چه خبر - روزنامه بهار: محمدرضا تابش با بيان اينکه "وكيلالدوله نيستيم اما حمايت از دولتي كه با او قرابت فكري داريم را ضروري ميدانيم"، ميگويد: ارتباط ارگانيک بين فراکسيون اميد و دولت وجود ندارد و تنها دخالت برخي اعضاي کابينه را به عنوان گلايه به رئيسجمهور منتقل کرديم و خوشبختانه مسأله رفع شد.
محمدرضا تابش از معدود نمايندگان اصلاحطلبي است که سابقه نمايندگي مجلس از دوره ششم به بعد را داشته و با توجه به سابقه عضويت در هيأت رئيسه مجلس، كميسيونهاي اصل نود، برنامه بودجه، تلفيق برنامه و بودجه و فراكسيونهاي تخصصي، در جمع نمايندگان تازهکار ليست اميد از افراد باسابقه به شمار ميرود و هماكنون در كسوت نايب رئيسي فراكسيون اميد نقشآفريني ميکند.
سابقه طولاني حضور وي در مجلس باعث شده گاهي از سوي برخي اصلاحطلبان به محافظهكاري متهم شود، اگرچه او خود را مشمول «رهرو آن است كه آهسته و پيوسته رود» ميداند.
نايب رئيس فراکسيون اميد مجلس شوراي اسلامي در گفتوگو با روزنامه بهار با دفاع از عملکرد اين فراکسيون در هفت ماه فعاليت مجلس دهم، برخي ناکاميهاي اين فراکسيون از جمله در انتخابات رياست کميسيونها را متوجه بيتجربگي نمايندگان ليست اميد دانست و در عين حال گفت که اگر ائتلاف اميد حفظ ميشد کرسي رياست مجلس براي اميديهاي قابل دسترس بود.
نماينده مردم اردکان در مجلس همچنين با بيان اينکه ائتلاف اميد اکثريت مجلس را در اختيار داشت، گفت که اين ائتلاف بنا به دلايل مختلف از جمله کملطفي برخي اعضاي کابينه و نقش تأثيرگذار يكى از تشكلهاى اصلاحطلب و تكروى آنان حفظ نشد.
او رد صلاحيت کانديداهاي معروف جبهه اصلاحات در انتخابات مجلس دهم را منجر به شکلگيري ائتلاف اميد با افراد متخصص و البته با سابقه کار سياسي کمتر دانست و همچنين شخصيت محمدرضا عارف، متانت و نجابت وي را در هدايت فراکسيون و ثبات آن تعيينکننده عنوان کرد.
مشروح گفتوگو با محمدرضا تابش را در زير ميخوانيد:
با توجه به انتظارات ايجاد شده در پي انتخابات مجلس، ارزيابي شما از عملكرد هفتماهه فراكسيون اميد چيست؟ ابتدا بايد ببينيم بستر شکلگيري فراکسيون اميد چه بوده است؟ ائتلاف اميد در حالي شکل گرفت که اغلب کانديداهاي معروف جبهه اصلاحات رد صلاحيت شده بودند و نهايتاً با بررسيهايي که در مورد سوابق افراد انجام شد با تشخيص دوستان سردمدار ائتلاف اميد تصميم گرفته شد افرادي که با ما قرابت فکري دارند در ليست اميد قرار بگيرند و معرفي شوند و از آنها حمايت شود تا تک صدايي در مجلس حاکم نشود و اين در واقع واکنشي به ردصلاحيت گسترده در انتخابات بود.
بنابراين افرادي انتخاب شدند که به لحاظ سوابق اجرايي و تخصصي در حوزه هاي كاري خويش، مثبت، متعهد و مورد اعتماد مردم بودند ولي شايد شاکله اين افراد کمتر سابقه فعاليت سياسي داشتند و اين مبتني بر واقعيات است و قصد تضعيف كسي نيست؛ دليل اين مدعا آنكه اگر اين افراد سابقه فعاليت سياسي خصوصاً در احزاب اصلاحطلب داشتند، ردصلاحيت ميشدند. بنابراين ائتلاف اميد با انسانهاي فرهيخته و متخصص که کمتر سابقه کار سياسي داشتند پيروز شد و اين امر نشان دهنده گستردگى و فراوانى انديشه و تفكر اصلاح گرايانه در جامعه است.
