به خودکشي فکر مي کنيد؟
31 شهريور 1394 - 12:35:30 ب.ظ

فراموش نکنيم که خودکشي مسري است، به همين دليل مهم است که چطور خبر خودکشي را منتشر کنيم تا ديگران تحريک به انجام آن نشوند.

خودکشي

شنيدن خبر خودکشي دردآور است و به جز درد براي اطرافيان، حس عذاب وجدان را هم همراه مي آورد که چرا نتوانستند جلوي چنين عملي را بگيرند. چرا متوجه نشدند کسي که خودکشي کرده، در ذهنش چنين فکر داشته؟ چه درد يا مشکلي داشته و آنها مي توانستند در حل آن سهمي داشته باشند و اين سهم را ادا نکرده اند؟ هرچند همه بار اين ناراحتي نمي تواند حقيقت داشته باشد اما مختصصان اين حوزه مي گويند از بيش از 90 درصد خودکشي ها مي توان جلوگيري کرد به شرطي که همه ما در هر جايگاهي که هستيم با اولين علائم آن آشنا باشيم تا زنگ خطري مثل بيان اينکه خودکشي مي کنم را جدي بگيريم. در اين مطلب نگاهي انداخته ايم به کليدي ترين اطلاعاتي که بايد درباره آن داشته باشيم تا شايد قدمي در راه نجات جان يک انسان و جلوگيري از کابوس ده ها انسان ديگر برداريم. در ارائه اين مطالب از صبحت هاي دکتر مهدي حسن زاده، متخصص روان پزشکي و فلوشيپ پيشگيري از خودکشي، استفاده کرده ايم.

ريشه هاي خودکشي چيست؟

دلايل خودکشي در مشرق زمين با مغرب زمين به کلي متفاوت است. به طور مثال، در مشرق زمين و در ايران اولين اختلالي که باعث خودکشي مي شود، اختلال سازشي است. يعني اتفاقي در زندگي فرد مي افتد و او چند ماهي استرس دارد و به دليل فشار اين استرس اقدام به خودکشي مي کند. در صورتي که در مغرب زمين علت اصلي خودکشي افسردگي است که به نوعي بيماري جدي تري است.

آمار خودکشي در زنان متاهل بيشتر از زنان مجرد است

زنان متاهل بيشتر از زنان مجرد خودکشي مي کنند و بيشتر آنها به دليل مشکلاتي که در زندگي خانوادگي شان و نارضايتي اي که از زندگي مشترک دارند و سختي روند طلاق به دلايل مادي، فرهنگي و اجتماعي بيشتر از زنان مجرد دست به خودکشي مي زنند.

آمار خودکشي در مردان مجرد بيشتر از مردان متاهل است

خودکشي در مردان مجرد که کار ندارند بيشتر ديده مي شود، اما فراموش نکنيم خودکشي تنها به يک دليل انجام نمي شود و هميشه چندعاملي است و دلايل زيادي فرد را به سمت اقدام به اين کار مي برد اما اتفاقي مثل شکست مالي، عاطفي، تحصيلي، فقدان و... در نهايت باعث مي شود فرد اين کار را انجام بدهد و اشتباه است که ما فقط اتفاق آخر را ببينيم.

از افسردگي تا خودکشي

نتايج تحقيقات متعدد ثابت کرده که افسردگي ژن دارد و ژن آن مستقل از افسردگي است. ارنست همينگوي مثل پدرش خودکشي کرد يا بچه هاي شاه که 2 نفرشان خودکشي کردند. اين قضيه مثل اين مي ماند که شما ژن ديابت را داريد و کم تحرک و چاق هم هستيد شما در خطر 2 برابري نسبت به ديگران در اين مورد قرار داريد اما درصد دقيقي در اين باره نيست که ژن مهم تر است يا الگوبرداري!

خبر خودکشي را انتشار ندهيد

فراموش نکنيم که خودکشي مسري است. به همين دليل مهم است که چطور خبر خودکشي را منتشر کنيم تا ديگران تحريک به انجام آن نشوند و آن را به عنوان راه حلي براي بيرون رفتن از مشکلات نبينند.

تهديد به خودکشي را جدي بگيريم

وقتي شنيديم کسي از خودکشي حرف مي زند، نبايد با اين لحن که «برو بابا، شوخي نکن، تو عرضه اين کار را نداري» و الفاظ مشابه، با او حرف بزنيم! وقتي کسي اين حرف را مي زند حتما به فکر فرو برويم و نزد مشاور برويم و موضوع را با او درميان بگذاريم که فرزند من يا خانم من يا همسر من تهديد به خودکشي کرده و من چه بايد بکنم؟! در مراحل بعدي خود فرد را هم بايد نزد مشاور برد. خودکشي يک راه حل نيست و براي هر مشکلي راه حلي وجود دارد و اين يک شعار نيست اما متاسفانه چون فردي که در فکر خودکشي است دچار ديد تونلي مي شود و نمي تواند اين راه ها را ببيند، اما ديد تونلي چيست؟ وقتي که بچه بوديم از توي يک لوله بيرون را نگاه مي کرديم. دايره ديدمان خيلي کم و اطرافش تاريک بود. اين ديد را تونلي مي گويند. اگر من اين لوله را کنار بگذارم مي بينم چقدر اين ديد وسيع است. افسردگي ديد را تنگ و تاريک و فرد را نزديک بين رواني مي کند. به همين دليل به افرادي که دچار اين حالت مي شوند مي گويند به روان پزشک مراجعه کنند نه براي نصيحت شدن که براي کنار زدن اين لوله!

