چه خبر - تازه ترين گفته هاي پرويز پرستويي درباره پلاسکو
پرستويي ماجراي يکي از کساني را که در ساختمان پلاسکو فعاليت داشتند، نوشت:
تهران غم انگيزچند سال صبر کرده بودم درسش تمام شود. دو سال هم براي سربازي رفتنش خون دل خورده بودم. يکي دو سالي هم خودمان قرار گذاشتيم دندان روي جگر بگذاريم تا مغازه اش رونق بگيرد. پول عروسي مان تقريبا جور شده بود. دو ماه هم محرم و صفر را صبر کرديم تا تشريفات عروسي را در حد توانمان نسبتا کامل به جا بياوريم که حسرت به دل نمانيم. امشب هم قرارمان بود زودتر مغازه را تعطيل کند و به موقع خودش را براي مراسم خواستگاري به منزل ما برساند. خواسته بودم زيباترين و گران ترين لباس مغازه اش را تنش کند که دل پدر و مادرم را در جا ببرد. از بعد نماز صبح اما عجيب دلم شور مي زد. فکر مي کردم به خاطر نگراني از نتيجه مراسم امشب است. فکر مي کردم بي قراري ام براي ديدنش در لباس دامادي است. فکر مي کردم از هيجان فرصتي است که احتمالا امشب، بزرگ ترها در اختيارمان مي گذارند تا با هم حرف بزنيم. هر کار کردم خوابم نبرد، نيمه هوشيار کنترل تلويزيون را برداشتم و ناباورانه با چشمان خودم ديدم که پلاسکو و تمام آرزوهايم چگونه ناگهان فرو ريخت و در آتش سوخت. او حتي فرصت نکرده بود خودش زنگ بزند. شک ندارم آخرين لحظه به اين فکر کرده براي دوباره از صفر شروع کردن چقدر ديگر بايد صبر کنيم. مي گويند رفته بوده اجناس مغازه را بيرون بکشد که سقف چند طبقه روي سرش آوار مي شود!
گروه فرهنگ و هنر
منبع:cinemecineme.ir