درخواست سرمربي ليگ برتري از برانکو؛ هيچ وقت از کي روش عذرخواهي نکن!
دوشنبه 16 اسفند 1395 - 3:36:35 PM
چه خبر -

به گزارش سرويس ورزشي جام نيـوز، عملکرد چند سال گذشته حسين فرکي در فولاد و سپاهان و حتي نفت تهران باعث شد تا وقتي مربي خوش‌اخلاق فوتبال کشورمان به سايپا پيوست، همه از او توقع حضور در جمع مدعيان قهرماني را داشته باشند اما سايپا نه‌‌تنها در جمع مدعيان قرار نگرفت بلکه در جمع تيم‌هاي در خطر سقوط حاضر شد اما حمايت مديران سايپا و صبوري فرکي باعث شد تا نارنجي‌پوشان پايتخت دوباره احيا شوند.

فرکي درباره چرايي عدم موفقيتش در سايپا، دلايل بحران نتيجه‌گيري و تغيير مربي در سپاهان و همچنين دعواي کي‌روش و برانکو صحبت کرد. او حتي درباره اتهام استفاده‌‌اش از جادوگر واکنش نشان داد.

اظهارات فرکي را در ادامه مي خوانيد:

* روزي که به سايپا آمديد، همه انتظار حضور سايپا با شما را در جمع مدعيان داشتند.

- انتظارات خيلي‌ها براي من مهم نيست. معتقدم وقتي موقعيت حاصل مي‌شود که ابزار هم مهيا باشد.

* اما شما در باشگاه‌هايي چون فولاد و سپاهان ابزارهاي لازم را هم نداشتيد اما قهرمان شديد.

- داستان سايپا با سپاهان و فولاد فرق مي‌کند. سايپا از نظر ساختاري نسبت به آن دو باشگاهي که من در آنجا قهرماني آوردم متفاوت است. از زماني که از سپاهان بيرون آمدم به دنبال اين بودم که استراحت و زانوهايم را عمل کنم. در سايپا زماني که خواستيم کار را شروع کنيم، وقت کم داشتيم و شروع ليگ نزديک بود.

* واقعا چرا شمايي که در باشگاه‌هاي پرهوادار کار کرده بوديد، سايپا را انتخاب کرديد؟

- از بين پيشنهاداتي که داشتم سايپا را انتخاب کردم به‌خاطر اينکه نزديک خانواده‌ام باشم و از روزي هم که وارد سايپا شديم تغييرات زيادي به‌وجود آمد. اين تغييرات که قبلا هم گفته‌ام شامل بازيکن، کادر و مديريت مي‌شد. سايپا سابقه طولاني‌اي در فوتبال ايران دارد اما ساختارش تا امسال به اين شکل تغيير نکرده بود. وفق پيدا کردن با اين تغييرات اساسي کار ساده‌اي نبود آن هم در شرايطي که زمان زيادي هم تا شروع ليگ نداشتيم تا تيم را به‌خوبي شکل دهيم. همين مساله باعث شد تا مشکلاتي در نتيجه‌‌گيري داشته باشيم که اگر يادتان باشد استعفا هم دادم تا دست باشگاه باز باشد.

* باشگاه به شما اعتماد کرد و استعفاي شما را نپذيرفت.

- بله. هيات‌مديره و مديرعامل از من حمايت کردند به اميد بهتر شدن شرايط در نيم‌فصل. در نيم‌فصل شرايط تغيير کرد و ما بهتر شديم. اما کافي نيست.

* اشتباه فرکي در سايپا چه بود که اگر به گذشته برگردد آن را ديگر تکرار نکند.

- به‌هر حال عمده بازيکنان ما در ابتداي فصل تغيير کردند. به عبارتي بهتر بيش از 50 درصد تيم را تغيير داديم و براي وفق پيدا کردن بازيکنان قديم و جديد، زمان کافي در اختيار نبود تا بازيکنان قديمي و جديد با هم هماهنگ شوند. واقعيت‌اش اين است که بازيکناني در نيم‌فصل براي ما بازي نکردند اما در نيم‌فصل دوم بيشتر کار کردند و خودشان را نشان دادند. حالا در کنار اين مسايل بازيکنان جديدي را هم در نيم‌فصل جذب کردم که آنها هم هنوز هماهنگ نشده‌اند.

