چه خبر - آخوندي براي بار سوم سربلند از بهارستان خارج شد اما..حميد شجاعي: انتخابات رياست جمهوري نزديک است و آنها تمام تلاش خود را دارند تا به اجماع برسند اما شکاف آنقدر عميق است که از هر سو نگريسته شود، يک نفر اعلام کانديداتوري کرده؛ از قاليباف، جليلي و ضرغامي گرفته تا رستم قاسمي، حاجي بابايي و حميد بقايي که ظاهرا همگي سوداي پاستور را در سر دارند. شايد تا يک دهه گذشته رداي رياست جمهوري آنقدر بزرگ بود که هر شخصي جرات حضور در اين عرصه را نداشت اما به لطف رئيس دولت قبل اين جرات در ميان تمامي افراد ايجاد شده که به فکر صندلي رياست جمهوري بيفتند. براي بررسي ابعاد و زواياي استيضاح آقاي آخوندي وزير راه و همچنين تحرکات اصولگرايان در سپهر سياست ايران با محمود صادقي، عضو فراکسيون اميد، به گفتوگو پرداخته است که در ادامه ميخوانيد. جلسه استيضاح وزير راه روز يکشنبه برگزار شد که البته با توجه به عمر کم باقيمانده تا پايان دولت يازدهم انتقاداتي به اين تصميم نمايندگان درخواست کننده استيضاح بود. نظر شما چيست؟ اگر از ابتدا به دلايل استيضاح کنندگان و تغييراتي که در اين ترکيب صورت گرفت توجه کنيم عمدهترين عاملي که موجب کليد خوردن اين استيضاح شد حادثه قطار بود که احساسات را جريحهدار کرد و زمينهسازايجاد استيضاح شد. پس از آن فاجعه، انتقادات زيادي از سوي مردم آذربايجان که مسافران قطار بودند، صورت گرفت و زمينهاي شد براي اينکه نمايندگان خواسته يا ناخواسته به سمت استيضاح سوق داده شوند. اگر به استيضاح وزير راه از اين زاويه نگاه کنيم جنبه سياسي ندارد. بنده به عنوان نماينده مجلس بر اختيارات نظارتي مجلس تاکيد ميکنم و اگر با هر انگيزهاي استيضاح صورت گرفته باشد، نبايد اين اختيار تخطئه شود و ميتواند تکاني به آن مجموعه بدهد. از سوي ديگر وزرا بايد متوجه اين چشم نظارتي مجلس باشند. اين حق نمايندگان است که حتي با اغراض سياسي از ابزارهاي نظارتي خود استفاده کنند. باز هم بايد اين حق را براي نماينگان محفوظ بدانيم چون مجلس در راس امور است. من نيز در طي اين مدت مترصد آن بودم که ببينم نکته جدي در ادله استيضاح کنندگان وجود دارد که تاثيرگذار باشد يا خير که دلايلي نيافتم تا توجيهکننده استيضاح وزير باشد. خود آقاي آخوندي نيز گفتند وزيري که بخواهد استيضاح شود بايد مراحل قبلي را طي کند، کارت زرد بگيرد و اگر موثر نيفتاد مجلس به سمت ابزارهاي نظارتي خود حرکت کند. احساس من اين بود که نگاه برخي نمايندگان به مردمي بود که در آن حادثه آسيب ديده بودند و بيشتر در راستاي راضي کردن اين افراد تلاش ميکردند. در بطن و متن اين استيضاح تلاش شده بود نگاه سياسي پنهان شود اما وجوه ديگر استيضاح در جلسه عيانتر شد. برخي صرفا براي تخطئه شخص وزير نه عملکرد و برنامه وي طرح مساله ميکردند. يکي از نمايندگان که دانشآموخته حقوق است هم ميگفت که «من در شب گذشته تا پاسي از شب جستوجو ميکردم که ببينم آقاي آخوندي چند شرکت ثبت شده دارد.» اگر استيضاح برپايه چنين مطالبي بخواهد شکل بگيرد خيلي کار سست و جهتداري است. خوشبختانه آقاي آخوندي نيز جوابهاي خوب و قانع کنندهاي دادند. فراکسيون اميد با وجود اينکه گلهمندي تاريخي از وزير راه و شهرسازي داشت، به دليل مصالح ملي و جلوگيري از تضعيف دولت در ماههاي پاياني دولت اول آقاي روحاني فعلا از بسياري مسائل گذشت. در نهايت فراکسيون اميد