برخي از موهاي ناخواسته يا اضافي مانند موهاي گوش و بيني ميتوانند جلوي ورود گرد و غبار و ذرات ريز محيطي به داخل گوش و بيني را بگيرند، به همين دليل، ليزر کردن و از بين بردن کامل آنها به هيچ عنوان توصيه نميشود.
تفاوت موهاي اضافي (ناخواسته) و موهاي زائد
«موهاي بدن به 3 گروه تقسيمبندي ميشوند؛ گروه اول، موهاي تاثيرگذار بر زيبايي مانند موهاي سر، ابرو و مژهها هستند. گروه دوم، موهاي ناخواسته يا اضافياند و گروه سوم هم موهاي زائد را در برميگيرند. بيشتر مردم ما، تفاوتي بين موهاي زائد و اضافي قائل نميشوند و به همين دليل هم به دنبال يافتن راه مناسب درماني براي رفع موهاي زائد خود نميروند.» اينها، بخشي از گفتههاي دکتر سيدمسعود داوودي، متخصص پوست و عضو هياتعلمي دانشگاه علومپزشکي بقيها... درباره موهاي زائد بود که باب گفتوگوي اين مطلب را باز کرد.
تفاوت بين موهاي زائد و ناخواسته چيست؟
موهاي ناخواسته يا اضافي به آن گروه از موهايي گفته ميشود که به صورت ناخواسته در بدن همه افراد با تعداد و تراکم مختلف وجود دارد. اين موها، شامل موهاي زير بغل، دست، پا، شکم، کمر و ناحيه تناسلي ميشوند. اين در حالي است که موهاي زائد به موهايي در بدن خانمها گفته ميشود که به صورت غيرمعمول و در جاي غيرمعمول به وجود ميآيند. چنين موهايي، بيشتر در قسمتهايي مانند اطراف هاله سينه، چانه و گونه خانمها رشد ميکنند.
آيا حذف دائمي موهاي زائد، ممکن و بدون مشکل است؟
موهاي زائد، همانطور که از نام آنها پيداست، زائد هستند و بايد از بين بروند اما راه از بين بردن اين موها برخلاف تبليغاتي که در مورد آنها صورت ميگيرد، استفاده از ليزر نيست. در واقع، ما ابتدا بايد دلايل ايجاد موهاي زائد مانند اختلالهاي هورموني يا ابتلا به تخمدان پليکيستيک را بشناسيم تا بتوانيم با درمان آنها موهاي زائد را از بين ببريم. اگر موهاي زائد بدون شناسايي دليل ابتلا به آنها ليزر شوند يا با روشهاي ديگري مانند الکتروليز از بين بروند، دوباره رشد خواهند کرد و از بين بردن دائمي آنها بدون رفع مشکل اوليه بروزشان به هيچ عنوان ممکن و ميسر نخواهد بود.
کمي هم درباره موهاي ناخواسته و دليل ايجاد آنها برايمان ميگوييد؟
موهاي ناخواسته يا اضافي در بدن همه افراد وجود و ميزان يا پراکندگي آنها تا حد زيادي به نژاد افراد بستگي دارد. مثلا ميزان و تراکم موهاي ناخواسته در بدن افراد غرب آسيا مانند ما ايرانيها، پاکستانيها، هنديها، عربها و حتي ترکيهايها، بيشتر از مردمان اروپايي يا بوميهاي آسياي شرق و جنوب شرق است. اين مساله، کاملا ژنتيکي و هورموني است و راه فراري هم از آن وجود ندارد. از اين رو، ما در قياس با اروپاييها و آمريکاييها، پرمو و در مقايسه با مردم غرب آسيا، افرادي با تراکم موي معمولي به حساب ميآييم.
آيا عملکردي هم براي موهاي ناخواسته در بدن وجود دارد يا ما ميتوانيم آنها را هم بدون دغدغه و مانند موهاي زائد کاملا از بين ببريم؟
برخي از موهاي ناخواسته مانند موهاي گوش و بيني ميتوانند جلوي ورود گرد و غبار و ذرات ريز محيطي به داخل گوش و بيني را بگيرند. به همين دليل، ليزر کردن و از بين بردن کامل آنها که اين روزها هم بسيار رواج پيدا کرده، به هيچ عنوان توصيه نميشود. بهتر است موهاي اين قسمتها به جاي از بين رفتن، فقط به صورت دورهاي کوتاه شوند. موهاي ناخواسته ساير قسمتهاي بدن مانند ناحيه تناسلي، زير بغل، کمر و کشاله ران هم ميتوانند تا حدودي جلوي راه افتادن قطرههاي عرق روي سطح پوست را بگيرند و حس عرقکردن را کمتر براي فرد به وجود بياورند. در واقع، افرادي که موهاي بدن بهخصوص قسمتهايي که تراکم موي بيشتري دارند را کاملا با ليزر يا اپيلاسيون از بين ميبرند، بيشتر دچار رطوبت پوست ناشي از تعريق ميشوند. ضمن اينکه از بين بردن کامل موهاي قسمتهايي از بدن مانند موهاي بين باسن هم باعث افزايش ايجاد اصطکاک در اين قسمت پوست، تعريق و عرقسوز شدن آن ميشود. با اين حساب، ميتوان گفت که عملکرد موهاي ناخواسته در بدن به قدري نيست که روي فيزيولوژي طبيعي پوست تاثير چنداني بگذارد و اگر فردي با افزايش تعريق و رطوبت پس از حذف اين موها مشکلي نداشته باشد، ميتواند آنها را کاملا از بين ببرد.
