از ميزان هوش احساسي خود مطلع شويد
دوشنبه 4 بهمن 1395 - 5:00:35 PM
چه خبر - چگونه ميتوانيم از ميزان هوش احساسي مان با خبر شويم؟

emotional intelligence يا به اختصار eq نام انگليسي هوش احساسي ميباشد. زماني که هوش احساسي براي اولين بار به عموم مردم معرفي شد، به عنوان يک حلقه ي گم شده در يک يافته ي عجيب به شمار مي رفت؛ افرادي که iq متوسطي داشتند در مقايسه با افرادي که ميزان iq آنها بالاتر از 70 درصد بود، عملکرد بهتري داشتند. نتايج اين بررسي ها توانست يک باور غلط را از ميان بردارد؛ سال ها مردم بر اين باور بودند که ميزان iq، تنها منبع دستيابي به موفقيت است.

نتايج سال ها تحقيق و بررسي نشان مي دهد که هوش احساسي، در واقع همان فاکتور اساسي است که افراد با عملکردهاي بالا را از ديگران متمايز مي کند. اين ارتباط تا اندازه اي قوي بوده، که نشان مي دهد 90 درصد از کساني که بالاترين عملکردها را به اجرا مي گذارند، از هوش احساسي بالايي برخوردار هستند.

هوش احساسي، “چيزي” در وجود همه ي ماست که کمي نامشهود و لمس ناپذير است و باعث مي شود که رفتارها و پيچيدگي هاي جهت يابي هاي اجتماعي را مديريت کرده و تصميمات شخصي را اتخاذ کنيم که در دستيابي به نتايج مثبت به نفع ما خواهد بود.

عليرغم ماهيت پر محتواي هوش احساسي، طبيعت نامشهود آن باعث مي شود که ندانيد تا چه اندازه از اين ويژگي برخوردارهستيد و چطور مي توانيد ميزان آن را تقويت کنيد. هميشه مي توان از آزمون هاي ثابت شده ي علمي براي شناسايي آن استفاده کرد. اما متاسفانه اينگونه از تست ها رايگان نيستند. بنابراين، داده هاي بيش از يک ميليون شرکت کننده در talentsmart مورد بررسي قرار گرفت تا رفتارهايي که مشخصه هاي هوش احساسي هستند، شناسايي شود. مورادي که در ادامه مي خوانيد، نشانه هايي هستند که از وجود هوش احساسي در شما خبر مي دهند؛

1. شما دايره ي لغات احساسي بالايي داريد.

تمامي افراد، احساسات را تجربه مي کنند؛ اما تعداد بسيار اندکي از آنها مي توانند اين احساسات را در زمان وقوع، شناسايي کنند. تحقيقات نشان مي دهند که تنها 36 درصد از افراد مي توانند چنين کاري را انجام دهند. اين آمار اصلا خوشايند نيست؛ چرا که احساسات مشخص نشده، اغلب به اشتباه درک مي شوند که در نهايت به انتخاب هاي غير منطقي و رفتارهاي معکوس منجر خواهد شد.

افرادي که هوش احساسي يا eq بالايي دارند، مهار احساساتشان را به عهده دارند، چون مي توانند آنها را به درستي درک کنند. آنها همچنين از دايره ي لغات وسيعي براي توصيف اين احساسات برخوردار هستند. براي مثال، بسياري از افراد براي توصيف حال روحي خود تنها به کلمه ي “بد” اکتفا مي کنند؛ اين در حاليست که افراد با هوش احساسي، حالت بد خود را به صورت جزئي و بسته به شرايط، با کلماتي مثل “عصبي”، “نا اميد”، “سرخورده” يا “مضطرب” توصيف مي کنند. هر چقدر که کلمات انتخاب شده، جزئي تر و مخصوص به شرايط باشد، نشان مي دهد که نگرش و بينش بهتري نسبت به احساس دروني خود داريد، از دلايلي که به اين حالت منجر شده با خبر هستيد و مي دانيد که بايد براي رفع آن، چه کارهايي را انجام دهيد.

2. شما درباره ي مردم کنجکاو هستيد.

