خرافه هاي نوروزي مربوط به اولين روز آغاز سال نو
دوشنبه 16 اسفند 1395 - 7:28:10 PM
چه خبر - خرافه هاي نوروزي مربوط به تهران قديم

نوروز با همه آداب و رسومي که دارد، در فرهنگ عامه پر از تبصره و قاعده و قانون است. اين که سال از کدام روز هفته شروع شود، مقارن با نام کدام حيوان باشد، غذاي لحظه سال تحويل چه باشد و رخت و لباسش چه، همه در خرافه‌هاي عاميانه تهران قديم تعريف و تفسير دارند.

جعفر شهري در کتاب طهران قديم خرافه هاي نوروزي را اينطور روايت مي کند:

اگر روز اول آن شنبه باشد:

در آن سال حال مردم سخت باشد و رنج و غم و مشقت و دشواري بسيار باشد و گفت و گوي و زد و خورد و خصومت زياد باشد و ميان سلاطين و رعايا اختلاف و منازعه بسيار باشد. اما غله نيكو باشد و انگور نيكو بود و انجير را آفت رسد و سيل و طغيان بسيار باشد سلطان بزرگي ياغي شود و پادشاهان و اميران و بزرگان زياد تلف شوند و از جمله چهار پايان و دواب را سيل و طوفان از ميان بردارد و فتنه و آشوب بالا گيرد و بر رعايا بدتر گذرد و در فصل بهار آشوب و ناامني در عراق باشد. اما ديار ماوراء النهر ايمن باشد و در هندوستان بلاي آسماني رسد و در حدود عراق پارسايي به حكومت نشيند و مار و ملخ و مور و زنبور و كك و مگس بسيار شود و در بلاد طبرستان آشوب شود و از بهار تا فصل خزان هوا بي اعتبار باشد و در تابستان باران هاي بي هنگام ببارد و حال اهل صلاح ميانه بود و سحر و جادو ميان مردم رواج شود و نيشكر را اآفت رسد و در فارس مرگ و آبله بسيار باشد و در روم گوسفندان را آفت رسد و آخر سال نرخ ها گران گردد و ميان مردان و زنان ناسازگاري افتد و عشق بازي و مهر و مودت اندك گردد و حال كوه نشينان و محصول پنبه نيكو بود.

اگر اول نوروز به يكشنبه افتد:

كار پادشان و بزرگان نيكو باشد و فراخي و نعمت و ارزاني بود اما سباع و دزد بسيار شود و باران و تگرگ بسيار بارد و غله و ميوه فراوان باشد و مردمان را از يكديگر خير و منفعت رسد و تابستان آن گرم و زمستانش معتدل باشد و رغبت مردم به علم و دانش و تعليم و تربيت زياد گردد و حال معلمان و استادان خوش شد و روئيدني ها به ثمر رسند و كار ديم و ديم كاران نيكو بود و بزرگان و دولتمردان را خوش گذرد و غرور و كبر و مناعت در ميان فقرا زياد گردد و كارهاي بزرگ انجام شود امري غريب در عالم به ظهور رسد و طاغي و ياغي اندك باشند و حال سلطان و رعايا نيكو باشد.

اگر اول نوروز به روز دوشنبه افتد:

حال زنان و ملوكان نيكو گردد و حال عامه ميانه بود و مردمان را كارها با منفعت باشد و فراواني آب و نعمت و سيل و طغيان رودخانه باشد و حرب و جدال و فتنه و آشوب آشفتگي باشد و تابستان سرد و پر نم و باران باشد و زمستان سخت شود و سرماي بي وقت در پاييز رسد و باد و طوفان زياد باشد و درد و بيماري و امراض بلغمي و رنج سينه و شكم زياد گردد و حشرات زياد شوند و بيماري زنان و كودكان بسيار و پنبه نيكو و غرق سفاين و كشتي ها باشد.

اگر اول نوروز به روز سه شنبه افتد:

دلالت كند كه حال سلاطين پريشان باشد و حرب و جدال و خونريزي و كشتار بسيار و بلكه همه جانبه گردد و كارهاي پادشاهان بسته و غيرقابل حل افتد و دل هاي ايشان پر غم باشد و نرخ حيوانات گران گردد و مردم را دخل و منفعت اندك باشد و فتنه ها و آشوب ها و شورش ها و طغيان هاي زياد باشد و گرما و مرگ و مير و بيماري و دروغ و خيانت و حيله و خدعه و جاسوسي و ستم زياد گردد و كهتران با مهتران و زيردستان با زبردستان به خصومت و ناهمواري آيند و فرزندان با پدران و مادران جفا كنند و از جانب مشرق بزرگ صاحب نامي تلف شود و باران هاي موسمي ببارد و خرابي هاي زياد به بار آيد و كشت كار خشك و تباه گردد و حال فقها نيكو بود.

اگر اول نوروز چهارشنبه باشد:

دلالت كند كه در آن سال فتنه و آشوب زياد باشد و ارسال مراسلات خصمانه و اعزام رسول و رسل تهديد آميز بسيار افتد و نرخ هاي گران، اما جو و گندم و ارزن و ماش و باقلا و عدس و برنج و كنجد بسيار تحصيل شود و درد و انديشه و وهم و بيماري زياد باشد و درد سينه و گلو فراوان شود و بلاد طبرستان را آشوب و كودكان را بدحالي باشد و احتكار و قحطي و تنگي پديد آيد و دل هاي مردم پرغم، و تشويق و ترس و بيم طبقات زياد باشد و قراردادهاي بدعاقبت امضا شود و حال مردمان ميانه نامطلوب گردد.

اگر اول نوروز پنجشنبه باشد:

دليل بود بر آن كه در آن سال احوال اشراف و سادات و قضات و علما و متفكران نيكوگذر و مردم رغبت به دين داشته باشند و حال زنان و زيردستان خوش باشد و از دانشمندان به مقامات رسند و احوال رنگ فروشان و جواهريان و طلاگران نيكو باشد و مذاكرات صلحانه و مفيد شود و ميل مردم به تجمل و زينت گري و ظاهر آرايي باشد و حال كوهسار نشينان نيكوي و پنبه و كتاب خوب و نرخ هاي ارزان و نعمت بسيار و حال سلاطين به قوت باشد و زمستان از برف و سرما و ميانه و تابستان باران هاي بجا بارد.

اگر اول نوروز جمعه باشد:

حال علما و عباد و قضات و فضلا نيكو بود و حال سلاطين ميانه و احوال مطربان و خودجنبانان و خوانندگان و عطاران و بزاران و جاهلان و کودکان و فروشندگان اجناس زنانه جمله نيکو باشد و غله خوب و حال سلطان ميانه و مردم راغب به سرور گردند و تابستان گرم و زمستان سرد کشنده و بيماري بسيار باشد و اوقات مردم به بطالت و بيهوده گذرد.




منبع: mehrnews.com


http://www.CheKhabar.ir/News/56309/خرافه هاي نوروزي مربوط به اولين روز آغاز سال نو
بستن   چاپ