برخي از افراد بر اين باورند که موهاي ناخواسته، مخصوصا در ناحيه زير بغل و ناحيه تناسلي، باعث خروج مواد سمي از بدن ميشوند و حذف آنها، اين عملکرد مهم را از بين ميبرد. نظر شما در اين مورد چيست؟
در کنار موهاي بدن، غدد عرقي وجود دارند که مواد زائد به هيچ عنوان از اين غدد عرق ترشح نميشوند. بهتر است بدانيد که ريشه اين باور از آنجا شروع شد که برخي از افراد شنيدند که مواد مسمومکننده در دانههاي عرق افرادي که دچار مسموميت شدهاند وجود خواهد داشت، اما اين افراد نميدانند که اگر فردي مسموم بشود، ترکيبهاي سمي در تمام سلولهاي بدن او قابلمشاهده است و نه فقط در غدد عرق کنار موها به عبارت سادهتر، غدد عرق کنار موها، به هيچ عنوان مسووليت دفع سموم از بدن را ندارند و حذف کامل موها، باعث پيشگيري از دفع سموم بدن نخواهد شد.
نگاه جامعهشناس
دکتر سعيد معدني،جامعهشناس، عضو هياتعلمي دانشگاه آزاد اسلامي
چرا و چگونه ذائقه زيبايي تغيير ميکند؟
اهميت به ظاهر و تعيين ملاکهاي مختلف براي زيبايي به ذائقه و سليقه جوامع برميگردد. در دورانها و جوامع مختلف، زيباييهاي ظاهري معنا و مفهوم متفاوتي داشتهاند. مثلا آنچه که مردمان آفريقا بهعنوان زيبايي ميپسندند را اغلب ما ايرانيها اصلا زيبايي نميدانيم. زنان برخي از قسمتهاي آفريقا براي کسب زيبايي بيشتر، اشياي مختلفي مانند نعلبکي را به لب پاييني خود ميبندند تا لب آنها آويزانتر و زيباتر به نظر برسد. بحث در مورد تغيير ذائقه مردم نسبت به زيبايي با نگاهي گذرا به عکسهاي تاريخي، کاملا ملموس است. اگر اين روزها نگاهي به عکس خانمهاي 100 سال پيش بيندازيم، ميبينيم که آنها داراي صورتهايي پرمو بودند و اين پرمويي، نهتنها بد نبود، بلکه قابل پسند اجتماع هم واقع ميشد. مردان نيز با ديدن اينکه بيشتر زنان، حتي زنان متمول جامعه و زنان دربار، داراي دستها و صورتهاي پرمويي هستند، اين موها را نهتنها ترکيبي اضافي نميديدند، بلکه از آنها بهعنوان نمادي براي زيبايي و وقار زنها ياد ميکردند. اما اين روزها، سليقههاي زيباييشناسي ظاهري عوض شده و زنان و مردان امروزي، نمادها و نشانههاي زيبايي را از فرهنگها و اقوام ديگر هم قرض ميگيرند و ميآموزند. در زمانهاي گذشته، ارتباط مردم با جهان غرب و سرزمينهاي ديگر، بسيار محدود بود و آنها مقايسهاي از نظر زيبايي و سبک زندگي بين خودشان و مردمان کشورهاي پيشرفتهتر انجام نميدادند. اين در حالي است که پيشرفت علم و تکنولوژي با افزايش ارتباط با جهان غرب همراه بود و بسياري از مردم، با آشنا شدن با سبک زندگي و الگوهاي زيبايي غربي، به پيروي از آنها پرداختند. در حال حاضر، آن وجه غالبي از زيبايي ظاهري که در انواع ويديوها يا فيلمهاي سينمايي غربي به ما نمايش داده ميشوند، افرادي با بدنهاي صاف و بدون مو هستند و به هيچ وجه ما در فرهنگ فيلمسازي غربي، زنان يا مرداني با بدنهاي پرمو را نميبينيم. همين مساله، باعث تغيير تدريجي ذائقه و سليقه زيبايي در زنان جامعه ما نيز شده است. از سوي ديگر، زنان ما در گذشتههاي دور حق انتخاب چنداني نداشتند و شايد تنها يک فرهنگ از نظر زيبايي وجود داشت و زنان هم بايد از آن تبعيت ميکردند. مثلا پرمو بودن بدن زنان مانند چاق بودن آنها، ارزش بود. چاقي زنان، نشاندهنده شرايط بهتر مالي و خانوادگي آنها بود و معمولا زنان لاغر، جزو اقشار کمدرآمد جامعه محسوب ميشدند. در زمانهاي گذشته، فقط يک نوع زيبايي در فرهنگ ايراني تعريف شده بود اين در حالي است که اين روزها، انواع لوازم و امکانات کافي، متنوع و لازم براي از بين بردن موهاي بدن و تعيين نوع زيبايي وجود دارد و خانمها، ديگر اجباري به استفاده از يک فرهنگ واحد در اين زمينه ندارند.
منبع : salamat.ir