* اما باعث بالا رفتن کيفيت سايپا شده‌ايد؟

- بله چون آنها تجربه داشتند و به خاطر تجربه‌‌شان کمي بيشتر هماهنگ شدند و شروع خوبي هم در نيم‌فصل دوم داشتيم اما از نظر من هنوز هم کافي نيست. کار فوتبال، يک کار زيربنايي است که بايد شکل بگيرد. حتي آقاي درويشي هم به عنوان مديرعامل نياز به زمان دارد تا به اهدافش برسد. او تيم‌هاي مختلفي را در سايپا راه‌اندازي کرده که برخي به ثمر نشسته‌اند و برخي نياز به کار دارند.

* از اينکه سايپا را انتخاب کرديد، پشيمان نيستيد؟

- نه از انتخاب سايپا پشيمان نيستم. فقط بايد تلاش کنم تا اوضاع بهتر شود.

* با اين شرايط فصل آينده هم در سايپا مي‌مانيد؟

- قرارداد من با سايپا يک ساله است. اگر شرايط فراهم باشد مي‌توانم درباره آن فکر کنم اما تا اين لحظه به چنين موضوعي فکر نکرده‌ام. کار ما روزانه است و روزبه‌روز جلو مي‌رود.

* فکر مي‌کنيد در پايان فصل سايپا کجاي جدول باشد؟

- نمي‌دانم سايپا کجاي جدول قرار مي‌گيرد و اهل پيش‌بيني هم نيستم چون ممکن است غلط از آب دربيايد. همان‌طور که اتفاقاتي که اول فصل رخ داد را متوجه نمي‌شوم. هدف و اعتقاد من اين است که بايد در نيمه بالاي جدول با سايپا ليگ را به پايان برسانم.

* يکي از دلايلي که شايد شما در سايپا نتيجه نگرفتيد، عادت به کار کردن در تيم‌هاي پرطرفدار و تيم‌هايي که شخصيت قهرماني دارند، باشد.

- هر تصميمي را بر اساس شرايط مي‌گيرم. زماني که فولاد را انتخاب کردم، در نفت بودم و تهران اما فولاد را انتخاب کردم چون احساس کردم بايد به آنجا بروم و يک کاري را انجام بدهم حتي به قيمت دور شدن از خانواده‌ام. به فولاد رفتم و سنگ هم خوردم، همان موقع به من گفتند "ول‌کن بيا تهران" ولي ماندم و به کمک مجموعه، فولاد را قهرمان کردم. بعد از فولاد يک تصميم ديگر گرفتم و آن هم رفتن به سپاهان بود. در حالي که از نظر جسماني آسيب ديده بودم، کارم را با سپاهان آغاز کردم در شرايطي که بايد بيشتر استراحت مي‌کردم و زود شروع کردن کارم در سپاهان باعث شد که هنوز مشکلاتي در پاهايم داشته باشم.

* با اينکه زود رفتيد اما خوب نتيجه گرفتيد هر چند که آخرش بد براي شما تمام شد.

- به سپاهاني رفتم که خودم بازيکنان را انتخاب نکرده بودم و در شش هفته پاياني شرايطي رقم خورد که قهرمان شديم. اما در فصل بعدش در بين راه از سپاهان جدا شدم چرا که احساس کردم با رفتن من شايد بتوانند موفق شوند. جدايي من از سپاهان فقط به‌خاطر سپاهان و هواداران واقعي اين تيم بود.

* بعد از شما هم مربيان بعدي نتوانستند نتيجه بگيرند؛ به نظر مي‌رسد مشکل سپاهان چند ليدر و بازيکن خاص نباشد.

- به‌هر حال اين اتفاقاتي است که براي سپاهان افتاده و اگر جلويش را نگيرم ادامه پيدا خواهد کرد. سپاهان کنوني حاصل تفکرات همان افراد است. يک عده عاشق که عشق زيادشان به سپاهان باعث دردسر براي اين باشگاه شده است. آنها به‌خاطر علاقه و عشق‌شان به سپاهان افراط مي‌کنند و به مجموعه آسيب مي‌رسانند. عشق و علاقه چند هوادار و بازيکن باعث شده تا نتوانند درست فکر کنند. سپاهان نياز به تحول دارد و براي ايجاد اين تحول بايد بپذيرند که ديگر تيم‌ها هم کار مي‌کنند و دنبال نتيجه‌گيري هستند.