تصميم منسجمي گرفت و در روز چهارشنبه، اولين فراکسيوني بود که با صراحت جمعبندي مجموعه را بيان کرد، خوشبختانه خيلي خوب و منسجم هم مطالب پيش رفت و با همکاري نمايندگان وزير راه و شهرسازي راي مناسبي نصيب آقاي آخوندي شد. پيام مهمي که ما دنبال ميکرديم اين بود که دولت با يک پشتگرمي به خدمترساني خود ادامه دهد و در ماههاي پاياني تضعيف نشود. هرچند نقدها همچنان محفوظ است و برخي نقدها در بعضي حوزهها قابل انکار نيست، اما وزارت راه از جمله وزارتخانههاي خوب و با عملکرد مثبت محسوب ميشود. گستره اين وزارتخانه که ترکيبي از چند وزارتخانه است اقتضا ميکند اين مشکلات را جدا از مشکلاتي که به ضعف مديريتي در اين دولت باز ميگردد، مورد ارزيابي قرار دهيم. عمده اين مشکلات ميراث دولت گذشته است. چندي است جرياني در مجلس در راستاي فشار به دولت شکل گرفته که بدون پرداختن به عملکرد وزير و نقاط مثبت و منفي ايشان، صرفا بر اساس شنيدهها به استيضاح وزير ميپردازد. فعاليت اين جريان تا چه اندازه ميتواند در عملکرد دولت خلل ايجاد کند؟ معمولا کساني که پشت اين ماجراها هستند، وظيفه مشخصي دارند. برخي نمايندگان هم از بعضي موضوعات براي رسيدن به اغراض سياسي بهره برداري ميکنند.احساس ميشود که شيره و جوهره اين حرکتها بيشتر سياسي و عمدتا در جهت تضعيف دولت است. درباره وزير آموزش و پرورش نيز مشخص است افرادي که پيشتر با وزارت آقاي دانش آشتياني مخالفت کردند، پشت بحث استيضاح ايشان قرار دارند. با اينکه شايد حرفهايگري کنند و نام خود را در ميان امضاکنندگان قرار ندهند اما در پشت پرده همان نمايندگان موضوع استيضاح وزير آموزش و پرورش را دنبال ميکنند. برخي نمايندگان مطالبات منطقهاي دارند، مثلا انتظار دارند که مدير کل آموزش و پرورش استان يا شهر آنها با نظر، ميل و خواست آنها تعيين شود که در همين مسير جلو ميافتند و توجه ندارند که مورد استفاده ابزاري جريان ديگري قرار گرفتهاند که هدفشان صرفا ضربه زدن به دولت است. به تازگي در اردوگاه اصولگرايان آقايان رستم قاسمي، حاجي بابايي، بقايي و جمعي از مردان احمدينژاد براي انتخابات رياست جمهوري اعلام کانديداتوري کردهاند. ورود اين افراد در چه سطحي است و تصور ميکنيد با چه هدفي اقدام به طرح نام خود زودتر از موعد مقرر کردهاند؟ در درجه اول اين حرکتها نشاندهنده آشفتگي در اردوگاه اصولگرايان است. در جريان اصولگرا مهره قابل عرضهاي وجود ندارد و شايد به نوعي ميخواهند افکار عمومي را تست کنند. مشخص است که برخي از اين افراد با صداوسيما همکاري دارند و در راستاي چهرهسازي کار ميکنند. يکي از اين نفرات از همکاران ماست که مورد لطف مديران رسانه ملي است. اين تعدد کانديداهايي که از طيف آقاي احمدينژاد يا ديگر گروههاي اصولگرا مطرح ميشود، يک نوع آشفتگي در جريان اصولگرا را عيان ميکند. برخي از اين افراد در سطحي نيستند که طبق قانون اساسي، رجل سياسي تلقي شوند. برخي از اين افراد مسائلي دارند و مشخص است که تاييد صلاحيت نميشوند. آنها مقداري کار تبليغاتي انجام ميدهند که اعلام موجويت کنند. اين مساله ناشي از عدم انسجام در اردوگاه اصولگرايان است. از چند ماه گذشته اصلاحطلبان به کانديداي واحد درانتخابات پيش رو رسيدهاند يعني ميدانستند بايد از حسن روحاني حمايت کنند اما اصولگرايان هنوز در تشتت و چنددستگي به سر ميبرند و ليدري ندارند که آنها را به يک اجماع برساند. آيا بايد شاهد تکرار انتخابات 92 در سال 96 بود؟ اينکه اصلاحطلبان به کانديداي واحد رسيدهاند هنوز بهطور رسمي اعلام نشده است. هرچند قرائن نشان ميدهد که به فرض کانديداتوري آقاي روحاني و نهايي شدن آن، اصلاحطلبان با وجود ديدگاههاي مختلف و مطالباتي که دارند، قاعدتا از وي حمايت خواهند کرد. هنوز در شوراي عالي سياستگذاري جمعبندي رسمي صورت نگرفته و البته قابل پيشبيني است که اصلاحطلبان به وحدت نظر برسند. موضع من صرفا موضع شخصي است و از سوي شوراي عالي نيست که در آن عضويت دارم. بنا بر اين است که گفتوگوهايي با خود آقاي روحاني و دوستاني که متولي انتخابات شدهاند، صورت گيرد و در نهايت با رايگيري در شورا به موضع رسمي برسيم. تا زماني که موضع رسمي شوراي عالي اعلام نشده است، هر شخصي اعلام نظري داشته باشد صرفا نظر شخصي خود را بيان کرده است. بايد مانند سال 92 از آقاي روحاني حمايت شود.در جريان مقابل با احترام براي همه دوستان، اين جريان با طيفها و گروههاي گوناگون مواجه است و بخش قابل توجهي از اصولگرايان دسته دسته شدهاند که اين تشتت معلول سياستهاي دولت سابق است که يک دوقطبي بين دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا ايجاد کرد که براي ترميم آن قدمهايي برداشته شده اما توفيق زيادي پيدا نکرده است. تلاشهاي زيادي در راستاي اجماع در اصولگرايان صورت ميگيرد، از جمله جبهه جديدي که شکل گرفته و تلاش ميکند به يک مدل از عمل سياسي دست پيدا کنند تا تعيينکننده باشد. به نظر ميرسد آنها نميتوانند به يک انسجام دروني برسند چرا که در بين طيفهاي مختلف اصولگرايي اختلافات عميق است و به آنها اجازه وحدت نميدهد. از اينرو ميتوان پيشبيني کرد که آقاي روحاني با رقيب جدي از سوي جريان اصولگرايي مواجه نخواهد بود. تحليلهايي ارائه ميشود مبني بر اينکه اصولگرايان چون نميتوانند در دور اول انتخابات پيروز شوند با کانديداهاي متعدد شرکت ميکنند تا ضمن شکستن آراي آقاي روحاني، به مرحله دوم بروند و در آنجا کانديداي مورد حمايت تمام طيفهاي اصولگرا را داشته باشند. در ارتباط با عملکرد اصولگرايان در انتخابات پيش رو سناريوهاي متعددي وجود دارد. اصولگرايان چندي است فضا را به گونهاي طراحي کردهاند که پروژه تخريب آقاي روحاني را کليد بزنند و شايد اکنون هم در آن وضعيت قرارداشته باشند. از اين جهت با اين توهمات خود ميخواهند مانع ورود آقاي روحاني به صحنه انتخابات شوند. آنها از جهتي ديگر به عدم تاييد او از سوي شوراي نگهبان دل خوش کردهاند و تصور ميکنند روحاني عرصه را خالي ميکند. البته اين نگاه در ميان آنها ضعيف شده است. آنها در مرحله بعدي شايد تمام تلاش خود را به کار ببندند که آقاي روحاني با آراي پايين رئيسجمهور شود که با پشتوانه قوي راي مردمي وارد عرصه نشود. اين کار را ميخواستند در سال 92 هم انجام بدهند و نوعي هم قسمي بين آنها ايجاد شده بود که به نفع يکديگر کنار بروند اما جالب بود که هيچکدام وفادار به آن پيمان نبودند. اصولگرايان شايد چنين پيمانهايي داشته باشند اما چنين انسجامي ندارند که به عهد خود وفادار بمانند. اين موضوع در مجلس نيز قابل مشاهده است که آنها فاقد انسجام لازم هستند. با تشتت بين اصولگرايان عملا آقاي روحاني بدون رقيب جدي در انتخابات حاضر خواهند شد. اين موضوع از يک سو فرصتي است که ايشان راي کامل را کسب کند و از سوي ديگر تهديدي است که مردم با تصور بيرقيب بودن روحاني مشارکت حداکثري درانتخابات نداشته باشند. چه بايد کرد؟ متغيرهاي مختلفي در عرصه انتخابات دخيل هستند و تا لحظه آخر نبايد کار را تمام شده فرض کرد. بايد مراقبت کرد و بهويژه آقاي روحاني و مجموعه دولت بايد به مطالبات عمومي و سياسي اجتماعي مردم، نخبگان و دانشگاهيان توجه کنند. در بسياري از گردهماييها دانشجويان آشکارا نقدهاي خود را به دولت مطرح کردند. در حوزه معيشتي نيز با اينکه دولت درصدد تثبيت وضع اقتصادي بوده اما مردم در رنج و فشار هستند. اين مطلب قبلا نيز عنوان شده که رقيب اصلي آقاي روحاني عملکرد وي است. بهويژه در حوزههاي معيشتي، اقتصادي و سياست داخلي دولت بايد تحرکات بيشتري داشته باشد. بدنه دولت و بخش قابل توجهي از آن همراهي مناسبي با رويکرد و گفتمان آقاي روحاني ندارند و دولت در اين عرصه بايد دست به يک پالايش و خانه تکاني بزند که با اطمينان بيشتري به عرصه انتخابات وارد شود. به نظر شما اصلاحطلبان در امتداد آقاي روحاني يک کانديدا را براي پوشش و همراهي وي معرفي خواهند کرد تا به نوعي ضربهگير وي باشد؟ پاسخ اين سوال را به جمعبندي در شورايعالي سياستگذاري موکول ميکنم که مذاکرات فشردهاي در حال انجام است و بعد از اين مذاکرات، مجموعه به جمعبندي خواهد رسيد و اعلام خواهد کرد که آيا کساني را وارد عرصه انتخابات کنند يا آقاي روحاني کانديداي منحصر به فرد باشد. در چند ماهه پيش رو دولت چه مسائلي را بايد در اولويت کاري خود قرار دهد تا با دست پر به انتخابات 96 وارد شود؟ دولت يک مجموعه نقاط ضعف و قوتي دارد که جنبه دروني دارد و موانع و محدوديتهايي هم دارد که خارج از اراده دولت است و بر دولت تحميل ميشود. من طرفدار اين بودهام که در عرصه مديريتي ثبات ايجاد شود و هردولتي با قطاري از نيروها نيايد و همه نيروهاي قبل را مرخص کند. دولت گذشته تا پايين ترين سطوح دست به تغييرات زد و نيروهاي خود را در سطوح مختلف به اشکال مختلفي وارد کرده بود. يکي از ضعفهاي دولتآقاي روحاني هم اين است که نتوانسته آن مجموعه نيروهايي که در دولت قبل حضور داشتند را به گونهاي پالايش کند و نيروهاي همراه خود را به کار بگيرد. هرچند شايد بتوان گفت از لحاظ مديريتي اين کار درست است اما به لحاظ سياسي، يکي از نقاط ضعف آقاي روحاني به شمار ميرود. پوسته اين دولت از روحاني است اما هسته و درونش بقاياي دولت سابق است و اين از آسيبهاي دولت است. بهويژه بايد تغييراتي در حوزههايي که در امر انتخابات دخيل هستند و نيروهاي تابعه وزارت کشور صورت گيرد. در حوزه آموزش عالي با تغييراتي که اتفاق افتاد و استيضاح آقاي فرجي دانا و مسائلي که از بيرون بر دولت تحميل شد عملکرد وزارت علوم بعد از استيضاح و در زمان آقاي فرهادي نتوانسته رضايت مجموعه دانشگاهيان با رويکرد اصلاحطلبي را جلب کند. اين مورد نيز يکي ديگر از آسيبهاي دولت است. بخش عمدهاي از نيروهايي که از آقاي روحاني در سال 92 حمايت کردند و تاثير گذار بودند نيروهاي بدنه جنبش دانشجويي بودند، اما اکنون در سطح جنبش دانشجويي يک سرخوردگي را مشاهده ميکنيم. آقاي روحاني بايد حرکت موثري در اين زمينه انجام دهد تا موجب رضايت اين قشر باشد. در حوزه اقتصادي نيز نيازمند تحرک در خروج از رکود هستيم.از اين جهت دولت بايد براي آماده شدن در انتخابات پيش رو عملکرد موثرتري داشته باشد.
منبع: روزنامه آرمان