتان اين مربي در طول دوران مربيگري‌اش بوده و جواد يک جورهايي رابطه اش فراتر از رابطه مربي - بازيکن با مرد پرتغالي بوده و حتي به توصيه کي‌روش نيز از ميادين خداحافظي کرده و خانبان هم بي ادعا طي همه اين سال ها به وظيفه‌اش بدون چشمداشت خاصي براي تيم ملي مشغول به کار بود.

اينکه چرا در اين برهه حساس زماني کي‌روش عذر چشم و گوش هاي ايراني‌اش را بخواهد با توجه به سبقه رفتاري او چيز عجيبي نيست بلکه اين مورد عجيب است که چرا چنين رفتاري با زحتمکشان تيم ملي انجام شده و اينکه چطور کي‌روش مي خواهد به تنهايي به جنگ غول هايي مثل قطر و چين برود.

آيا صرف اينکه دستيارانش عليه برانکو مصاحبه نکرده‌اند و يا اطلاع رساني به موقعي از اتفاقات انجام نشده مي‌تواند بهانه خوبي براي خداحافظي با نکونام، مرد پرافتخار تيم ملي باشد و يا مارکار، مرد زحمتکش اين تيم.

هنوز به خوبي به ياد داريم که چطور بعد از رفتن علي کريمي، همگان کاسه و کوزه ها را سر جواد شکسته ولي او و مارکار همه جوره پاي کي‌روش ايستادند تا امروز اين گونه پاسخ وفاداري‌شان را بگيرند.

اگرچه شنيده مي‌شود قطع همکاري با ايراني‌ها موقتي و تا پايان ديدار با قطر و چين محسوب مي‌شود اما گويا اين دسته از مربيان ايراني بخاطر رفتارهاي دور از احترام و شايد به نوعي به خاطر بي معرفتي کي‌روش به اندازه‌اي ناراحت هستند که تصميم خود را براي جدايي هميشگي از تيم ملي گرفته‌اند و چه بسا داستان دستياران قبلي امروز نيز دوباره به نوع ديگري در حال تکرار است.

در اين ميان اما تاج مي‌‌توانست با سياست ديگري به اين ماجرا پايان بخشيده تا ته داستان شيرين شود چرا که خود او درخواست کرده بود تا مربيان ايراني در اردوي دوبي از بازگشت به ايران امتناع کرده و حالا نيز خودش هم مي‌توانست بازگشت دوباره اين کادر به اردو را فراهم کند.

در نهايت اينکه با وجود آنکه در قرارداد کي روش تاکيد شده که مربيان ايراني در کادر او باشند، چطور در اين اردو به جز پزشکان ايراني هيچ مربي ايراني حضور ندارد و مشخص نيست در اين خصوص چه کسي بايد پاسخگو باشد؛ فدراسيون فوتبال يا شخص کي‌روش؟!

فارس

109