* اما موضوع از عشق و علاقه گذشته و پاي اخاذي از ويسي طبق آنچه که خودش گفته مطرح است.

- اين افراد بايد خودشان را اصلاح کنند وگرنه به سپاهان و کساني که در اين تيم زحمت مي‌کشند، آسيب مي‌رساند. فرقي هم نمي‌کند من باشم يا عبدالله ويسي يا استيماچ. در حال حاضر براي هيچ مربي‌اي شرايط کار کردن در سپاهان مهيا نيست. همين افراد عاشق باعث شده‌اند تا بازيکنان هم به‌خاطر تعصب زياد آنها تمرکز نداشته باشند. تمام اين اتفاقات در نهايت دودش به چشم هواداران واقعي سپاهان مي‌رود.

* فوتبال ايران حسابي به هم ريخته شده و اتفاقاتي که در همين مدت رخ داده که مي‌توان يک کتاب درباره آن نوشت؛ چرا دچار چنين شرايطي شده‌ايم؟

- واقعا همين‌طور است که مي‌گوييد. اتفاقاتي که بين فيفا و باشگاه‌هاي ايراني رخ داده سبب شده تا کل فوتبال ايران ‌آسيب‌پذير شود. مسايلي که اين روزها براي چند باشگاه رخ داده آسيبش را به کل فوتبال مي‌رساند و دليل بروز اين مسايل سهل‌انگاري‌هايي است که در گذشته صورت گرفته. اوايل انقلاب در مملکت ما هر بازيکن با چهار باشگاه قرارداد مي‌بست اما در نهايت با باشگاهي که اولين بازي را انجام مي‌داد، قراردادش رسمي مي‌شد. حالا با گذشت نزديک به 40 سال و نوشتن کلي آيين‌نامه و تصويب قانون‌هاي مختلف باز هم مثل اوايل انقلاب کار فوتبال ما پيش مي‌رود. يک زمان سقف قرارداد 350 ميليوني را گذاشتند اما بعد لابي کردند و خانه و اتومبيل گرفتند. اين همه سال آيين‌نامه و قانون نوشتند که باز هم به مشکل بخوريم؟ فقط مي‌توانم يک چيز بگويم، "از ماست که برماست". آقايان هر سال قوانين را تغيير مي‌دهند تا بهتر از سال قبل بشود اما در نهايت مي‌بينيم يک مرجع بالاتر مثل فيفا يقه‌مان را مي‌گيرد.

* اگر مربيان و بازيکنان ايراني هم مي‌توانستند به فيفا شکايت کنند شايد هم قراردادها کاهش پيدا مي‌کرد و هم کيفيت فوتبال ايران بالاتر مي‌رفت؟

- از حجب و حياي بازيکنان و مربيان ايراني سوءاستفاده مي‌کنند. کافي است فراخوان بدهند تا طلبکاران فوتبال گرد هم جمع شوند آن وقت مي‌بينيد که بدهي فوتبال به بازيکنان و مربيان چند ميليارد مي‌شود.

* شما موافق شکايت بازيکنان و مربيان ايراني به فيفا هستيد؟

- اگر ايراني‌ها هم به فيفا شکايت کنند، اتفاقات بهتري مي‌افتد. مربي برکنار مي‌شود و قانون مي‌گويد تا با مربي قبلي تسويه‌حساب نشود مربي جديد نبايد قراردادش ثبت شود اما چون مربي با باشگاه جديد قرارداد مي‌بيندد از خير پول و طلبش مي‌گذرد. 40 سال از اول انقلاب مي‌گذرد اما هنوز نمي‌توانيم يک قرارداد اصولي ببنديم. شرايط بازيکنان هم به همين شکل است فضا را به سمتي مي‌برند که مجبور مي‌شوند از خير پول‌شان بگذرند يا به کميته انضباطي شکايت کنند که دريايي از چنين پرونده‌هايي است.