فرقي نمي کند که افراد با هوش احساسي، درونگرا يا برنگرا باشند، در هر صورت نسبت به افرادي که در اطرافشان هستند، کنجکاوي مي کنند. اين کنجکاوي در وقاع محصول همدردي و يکدلي است؛ و اين همدردي، خود يکي از حالت هاي اساسي افراد با هوش احساسي بالا به شمار مي رود. هرچقدر که بيشتر به اطرافيان خود اهميت بدهيد و بدانيد که در چه کارهايي را انجام مي دهند، کنجکاوي شما در قبال آنها بيشتر خواهد شد.

3. شما از تغيير و دگرگوني استقبال مي کنيد.

افراد با هوش احساسي بالا، انعطاف پذير هستند و دائما روش ها و موارد جديد را امتحان مي کنند. آنها مي دانند که ترس از تغيير، فلج کننده بوده و تهديد بزرگي براي موفقيت و خوشبختي آنها خواهد بود. آنها به دنبال تغييرهايي هستند که از گوشه و کنار سر باز مي کند و براي اعمال آنها، برنامه ريزي کرده و نسبت به آنها عکس العمل نشان مي دهند.

4. شما از نقاط قوت و ضعف خود با خبر هستيد.

افرادي که هوش احساسي بالايي دارند، نه تنها احساسات را درک مي کنند، بلکه مي دانند در چه زمينه هاي استعداد و مهارت دارند، علاوه بر اين، از نقاط ضعف خود نيز به خوبي آگاه هستند. اينگونه از افراد همچنين مي دانند که چه رفتارها و افرادي موجب عصبانيت آنها شده و مسير دستيابي به موفقيت را برايشان دشوار مي کند. برخورداري از هوش احساسي بالا به اين معناست که نقاط قوت خود را مي شناسيد و مي دانيد که چطور بايد به آنها تکيه کرده و از در مسير موفقيت، از آنها استفاده کنند. اين افراد همچنين مي دانند که چطور بايد نقاط ضعف خود را از سر راه بردارند.

5. شما به خوبي مي توانيد ويژگي هاي شخصيتي افراد ديگر را شناسايي کنيد.

بخش زيادي از هوش احساسي به آگاهي اجتماعي، توانايي تشخيص ماهيت رفتارهاي مردم، شناسايي مواردي که انتخاب مي کنند و درک درست از اينکه به چيز هايي فکر مي کنند، بستگي دارد. به مرور زمان، اين مهارت باعث مي شود که به يک قاضي ويژگي هاي شخصيتي افراد تبديل شويد. ديگران براي شما اصلا مرموز نيستند. شما مي دانيد که چه فکري در سر دارند و از انگيزه هاي آنها آگاه هستيد، حتي مواردي که در لايه هاي زيرين حالت هاي خروجي آنها مشاهده مي کنيد.

6. سخت تر مي توان به شما اهانت کرد.

اگر درک قدرتمندي از شخصيت واقعي تان داشته باشيد، گفتن حرف ها و يا رفتارهايي که به نوعي به شما اهانت کند، براي ديگران دشوار تر خواهد بود. افراد با هوش احساسي بالا، از اعتماد به نفس و ذهني باز برخوردار هستند که به اصطلاح، موجب پوست کلفتي آنها مي شود. شما احتمالا با خودتان نيز شوخي مي کنيد و به ديگران اجازه مي دهيد که با شما شوخي کنند؛ چرا که مي توانيد مرز ميان شوخي و بي احترامي را مشخص کنيد.

7. شما مي دانيد که چطور از کلمه ي “نه” استفاده کنيد.