در ابتداي کار مجلس زماني صرف بازيابي نمايندگان و تثبيت جايگاه آنان در کميسيونهاي تخصصي شد. در آن ايام افرادي که خيلي سابقه آشنايي با يکديگر نداشتند کنار هم قرار گرفتند و ماههاي اول مجلس صرف آشنايي نمايندگان ائتلاف اميد با يکديگر و كاركرد مجلس شد. شايد هنوز هم برخي اعضاي فراکسيون يکديگر را به قيافه نشناسند. اما نهايتاً جايابي افراد در مجلس انجام شد.
در موضوع رياست کميسيونها، عدم آشنايي كامل نمايندگان با سوابق يكديگر و عدم سازماندهي فراکسيون منتج به اين نتيجه شد. اگر در آن زمان اين سازماندهي انجام گرفته بود حداقل بين شش تا هفت رياست کميسيون را ميتوانستيم داشته باشيم. در آن زمان در خيلي از کميسيونها هنوز افراد ليست اميد يکديگر را نميشناختند يا در يک کميسيون سه تا چهار نفر از اعضاي فراکسيون، کانديداي رياست شده بودند. اين باعث شد ما کمتر در رياست کميسيونها توفيق داشته باشيم. اما دوستانمان در هيأت رئيسه كميسيونها كم و بيش حضور دارند. البته در جاهايي هم خود ما تصميم گرفتيم که دوستان ما به نيروهاي اصولگراي معتدل راي بدهند که با ما همگرايي دارند.
عملکرد فراکسيون اميد را در جريان انتخابات رياست مجلس چطور تحليل مي کنيد؟ آيا زمينه راي اصلاح طلبان مجلس از پيش مشخص نبود؟ در جريان انتخابات رياست و هيأت رئيسه مجلس، جناح مقابل هم از بيرون و هم در داخل مجلس بسيار فعال وارد عرصه شد، افرادي هم بودند که نميخواستند فراکسيون اميد خيلي شکوفا شود لذا آمار و ارقامي که ارائه ميکردند اين تلقي را ايجاد مي كرد که اکثريت با اصولگرايان است. نهايتاً در مرحله انتخاب رئيس مجلس اختلافنظرهايي در ائتلاف اميد به وجود آمد که در اين راستا نبايد از نقش تأثيرگذار يكى از تشكلهاى اصلاحطلب و تكروى آنان به سادگى گذشت و عاقبت كار منجر به انتخاب دکتر لاريجاني شد. آقاي دكتر عارف هم با سعه صدر و شخصيت وزيني که دارند با متانت از اين قضيه عبور کردند و تلاش شد فراکسيون اميد هويت خود را پيدا کند.
به هر حال هويت ما هويت اصلاحطلبي است ضمن اينکه ائتلاف اميد اکثريت مجلس را در اختيار داشت و اگر آن ائتلاف حفظ ميشد ما در کسب کرسي رياست مجلس موفق ميشديم اما آن ائتلاف بنا به دلايل مختلف كه به بخشي از آن اشاره شد و از جمله کملطفي برخي اعضاي کابينه و ديد و نگرشي که عدهاي داشتند، سست شد. برخي ميگفتند مصلحت اين است در شرايط فعلي آقاي لاريجاني رئيس مجلس و آقاي عارف رياست فراکسيون فراگير را برعهده داشته باشند چراکه در اين صورت بيشتر ميتوانيم منويات خود را محقق کنيم. وجود همين ديدگاهها و تلاشهاي بيروني و فعاليتهاي دروني نهايتاً منجر به اين شد که آقاي لاريجاني تعداد آراي بيشتري را براي به دست آوردن کرسي رياست مجلس به خود جلب کرد.
عملکرد فراکسيون اميد بعد از انتخابات رياست مجلس و کميسيون ها چطور بوده و چه توفيقاتي داشته؟ بعد از آن فراکسيون انسجام خود را پيدا کرد و اركان فراكسيون از جمله هيأت رئيسه و شوراي مرکزي و كميتهها شکل گرفت. همچنين اساسنامه و آئيننامه انضباطي به تصويب مجمع عمومي رسيد.
بديهي است وقتي اين نظامات شکل گرفت و دوستان ما به اهميت کار فراکسيوني وقوف پيدا کردند، توفيقات فراکسيون هم جلوهگر شد و تقريباً در هر انتخابي که در صحن مجلس انجام شد و دوستان ما به اتفاق تصميم گرفتند گزينههايي داشته باشند و براي رأيآوري آنها تلاش کردند، موفقيت حاصل شد. لذا به نظر من عملکرد فراکسيون اميد با توجه به فراز و نشيبها و موارد پيش گفته از ابتدا تا انتها قابل قبول بوده است. البته شخصيت دکتر عارف که انسان وارسته، عالم، متين و نجيبي هستند كه در هدايت فراكسيون و ثبات آن تأثيرگذار است.