* دعوايي که کي‌روش عليه پرسپوليسي‌ها به راه انداخته، از نظر شما ريشه‌اش در کجاست؟

- به‌هر حال در يک مقطعي هستيم که به اين حرف و حديث‌ها نبايد پرداخته شود. چه مخالف و موافق برانکو باشيم يا مخالف يا موافق کي‌روش. موضوع اين است که در شرايط فعلي پرسپوليس درگير آسيا و تيم‌ملي درگير مقدماتي جام‌جهاني است و دامن زدن به اين مسايل تمرکز هر دو مربي را بر هم مي‌زند. برانکو سرمربي تيم‌ملي بوده و موفقيت‌هاي زيادي با تيم‌ملي کسب کرده. الان هم در ليگ آسيا با پرسپوليس حضور دارد و هواداران پرسپوليس، هواداران تيم‌ملي هم هستند. واقعا نمي‌دانم چه ارزشي دارد که کي‌روش احساسات مردم را ناديده مي‌گيرد.

* موضوع اين است که کي‌روش اصرار دارد تا خواسته‌هاي غيرمعقولش را به کرسي بنشاند.

- به نظر من کي‌روش با تيم‌ملي ايران نتايج قابل قبولي به دست آورده و از نظر فني چه مثبت فکر کنيم يا منفي نمي‌توان عملکرد فني کي‌روش را ناديده گرفت. در زمان حضور برانکو در تيم‌ملي فدراسيون حرفه‌اي‌تر با سرمربي فعلي پرسپوليس برخورد مي‌کرد اما اين اتفاق از سوي فدراسيون نسبت به کي‌روش رخ نداد و کي‌روش همه معادلات را بر هم زده است که البته مقصرش فدراسيون است. رفتار کي‌روش استاندارد نيست اما از نظر فني باز هم تاکيد مي‌کنم مربي خوبي است.

* اصرار کي‌روش به عذرخواهي برانکو از او به نظر شما دردي از فوتبال ما دوا مي‌کند؟

- اين کارها قشنگ نيست. مربيان خارجي که به فوتبال ما مي‌آيند بايد پيامي براي فوتبال‌مان داشته باشند. به چه دليلي برانکو بايد از کي‌روش عذرخواهي کند؟‌ من به عنوان همکار برانکو به او توصيه مي‌کنم که هيچ‌وقت نبايد از کي‌روش عذرخواهي کند و کي‌روش هم نبايد چنين خواسته‌اي داشته باشد.

* به نظر مي‌رسد کي‌روش ديگر مثل سابق کنار مردم نيست بلکه مقابل آنها قرار گرفته انگار مي‌خواهد کاري کند که اخراجش کنند.

- مردم ما باهوش هستند و تشخيص مي‌دهند که کي‌روش مقابل آنهاست يا کنار آنها. هر کسي درباره رفتارهاي کي‌روش يک نظري دارد اما همه ما مربيان و فوتباليست‌ها براي مردم کار مي‌کنيم تا آنها از فوتبال لذت ببرند. من فکر نمي‌کنم کي‌روش دنبال بهانه باشد براي رفتن. بلکه او راه را اشتباه مي‌رود چون فدراسيون راه را به او نشان نداده است.

* اين سوال را مي‌خواستم اول از شما بپرسم اما ترجيح دادم با اولين سوال شما را ناراحت نکنم؛ حسين فرکي و جادوگر؟

- اصلا نمي‌دانم منشا اين سوال کجاست و چرا مطرح شده است؟ اما فقط مي‌توانم به آن بخندم. من خودم از مخالفان حضور چنين افرادي اطراف فوتبال هستم. زماني که در تيم‌ملي بوديم نگذاشتم جادوگر به تيم‌ملي بيايد فقط بايد خنديد و گفت "عيبي ندارد" کساني که اين مسايل را مطرح کرده‌اند را به خدا واگذار مي‌کنم.

منبع: روزنامه گل

http://www.CheKhabar.ir/News/56207/درخواست سرمربي ليگ برتري از برانکو؛ هيچ وقت از کي روش عذرخواهي نکن!
بستن   چاپ