هوش احساسي به اين معناست که بدانيد چطور بايد کنترل شخصي را به اجرا بگذاريد. شما براي خوشگذراني تعلل مي کنيد و از رفتارهاي تحريک پذير دوري مي کنيد. تحقيقات انجام شده در دانشگاه کاليفرنيا، سان فرانسيکو نشان مي دهد که هر چقدر در گفتن کلمه ي “نه” با مشکل مواجه شويد، به همين ميزان نيز استرس، کمبود انرژي و حتي افسردگي را تجربه خواهيد کرد. به کار گيري درست کلمه ي “نه” يکي از مشخصه هاي کنترل شخصي است که براي بسياري از افراد، يک چالش بزرگ به شمار مي رود. “نه” کلمه ي قدرتمندي است که نبايد از گفتن آن بترسيد. هر زمان که وقت گفتن کلمه ي “نه” براي افراد با هوش احساسي بالا فرا برسد، از گفتن عبارت هايي مثل “فکر نمي کنم بتوانم” يا “مطمئن نيستم” خودداري مي کنند. شما با نه گفتن در واقع براي تعهدات فعلي خود ارزش قائل شده ايد، علاوه بر اين، فرصت انجام دادن آنها با بالاترين کيفيت را نيز از خود دريغ نکرده ايد.

8. شما اشتباهاتتان را رها مي کنيد.

افرادي که از هوش احساسي بالايي برخوردار هستند از اشتباهاتشان فاصله مي گيرند؛ البته اين بدان معنا نيست که آنها را فراموش مي کنند. اين فاصله تا اندازه ايست که آنها را از اشتباهات دور نگه داشته و در عين حال، فرصت دسترسي در صورت نياز را نيز فراهم مي کند؛ آنها از اشتباهاتشان درس گرفته و در موفقيت هاي آينده از آن استفاده مي کنند. حفظ مرز ميان يادآوري اشتباهات و فکر کردن دائمي به آنها، به خودآگاهي زيادي نياز دارد. فکر کردن دائمي و طولاني مدت به اشتباهات مي تواند به افزايش اضطراب منجر شود؛ اين در حاليست که فراموش کردن آنها به طور کل باعث مي شود که هر از چند گاهي به اشتباهاتتان سر زده و از آنها درس بگيريد. کليد ايجاد تعادل در توانايي شما براي انتقال شکست ها به پيشرفت ها نهفته است. اين روش باعث مي شود که حتي بعد از شکست هزار باره نيز دوباره کار را از سر گرفته و روي پاهاي خود بايستيد.

9. شما بخشنده هستيد و در ازاي آن هيچ انتظاري نداريد.

زماني که ديگران به صورت خود به خود چيزي را براي شما فراهم کرده و در ازاي آن، چيزي را طلب نمي کنند، در واقع تاثير فوق العاده شگرفي را ايجاد مي کنند. براي مثال، تصور کنيد که با فرد ديگري در حال برقراري يک مکالمه ي جالب درباره ي يک کتاب هستيد، و زماني که بعد از يک ماه او را مي بينيد، همان کتاب را براي او خريداري کرده ايد. افراد با هوش احساسي بالا مي توانند روابط قوي تري را ايجاد کنند، چرا که دائما به ديگران فکر مي کنند.

10. شما کينه ي هيچ کسي را به دل نمي گيريد.

احساسات منفي که از کينه جويي نشات مي گيرد، در حقيقت عکس العمل هاي ناشي از استرس هستند. تنها فکر کردن به رويدادهاي مختلف باعث مي شود که بدن شما به حالت “مبارزه يا پرواز” وارد شود؛ اين در واقع يک مکانيسم بقا است که باعث مي شود در شرايط مربوط، يکي از راه هاي ايستادن و مبارزه کردن يا فرار کردن را انتخاب کنيد. زماني که اين تهديد قريب الوقوع باشد، عکس العملي که نشان مي دهيد براي بقاي شما حياتي خواهد بود؛ اما اگر يک تهديد، در گذشته ي دور اتفاق افتاده، حفظ استرس ناشي از آن مي تواند نتايج زيان باري را براي بدن داشته باشد و به مرور زمان، عواقبي را براي سلامتي شما در بر خواهد داشت. در حقيقت، محققان دانشگاه اموري به اين نتيجه رسيده اند که حفظ احساس استرس به فشار خون بالا و بيماري هاي قلبي منجر خواهد شد. اگر کينه ها را در دل نگه داريد، به اين معناست که استرس خود را حفظ کرده ايد. افراد با هوش احساسي بالا به خوبي مي دانند که تحت هر شرايطي بايد از اين احساس دوري کنند. خارج کردن کينه ها از دل، نه تنها احساس بهتري را در شما ايجاد مي کند، بله منجر به بهود سلامتي مي شود.

