ناگفته هايي از زايمان و بچه داري مهناز افشار
يکشنبه 15 اسفند 1395 - 8:54:51 AM
چه خبر - مهناز افشار قبل و بعد از تجربه مادر شدن

مهناز افشار از همان ابتدا با حاشيه‌هاي زيادي وارد سينما شد، اما موضوع ازدواج و بارداري او حاشيه‌ها را بيش از پيش کرد. بعد از اينکه مهناز افشار خبر بارداري خود را اعلام کرد، شايعاتي مبني بر اينکه او مي‌خواهد فرزندش را در آمريکا به‌دنيا بياورد تا شناسنامه غيرايراني داشته باشد بر سر زبان‌ها افتاد شايعه اي که با روشنگري مهناز افشار در صفحه شخصي اش در اينستاگرام از رنگ و بو افتاد.

مهناز افشار از زمان بارداري و آخرين فيلم‌هايش يعني «نهنگ عنبر» و «عشق تعطيل نيست» تا به حال پروژه‌اي را قبول نکرده تا بتواند به فرزندش بپردازد. او که ماه‌هاي آخر بارداري خود را در خارج از ايران گذراند، در کشور آلمان زايمان کرد و صاحب دختري به‌نام ليانا است.

بارداري دنيا را برايم تمام کرد

بارداري برايم بسيار هيجان‌انگيز و جالب بود. درواقع دنياي بارداري برايم فانتزي و روحاني بود و من از اينکه معلوم شد باردار هستم لذت مي‌بردم. وقتي به ترانه عليدوستي اطلاع دادم که باردارم، خيلي خوشحال شد و کمکم کرد. به‌نظرم او يکي از بهترين مادرهاي روي زمين است، به‌خاطر اينکه با دقت و نظم از «حنا» دخترش مراقبت مي‌کند.
وقتي فهميدم باردارم به ترانه عليدوستي گفتم، احساس مي‌کنم دنيا تمام شده است و ترانه در يک جمله اين موضوع را برايم حل کرد و گفت طبيعي است. من حتي با ليلا حاتمي هم درباره بارداري صحبت کردم و بسيار آرام شدم. به‌نظرم ليلا نمونه موفق يک هنرمند صاحب خانواده است؛ او الگوي زنانگي در سينماي ايران است.

به خاطر ليانا فعلا کار نمي کنم

در فيلم «نهنگ عنبر» و اين اواخر فيلم «عشق تعطيل نيست» باردار بودم و اتفاقا خيلي حالم خوب بود. حسابي با اين مسئله سرگرم بودم که بعد‌ها با ديدن اين دو کار مي‌توانم به دخترم بگويم که اينجا همراه من بوده‌اي، اما از چهارماهگي به بعد تصميم گرفتم کار نکنم. تصميم گرفتم وقت بيشتري را با دخترم باشم و تا زمان زايمانم کار قبول نکنم. به‌علاوه بعد از زايمان هم بيشتر با دخترم بگذرانم تا بزرگ شدن و رشد او را ببينم. به‌طور کلي با کودکان رابطه خوبي دارم.

با ليانا دوباره متولد شدم

تا قبل از اين هر بار که از کارم صحبت مي‌کردم اشک در چشمانم حلقه مي‌زد چون عاشق شغلم هستم. اما از زماني که ليانا به دنيا آمده حال عجيبي دارم زيرا عشق ديگري برايم به‌وجود آمده است. ليانا براي من عشق است و از او که صحبت مي‌کنم احساساتي مي‌شوم. من براي زايمان خيلي درد کشيدم و احساس مي‌کنم دوباره متولد شدم. من بچه خيلي دوست دارم و دوست ندارم به قبل از مادر شدنم برگردم. شير دادن يک مادر به فرزندش واقعا احساسي است که قابل وصف نيست؛ حس بسيار خوبي است.


مي‌ترسيدم دخترم زشت باشد

قبل از زايمان مي‌ترسيدم فرزندم زيبا نباشد، به‌خاطر همين سيب و انار زياد مي خوردم و عكس‌هاي قشنگ نگاه مي كردم. بقيه کار را هم به خدا سپردم و گفتم خدايا هر چه كرمت است. وقتي براي اولين‌بار ليانا را ديدم، باورم نشد. وقتي دخترم را رو سينه‌ام گذاشتند، فكر كردم مگر مي شود؟ اين در دل من بوده؟ حالا چي كار كنم؟ فرزندم را بو كردم... نوزاد بوي عجيبي دارد. با خودم گفتم خدايا اين نوزاد را من به‌دنيا آورد‌ه‌ام؟ بله... من به دنيا آوردم و كلي ذوق كردم.

نمي‌گذارم دخترم بازيگر شود

اگر دخترم بخواهد مثل خودم بازيگر شود همه خودم و خاطراتم را برايش تعريف مي‌کنم، فيلم‌هايم را نشانش مي‌دهم و بعد هم چند تا پيج پرحاشيه به او نشان مي دهم. آن‌وقت احتمالا دخترم كلا از بازيگر شدن منصرف شود. دختر بودن و دختر داشتن در ايران بسيار سخت است اما آنقدر شيرين است که به سختي‌اش مي‌ارزد. ايده‌آل‌ترين دنيايي که براي دخترم در ايران تصور مي‌کنم دنيايي زيباتر، مهربان‌تر و انساني‌تر از امروز است.

آرزويم عشق و آزادي براي ليانا است

من براي دخترم، براي اين خانم نامه‌اي مي‌نويسم که بداند آرزوي من و پدرش براي دختر کوچولوي‌مان عشق و آزادي و هويت مستقل است و مي‌خواهم بداند که حق انتخاب دارد.

از خودش مي‌خواهيم اسم انتخاب کند

من از همسرم خواستم نامي براي فرزندمان انتخاب کنيم. اما همسرم از آنجا که بسيار به آزادي و حق انتخاب معتقد است، گفت اجازه بدهيم که دخترمان چهار، پنج ساله شود و براي انتخاب اسم با خود او مشورت کنيم و خودش در نامش نظر بدهد. اما به هرحال نام دخترم را ليانا گذاشتم.




منبع : مجله سيب سبز


http://www.CheKhabar.ir/News/55681/ناگفته هايي از زايمان و بچه داري مهناز افشار
بستن   چاپ