نگاه جامعه شناس

کوي نوميدي مرو اميدهاست...

دکتر سيدحسن علم الهدايي - استاد دانشگاه فردوسي مشهد

خودکشي، نوعي اختلال و آسيب چندبعدي رفتاري است که عوامل متعددي از جمله عوامل رواني- عاطفي مانند افسردگي، نااميدي، بيکاري، اعتياد، فقر، مشکل هاي اقتصادي، احساس گناه و حتي در برخي از جوامع مانند جوامع غربي، مشکل هاي سياسي هم در بروز آن دخيل هستند. در واقع، رسيدن به بن بست فکري، رواني و انگيزشي انسان باعث ايجاد فکر خودکشي در او مي شود و اين مساله به قطع اميد وي از آينده بر مي گردد. روان شناسان معتقدند خودکشي با ضعف اعتماد به نفس و احساس پوچي در انسان مرتبط است. در اين ميان، اميان و اعتقاد به پروردگار مي تواند در پيشگيري از خودکشي بسيار موثر باشد. اين ايمان و اعتقاد، روح کمال و موثر بودن را در انسان مي دمد و باعث مي شود به اين نتيجه برسد که برترين مخلوق آفرينش است که مي تواند به بالاترين مقام ها برسد؛ تا جايي که در مقام جانشيني خدا در زمين باشد. در اين صورت، فکر از بين بردن نفس هم کمتر به ذهن چنين انساني خطور مي کند.

توکل به خداوند يعني اعتماد و تکيه کردن به قادر مطلقي که همه اختيارات و امکانات در يد قدرت اوست و مهربان ترين مهربان ها نسبت به انسان هاست. به تعبير قرآن کريم، هر کجا که باشيم، او با ماست و هرگاه که اراده کنيم، مي توانيم او را بخوانيم و بدون هيچ تشريفات و تکلفي با خداي خود رابطه برقرار کنيم. باز هم به تعبير قرآن، با ياد خدا دل ها آرام مي گيرد. نااميدي، ياس و احساس پوچي در آموزه هاي ديني ما به شدت مورد نکوهش قرار گرفته اند و اميدواري به رحمت خداوندي، در حالي بزرگ ترين عبادت است که نااميدي از رحمت الهي در شمار شرک و کفر محسوب مي شود. به اعتقاد يک مومن راستين، زندگي و خلقت داراي معنا و مفهوم است. خوبي و بدي، زشتي و زيبايي، شکست و موفقيت در زندگي از نظر انسان باايمان داراي معنا و مفهوم است که ما انسان ها بايد اين معاني را بفهميم و بتوانيم آنها را تحليل کنيم. واقعيت اين است که انسان، بيهوده آفريده نشده است. انسان، داراي ظرفيت ها و قابليت هاي بالاي علمي، فکري، تلاش و صبر است که با ارتقاي اين ظرفيت ها مي تواند به بالاترين قله هاي کمال و خوش بيني برسد. با اين حساب، با نگاه به رويکرد خداشناسانه، رسيدن به بن بست براي انسان باايمان بي معناست و خودکشي هم به عنوان شوم ترين اقدام ها جايي در زندگي چنين انساني ندارد. در اسلام و ساير اديان توحيدي، دعاکردن با هر زبان و حالي به عنوان يک اکسير مشکل گشا، توصيه شده است. بسياري از جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعي هم بر وجود احساس خوش بيني و معني داري در زندگي براي پيشگيري از رسيدن به بن ست، تاکيد زيادي دارند.

برخي از روانکاوان با تاکيد بر معنادرماني و معنا داشتن تمام پديده ها و حوادث تلخ و شيرين زندگي، اين مطلب را دنبال مي کنند. اميدواري هم مانند خوش بيني، نقش شگفت انگيز و تعيين کننده اي در زندگي ايفا مي کند. اگر انسان به قول رايک فروم در کتاب انقلاب اميد، اميد خود را در زندگي از دست بدهد، به دروازه هاي جهنم قدم گذاشته است. در ادبيات خودمان هم مولانا مي گويد: «کوي نوميدي مرو، اميدهاست/ سوي تاريکي مرو خورشيدهاست». به عبارت ساده تر، انگيزش، نگاه و تفکر مثبت در زندگي داشتن، مي تواند انسان را به نتايج مثبتي برساند و او را از نااميدي و عواقب ناشي از آن مانند خودکشي، دور کند. يک ضرب المثل انگليسي هم در اين زمينه مي گويد کسي که فکر مثبتي دارد، به نتايج مثبتي هم مي رسد. شرکت در فعاليت هاي اجتماعي و خيرخواهانه، فرايض ديني دسته جمعي، مسئوليت پذيري و احترام به ديگران و... باعث پيشگيري از ابتلا به افسردگي، انزوا و عواملي اين چنين موثر برخودکشي مي شود. در اين ميان، تقويت هوش عاطفي افراد هم براي شناخت جنبه هاي عاطفي و رواني توصيه شده است.



منبع : هفته نامه سلامت

http://www.CheKhabar.ir/News/5534/به خودکشي فکر مي کنيد؟
بستن   چاپ