11. شما افراد سمي و منفي باف را خنثي مي کنيد.

کنار آمدن با افراد دشوار، خسته کننده و نا اميد کننده است. افرادي که هوش احساسي بالايي دارند، تعاملات خود با اينگونه از افراد را تحت کنترل داشته و اين کار را از طريق بررسي احساساتشان انجام مي دهند. زماني که مجبور باشند با افراد سمي تماس برقرار کنند، با رويکرد منطقي به آنها نزديک مي شوند. آنها احساسات خود را شناسايي کرده و اجازه نمي دهند که خشم و خستگي به هرج و مرج منجر شود. آنها همچنين نقاط ضعف افراد دشوار را در نظر گرفته و مي توانند با آنها به توافق برسند و يا راه حل هايي را ارائه کنند. حتي در شرايطي که همه چيز بر خلاف ميل پيش مي رود، افراد با هوش احساسي مي توانند آنها را آرام کرده و اجازه ي از کوره در رفتن را به آنها نمي دهند.

12. شما به دنبال کمال گرايي نيستيد.

افراد با هوش احساسي، هرگز کمال و بي نقصي را هدف قرار نمي دهند؛ چرا که مي دانند چنين چيزي وجود ندارد. طبيعت انسان ها ايجاب مي کند که مرتکب اشتباه شوند. زماني که کمال گرايي را به عنوان هدف قرار داده باشيد، هميشه صداي شکايتي درباره ي شکست را از درون مي شنويد که باعث مي شود تسليم شده و يا تلاش هاي خود را کمتر کنيد. در نهايت متوجه مي شويد که تمام وقت خود را براي فکر کردن به اشتباه و افسوس خوردن براي کارهايي که مي توانستيد به گونه ي متفاوتي انجام دهيد، سپري مي کنيد؛ به جاي اتلاف وقت، حرکت رو به جلوي خود را ادامه داده و به خاطر دستاوردهايتان هيجان زده شويد.

13. شما قدردان چيزهايي هستيد که در اختيار داريد.

زمان خود را براي فکر کردن به چيزهايي که قدردان آنها هستيد، اختصاص دهيد؛ اين يکي از روش هاي مناسب براي افزايش هوش احساسي به شمار مي رود؛ اين کار همچنين باعث بهبود روحيه شده و موجب کاهش استرس مي شود؛ چرا که هورمون استرس زاي کورتيزول را به ميزان 23 درصد کاهش مي دهد. تحقيقاتي که در دانشگاه کاليفرنيا انجام شده نشان مي دهد افرادي که در طول روز، از چيزهايي که دارند قدرداني مي کنند، روحيه ي بهتر، انرژي بيشتر و سلامت جسماني بالاتري را تجربه مي کنند. اين احتمال وجود دارد که ميزان کاهش يافته ي کورتيزول، نقش اساسي را در اين بين بازي کند.

14. آنها اتصال خود را قطع مي کنند.

قطع ارتباط با دنياي مجازي و شبکه يکي از نشانه هاي هوش احساسي است؛ چون باعث مي شود که استرس را تحت کنترل داشته باشيد و در لحظه زندگي کنيد. زماني که هفت روز هفته و بيست و چهار ساعت شبانه روز را در دسترس باشيد، در واقع خودتان را در معرض عوامل استرس زاي فراوان قرار داده ايد. خودتان را مجبور کنيد که گاهي اوقات به طور کامل با اين دنيا قطع ارتباط کنيد. خاموش کردن گوشي همراه، به بدن و ذهنتان استراحت مي دهد. مطالعات نشان داده اند که چيزي به سادگي يک ايميل هم مي تواند سطح استرس را کاهش دهد. تکنولوژي توانسته برقراري دائمي ارتباط را فراهم کند؛ با اين اوصاف، ديگران نيز از شما انتظار دارند که تمام مدت در دسترس باشيد. اين روزها به سختي مي توان لحظه هايي را خارج از محيط کاري پيدا کرد که خالي از استرس باشد. دريافت يک ايميل مي تواند زنجيره ي افکار شما را به هم ريخته و باعث مي شود که باز هم به کار فکر کنيد.

