نوزاد سه والدي و ملاحظات اخلاقي
شنبه 21 اسفند 1395 - 9:52:07 AM
چه خبر -

تا پيش از روزگار حاضر، فرزند‌آوري در طول تاريخ، همواره امري راز‌آميز و پيش‌بيني‌ناپذير بود، اما تحولات نوين در طب، ماجرا را عوض کرده است. به جز زن و شوهري که عزم فرزندآوري کرده‌اند، گاهي به‌دليل مشکلات زن، مرد، يا هر دو، به اقتضاي رشد علم، ديگراني دخالت داده مي‌شوند تا به قدر مقدور علم نوين، فرزندآوري را ممکن کنند.

دخالت «ديگران» در فرآيند فرزندآوري، مفاهيم مادرانگي، پدرانگي و نسب را دگرگون کرده است. بعضي انواع مداخلات، چنان است که از پايه و اساس، بخشي از هويت ژنتيکي فرزند – يا گاهي تمام آن- از آن شخص سومي است که ربط و نسبتي با زن و شوهري که در جستجوي فرزند هستند، ندارد؛ مثلا گاهي اسپرم يا تخمک و حتي گاهي جنين از شخصي ديگر به مدد زن و شوهر مي‌آيند تا بتوانند بچه‌دار شوند. در اين‌گونه موارد هويت ژنتيکي فرزند البته با تخمک و اسپرم اهدايي پيوند دارد. اگر هم جنين اهدا شده باشد که هويت ژنتيکي به تمامي منسوب به همان کسي است که جنين را به رحم مادر اهدا کرده است. در اين موارد چند بحث مهم اخلاقي وجود دارد؛ يکي اينکه هويت اهدا‌کننده اسپرم، تخمک يا جنين آشکار باشد يا اينکه به عمد آن را از بين ببريم تا مجال بازيابي هويت آن در آينده نباشد. البته گروه سومي هم معتقدند که هويت را معدوم نکنيم اما امکان بازشناسي آن را با لحاظ شرايط سختگيرانه قضايي و اخلاقي و در موارد خاص، فراهم کنيم. اين ملاحظات به دليل حفظ ‌شان پدر و مادري که ساليان سال تربيت فرزند را برعهده گرفته‌اند، انجام مي‌شود. حق دانستن فرزند از چند و چون هويت زيستي و ته و توي ژنتيکي‌اش هم امر مهم ديگري است که بر اين مساله سايه افکنده است. تکاپوهاي اخلاقي و فقهي گسترده‌اي در ايران انجام شده تا ابهام در مادرانگي و پدرانگي را بر آفتاب افکند.

نوع ديگري از مداخلات شخص سوم، ربطي با سهم ژنتيکي او در فرزندي که قرار است به دنيا بيايد، ندارد، بلکه نقش زمينه‌اي «ديگري» در اين ميان مهم است. گاهي مادري توان حمل جنينش را ندارد و از کسي مي‌خواهد تا 9 ماه حامل جنينش باشد. بي‌شک هويت ژنتيکي فرزند از آن مادر و پدري است که جنين را برساخته‌اند اما از آن‌سو، حاملي که 9 ماه جنين را در شکمش مي‌پروراند و در محيط جسم و جانش رشد مي‌دهد، نقشي بي‌ارزش و ابزاري ندارد. جدا از ملاحظات علمي که مدعي است حامل جنين مي‌تواند در بروز و ظهور ويژگي‌هاي فرزند موثر باشد، ارتباط عاطفي و انساني حامل با جنين امري قابل‌تامل است.

تولد فرزند با 3 والد، از نوع مداخله ژنتيکي و هويتي نيست؛ بلکه از نوع مداخلات زمينه‌اي است. به ديگر سخن، در اينجا، هسته سلول (که شامل هويت ژنتيکي آدمي است) را از سيتوپلاسم (آب و پروتئين‌هايي که زمينه سلول را مي‌سازند) خارج مي‌کنند و در سيتوپلاسم سلول فرد ديگر مي‌گذارند که هسته‌اش را درآورده‌اند. علت اين کار اين است که سلول تخمک باوجود هسته سالم، ميتوکندري ناسالمي دارد که ممکن است باعث بروز برخي بيماري‌هاي مادرزادي شود. ميتوکندري يکي از اجزاي مهم سيتوپلاسم است که شبيه باتري سلول عمل مي‌کند و ژن‌هاي مخصوصي دارد که در صورت اختلال ممکن است بيماري‌زا باشند.

بي‌ترديد ملاحظات اخلاقي در اين موارد به گسترد‌‌گي و پيچيدگي مواردي نيست که پاي شخصيت و هويت ژنتيکي در ميان است اما چند نکته در اين خصوص قابل‌تامل است:

1) عواقب مطلع شدن فرزند در ساليان بعد از اين مداخله چه خواهد بود و اصلا آيا بايد به او بگوييم يا نه؟

2) نقشي که سيتوپلاسم بدون هسته تخمک يا جنين اهدايي در بروز و ظهور ويژگي‌هاي ژنتيکي ايفا مي‌کند، چقدر است و آيا اطلاق مادر يا والد دوم به اهدا‌کننده درست است؟

3) صرف مداخلات شخص سوم چه از حيث اعطاي هويت ژنتيکي و چه از حيث فراهم کردن زمينه پروريدن جنين چه تبعاتي در هويت اجتماعي و فردي فرزند دارد؟

4) در اين ميانه بايد از ابزارانگاري فرد سوم و نيز جنين و سپس فرزند پرهيز کرد و سخت پاسدار کرامت انساني افراد دخيل بود.

5) حواسمان باشد اين دستکاري‌ها راه را براي توان‌افزايي دلخواه جنين و فرزند فراهم نکند و مجالي براي کودکان سفارشي پديد نياورد. درنگ کنيم؛ هر جا که ترمز اخلاق بر مداخلات افسارگسيخته آدمي، کشيده نشده، فاجعه آفريده است.

دکتر حميدرضا نمازي - عضو گروه اخلاق پزشکي دانشگاه علوم پزشکي تهران




منبع: salamat.ir


http://www.CheKhabar.ir/News/57141/نوزاد سه والدي و ملاحظات اخلاقي
بستن   چاپ