با توجه به اينکه فراکسيون اميد متشکل از نمايندگان عمدتاً اصلاحطلب است، ارتباط فراكسيون اميد با اصلاحطلبان بيرون از مجلس به چه شکل است؟ هيچ ارتباط تشکيلاتي بين اصلاحطلبان مجلس با اصلاحطلبان بيرون مجلس وجود ندارد. بناي کار ما از اول اين بود که خود نمايندگان در تصميمگيريها دخيل باشند. اتفاقاً اصلاحطلبان بيرون مجلس هم همين نظر را داشتند که کار مجلس مربوط به خود نمايندگان است. البته در دو جلسه عمومي بعد از انتخابات مجلس كه رسانه اي هم شد، شخصيتهايي از قبيل آقايان موسوي لاري، مرعشي و ... در آن جلسات گزارش عملكردها و تحليل هاي خود را از انتخابات ارائه دادند و دليل آن هم اين بود که شوراي عالي سياست گذاري و شوراي هماهنگي اصلاحطلبان تلاش کرده بودند اين عزيزان به مجلس راه پيدا کنند و در واقع ارتباطات استاني وجود داشت اما ارتباط تشکيلاتي بين ارکان فراکسيون با اصلاحطلبان بيرون مجلس نيست مگر جلساتي که آقاي عارف در شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان شرکت ميکنند. ما خودمان هم خيلي اعتقادي به اين موضوع نداشتيم و معتقديم نماينده وظايف قانوني دارد و خودش بايد تصميم بگيرد. همين راهبرد موفقيت بيشتري براي ما در بر داشته و خواهد داشت و حساسيتها را نسبت به کار فراکسيون کمتر ميكند.
چه نوع روابطي بين اعضاي فراکسيون اميد با دولت وجود دارد؟ با توجه به اينكه در انتخابات حزب اعتدال و توسعه نيز جزئي از ائتلاف اميد بود، بعد از انتخابات ، بعضي از افراد دولت با بخشي از نمايندگان كه يا عضو حزب اعتدال و توسعه بودند و يا براي جلب نظر آنان جهت عضويت در اين حزب، رايزني و تعاملاتي داشتند كه اين ارتباط سازماني نبود. ما در رابطه با دولت هم خط مشي استقلال فکري و نظري را داشتيم. من و آقاي عارف و ديگران بارها اعلام کرديم به لحاظ گرايش فکري، دولت و اكثر برنامههايش را مورد حمايت قرار ميدهيم اما وکيلالدوله نيستيم بلکه نماينده مردم هستيم و مصالح و منافع ملي براي ما مهم است. ما حمايت از دولتي که با او قرابت فکري داريم را ضروري ميدانيم اما ارتباط ارگانيک بين فراکسيون و دولت وجود ندارد و تنها دخالت برخي اعضاي کابينه که باعث انشقاق فراکسيون ميشد را به عنوان گلايه به رئيسجمهور منتقل کرديم و خوشبختانه مساله رفع شد و اين تلقي از بين رفت که دولت بخواهد فراکسيوني داشته باشد که همين امر نيز انسجام در فراكسيون را بيشتر کرد. برخي مترصد بودند فراکسيوني به اسم اعتدال تشکيل شود که مورد حمايت دولت باشد اما دولت هم اعلام کرد که بناي دخالت در کار مجلس به شکل تشکيلاتي ندارد و براي همه نمايندگان احترام قائل است.
چشمانداز فراکسيون اميد را در چهار سال فعاليت مجلس دهم چطور ميبينيد؟ ما يک مانيفست حدود 200 ماده اي را در انتخابات ارائه کرديم که خود را ملزم به اجراي آن مي دانيم و راهبرد و استراتژي اساسي ما برقراري آرامش، امنيت و رفاه براي کشور و مردم است. اين راهبرد مدنظر ماست. بر همين مبنا هفت کميته تخصصي تشکيل داديم که البته بايد کارشان را به شکل فعالتر انجام دهند و نظارت موثرتري براي صيانت از حقوق مردم داشته باشند. البته اختلافنظري وجود دارد خيلي از اعضا ميگويند ما با انبوهي از قوانين مواجه هستيم و کمبود قانون نداريم اما امر نظارت بر اجراي قوانين خيلي قوي نيست و در خيلي از حوزهها قوانين به خوبي اجرا نشده يا ناقص اجرا شده است. قرار است کميتههاي ما فعالتر برخورد کنند و مسائل را رصد نمايند تا اگردر جاهايي خلأ و ضعفي است از طرف دولت لايحه ارائه يا طرح آن از طرف نمايندگان تهيه شود. در حوزه نظارتي هم بايد جهت استيفاي حقوق مردم و قرار دادن کارها در مجراي قانوني و صحيح خود قويتر عمل كنيم.