15. شما ميزان دريافت کافئين را محدود مي کنيد.

دريافت حجم بالايي از کافئين باعث ترشح آدرنالين مي شود. اين ماده، منبع اصلي عکس العمل “مبارزه يا پرواز” است. اين مکانيسم طبيعي باعث مي شود که تفکر منطقي را کنار گذاشته و عکس العمل هاي سريع تري را براي اطمينان از بقا نشان دهيم. اين عکس العمل در شرايطي که يک خرس در تعقيب شماست، به نفع شما تمام مي شود، اما زماني که بايد به يک ايميل پاسخ دهيد، چندان کارساز نخواهد بود. زماني که کافئين، مغز و بدن شما را به سطح بالايي از استرس مي رساند، احساسات شما کنترل رفتارهايتان را به دست مي گيرند. عمر تاثير کافئين، تقريبا تا آخر روز کاري در بدن شما باقي مي ماند. افراد با هوش احساسي بالا مي دانند که کافئين، دردسر ساز است و اجازه نمي دهند که کنترل آنها را در اختيار بگيرد.

16. شما از خواب کافي برخوردار مي شويد.

به سختي مي توان در بيان اهميت خواب کافي اغراق کرد؛ خواب مي تواند به افزايش هوش احساسي و مديريت سطح استرس کمک کند. زماني که در خواب هستيد، به مغزتان اجازه ي شارژ شدن مي دهيد. مغز در اين حالت تمامي خاطرات روز را مرور کرده، برخي از آنها را ذخيره مي کند و مابقي را حذف خواهد کرد. به همين دليل است که به صورت هوشيار و با ذهني پاک از خواب بيدار مي شويد. افراد با هوش احساسي بالا به خوبي مي دانند که کنترل شخصي، توجه و حافظه ي آنها در صورت محروميت از خواب کاهش مي يابد. بنابراين، خوابيدن را در اولويت قرار مي دهند.

17. شما از حرف زدن هاي منفي حتي با خودتان نيز اجتناب مي کنيد.

هر چقدر که بيشتر افکار منفي را با خودتان تکرار کنيد، قدرت بيشتري را به آنها واگذار مي کنيد. بيشتر افکار منفي ما، تنها فکر بوده و حقيقت ندارند. زماني که فکر مي کنيد چيزي که مي خواهيد را هرگز به دست نمي آوريد و يا اينکه تصور مي کنيد همه چيز بر خلاف ميل شما پيش مي رود، در واقع تحت تاثير تمايل طبيعي مغز براي برآورد تهديدها هستيد. افراد با هوش احساسي، افکار خود را از حقايق جدا کرده و به اين ترتيب از چرخه ي افکار منفي در امان مي مانند. آنها درعوض به رويکرد مثبت خود ادامه داده و چشم اندازهاي پيش رو را در نظر مي گيرند.

18. شما به هيچ کس اجازه نمي دهيد که مانع لذت شما شود.

زماني که احساس لذت و رضايت را در عقايد اطرافيان خود جستجو مي کنيد، پس افسار خوشبختي خود را در اختيار نداريد. زماني که افراد با هوش احساسي بالا، از چيزي احساس رضايت مي کنند و به خاطر موضوعي خوشحال هستند، اجازه نمي دهند که عقايد ديگران، احساسات به وجود آمده را از بين ببرد. شما نمي توانيد نسبت به حرف هاي ديگران، هيچ عکس العملي نشان ندهيد، اما مي توانيد خودتان را با آنها مقايسه نکنيد. هميشه احتمالات را در عقايد ديگران در نظر بگيريد. به اين ترتيب، ارزش را از درون خود طلب کرده ايد و به افکار ديگران اهميتي نمي دهيد.




منبع : takbook.com


http://www.CheKhabar.ir/News/51957/از ميزان هوش احساسي خود مطلع شويد
بستن   چاپ