آقاي روحاني، راي خوزستاني‌ها را فراموش کن!!!
دوشنبه 25 بهمن 1395 - 9:04:53 AM
چه خبر - تحليل کيهان درباره سخنان اخير روحانيحسن روحاني رئيس‌جمهور کشورمان صبح ديروز با حضور در هشتمين جشنواره بين‌المللي فارابي که در سالن اجلاس سران برگزار شد، در جمع انديشمندان و دانشمندان حوزه علوم انساني سخنراني کرد. وي پس از سخناني در باب اهميت و ارزش علوم انساني و يادآوري ارزش آن در حل معضلات اجتماعي و سياسي و اقتصادي بدون در نظر گرفتن اينکه در ماه‌هاي پاياني عمر دولت يازدهم قرار دارد و با فراموشي رفتار خود و زير مجموعه‌اش با نهادهاي علمي و دانشمندان منتقد افزود: مشکل اقتصاد جامعه را چه کساني بايد حل کنند، چه کساني بايد شرايط اقتصادي جامعه را تبيين کنند؟ روحاني که گويا فراموش کرده بود قبلا در چند مرحله اعلام کرده بود از رکود عبور کرده‌ايم و به رشد هفت درصدي و ... رسيده‌ايم، با ابراز نگراني از مشکلات اقتصادي، انديشمندان علوم انساني را مخاطب قرار داد و پرسيد: مگر امروز يکي از مشکلات بزرگ ما مسئله اقتصاد نيست، مسئله رشد و رونق اقتصادي نيست، خروج از رکود نيست، علم مديريت بر دوش کدام رشته‌ها است. مگر اين علوم انساني نيست که بار مسئوليت سياست‌گذاري و شيوه سياست‌گذاري و چهارچوب سياست‌گذاري و مديريت جامعه را بر دوش دارد؟ او البته توضيح نداد که در طول دولت يازدهم، به کدام يک از منتقدين ناسزا نگفته و آنها را به جهنم حواله نداده است که امروز ،از آنها براي رفع مشکلي که او و دولتش به وجود آورده کمک مي‌خواهد! روحاني افزود: حتي اگر از اقتصاد و تحول اداري و تحول در سيستم بانکي که امروز يک مشکل بزرگ در جامعه ما است بگذريم و به مسائلي نگاه کنيم که به ظاهر صرفا با ديگر علوم آنها قابل حل و فصل است باز هم بايد به اين نکته توجه کنيم که علوم انساني نقش بسيار تأثيرگذاري خواهد داشت. رئيس‌جمهور در بخش ديگري از سخنانش اضافه کرد: اگر ما مشکل آب داريم و بايد اين معضل را حل و فصل کنيم، و منابع آبي را درست مديريت کنيم و شيوه‌هاي جديد آبياري را بياموزيم که همه اين‌ها درست است، همچنين از ذخيره آبي درست استفاده کنيم، از منابع جديد آبي بايد براي رفاه مردم بهره بجوييم اما بدون فرهنگ صحيح براي مصرف آب و مديريت آب ما مي‌توانيم مشکل آب را حل کنيم؟ پيش از اين روحاني در مدح و منقبت برجام و ضرورت توافق هرچه زودتر(!) با آمريکا،حل همه معضلات از جمله مشکل آب و منابع آبي را هم به برجام منوط و مشروط کرده بود و ظاهرا اکنون که دستاورد برجام تقريبا هيچ از آب در آمده ،به اين نتيجه رسيده که مي‌توان از توان دانشمندان داخلي هم براي رفع مشکلات استفاده کرد و همه راه‌ها به برجام ختم نمي‌شود!
روحاني بدون ذکري از مشکلات مردم مظلوم خوزستان و در حالي‌که مردم آن خطه در آتش بي‌تدبيري و بي‌هنري دولتمردان و دولت زنان کابينه ،به سختي روزگار مي‌گذرانند، ناگهان ياد محيط زيست افتاد و اعلام کرد که اين مشکلات راه حل علمي هم دارد! وي گفت: اگر محيط زيست ما امروز در غرب، جنوب و شرق کشور مردم ما را گرفتار ريزگردها و آلودگي هوا خاک و آب قرار داده که راه حل‌هاي علمي دارد و بايد به آن بپردازيم ما بايد مصرف انرژيمان متعادل شود، جامعه ما بايد از منابع سوختي سالم استفاده کند. همچنين بايد صنعت ما متحول شود که همه اين موارد درست است و بايد بتوانيم بيابان‌زدايي و کنترل کنيم منابعي که اين همه ريزگردها را به جامعه و شهرهايمان مي‌کشانند، اما در مسئله محيط زيست بدون تغيير فرهنگ جامعه، اهميت مسئله محيط زيست و مراقبت مردم، سبک زندگي، کنارگذاشتن وسيله شخصي در حداکثر زمان و استفاده حداکثري از وسايل عمومي مي‌توانيم مسئله را حل و فصل کنيم. وي البته توضيح نداد اين«ما»يي که بايد به آن مشکلات بپردازد کيست!؟و چرا در اين چهارسال کمترين قدمي براي حل آن مشکلات برنداشته و کار را به جايي رسانده که روز به روز بر حجم و نوع معضلات افزوده مي‌شود!؟ وي به سياق اغلب سخنراني‌هايش با طرح مسئله‌اي که از اساس وجود خارجي نداردو موضوع و مشکل مردم نيست، و با فراموش کردن اين نکته بديهي که وي رئيس‌جمهور است و مسئول پاسخ گويي به سؤالات و مشکلات مردم،باز هم بر کرسي انتقاد و پرسش نشست و تصريح کرد: در اين وضعيت مگر مي‌شود جامعه را اداره کرد؟ مگر مي‌شود مردم احساس امنيت کنند؟ مگر مي‌شود مردم احساس آرامش کنند؟ اگر شما صبح به سر کار مي‌رويد به همان اندازه است که اعتماد به سرمايه اجتماعي داريد. از اينکه از شب گذشته تا صبح قانون عوض نشده است. حاکمان جامعه شما خواب‌نما نمي‌شوند و به همان نسبت اعتماد داريد که حاکمان جامعه شما متکي به علم، خرد و مشورت هستند و شبانگاه تصميم فردي نمي‌گيرند.(!) روحاني سپس بدون يادآوري همه خلف وعده‌هاي دولتش از ماجراي گشايش صد روزه تا آفتاب تابان برجام که آسيب‌هاي جبران ناپذيري به سرمايه اجتماعي دولت مي‌زند ،به بحث سرمايه اجتماعي پرداخت و با بيان اينکه اساس زندگي ما بر مبناي سرمايه اجتماعي است، گفت: اگر اين سرمايه اجتماعي آسيب ببيند چه کسي مسئول است و اگر بخواهد تقويت شود بار سنگين آن بر دوش کيست؟ قواعد بازي سياسي، تبيين و تشريح آن و اقناع مردم بر دوش کيست؟ بر دوش عالمان فيزيک است يا عالمان علوم انساني؟! رئيس‌جمهور به اين نکته بديهي توجه نکرد که سخن هزاران دانشمند علوم انساني در دولت وي ناديده انگاشته شد و او و دولتمردان،کاري کردند که سرمايه‌هاي اجتماعي روز به روز کمتر و کمتر شده است. اخيرا در فضاي مجازي فيلمي دست به دست مي‌شود که در آن يک شهروند خوزستاني که از بي‌توجهي دولت در موضوع آلودگي هواي جنوب به خشم آمده ،خطاب به معصومه ابتکار مي‌گويد: «به آقاي روحاني بگو راي خوزستاني‌ها را فراموش کن»! اين همان سرمايه اجتماعي است که رئيس‌جمهور از آن دم مي‌زند! رئيس‌جمهور در ادامه نتوانست ناراحتي و ناخرسندي خود از راي نياوردن هيلاري کلينتون را پنهان کند و در تعبيري عجيب و خلاف منطق دموکراسي، اظهار داشت: اگر بنا باشد در جامعه، قواعد بازي مراعات نشود و اگر فرهيختگان نتوانند افکار صحيح را به مردم منتقل و آنان را قانع کنند، همين وضعي پيش مي‌آيد که شما امروز در آمريکا مشاهده مي‌کنيد. روحاني افزود: امروز در پيش روي فرهيختگان در آمريکا اين سؤال است که چطور با داشتن اين همه ابزار تبليغاتي و ارتباطي، اين همه دانشگاه و فرهيخته چطور نتوانستند افکار عمومي مردم خود را قانع کنند. اين بار بر دوش کيست؟ ظاهرا رئيس‌جمهور انتظار دارند در آمريکا با «مهندسي آرا » مردم به گزينه‌اي راي بدهند که مطلوب دولت يازدهم است هرچند که گزينه واقعي مردم نباشد! به نظر مي‌رسد رئيس‌جمهور با فراموش کردن همه وعده‌هاي متعدد و رنگارنگ انتخاباتي، در واپسين ماه‌هاي دولتش، مي‌کوشد شانه از زير بار مسئوليت خالي کند و پس از سه سال و نيم توهين به همه دانشمندان و متخصصان منتقد، از آنها براي برون رفت از معضلاتي که خود به وجود آورده است راهکار مي‌طلبد!




منبع: کيهان


http://www.CheKhabar.ir/News/53832/آقاي روحاني، راي خوزستاني‌ها را فراموش کن!!!
بستن   چاپ