فراکسيون اميد چه رويکردي به انتخابات رياست جمهوري سال 96 خواهد داشت؟ ما هنوز درباره انتخابات رياستجمهوري در فراکسيون اميد بحث نکرده ايم و موضعي اتخاذ ننموده ايم، اما سه نفر از اعضاي فراکسيون عضو شوراي عالي اصلاحطلبان هستند و در تشکيلات شوراهاي استاني هم قرار است يک عضو فراکسيون حضور داشته باشد كه قاعدتاً اين امر باعث ميشود نسبت به تصميمگيري در انتخابات شوراها و رياست جمهوري با ساير اصلاحطلبان و اعتداليون هماهنگ وفعال باشيم.
راهبرد اساسي ما در انتخابات پيش رو مشارکت گسترده مردم در انتخابات است و اين امر با ايجاد انگيزه براي اقشار و اصناف مختلف در جامعه حاصل مي گردد تا در تركيب شوراها حضور داشته باشند و نيز از تخصص هاي جوانان و زنان در تركيب شوراها استفاده شود. من فکر ميکنم اگر انشاءالله اين توفيق را براي جلب آراي مردم در انتخابات شوراها داشته باشيم، انتخابات رياستجمهوري هم به شکل باشکوهي برگزار خواهد شد.
امکان رأيآوري آقاي روحاني در انتخابات رياست جمهوري آينده را چطور ارزيابي ميکنيد؟ هنوز بازار تبليغات انتخابات رياست جمهوري گرم نشده و خيلي نميتوان در مورد اين انتخابات حرف زد شايد اگر الان فقط گلايهها را مدنظر قرار دهيم و مواردي را كه به شکل سطحي به آن نگاه ميشود از نظر بگذرانيم، ممکن است تصور شود که راي آقاي روحاني در انتخابات آينده رياستجمهوري لب مرزي است اما به نظرم وقتي بحث تبليغات انتخاباتي داغ شد قضيه تغيير ميکند و امکان رايآوري آقاي روحاني افزون خواهد شد. آن وقت وجدان مردم است که عملکردها را مدنظر قرار ميدهند و به قضاوت مي نشينند.
آقاي روحاني در عرصه داخلي کشور را از بحران اقتصادي نجات داد. زيرا كه دولت گذشته عليرغم منابع کلان ارزي حدود ٨٠٠ ميليارد دلاري، دستاوردش ميانگين رشد 2.2 درصدي بود و در آخر كار تورم ٤٠ درصدي و رشد منفي ٦/٨ درصد و 600 هزار ميليارد تومان بدهي به جا گذاشت؛ در کنار طرحهايي مثل هدفمندسازي يارانه ها و مسکن مهر که نميشد آن را اجرا نكرد و استمرار و تداوم آن هم ضرورت داشت. از سويي منابعي هم در اختيار نبود که اين طرحها به بهرهبرداري برسد. اگر اين مسائل کاملا روشن شود که دولت در چه شرايطي کشور را تحويل گرفته و با چه وضعيتي تورم را پايين آورده، رشد اقتصادي را افزايش داده و اشتغال ايجاد كرده قضاوتها تفاوت خواهد کرد، يا در عرصه خارجي اگر برجام اتفاق نميافتاد کشور با چه وضعي روبهرو بود؟ يا برخي حرفها و مواضع قاطع آقاي روحاني در دفاع از حقوق مردم و نفي دخالت هاي بيجا در كار دولت كه تداعيكننده حاكميت دوگانه است و سنگاندازي در کار دولت که اين موارد نزديک انتخابات بهتر رصد ميشود و مردم بر اين اساس به عملکرد دولت نمره خواهند داد. در آن آزمون آقاي روحاني نمره قبولي خواهد گرفت. البته رقبايي كه به صحنه ميآيند و شيوههاي تبليغاتي انها نيز مهم است. از اين طرف توجيه افكار عمومي نسبت به عملكرد دولت و موانعي كه با آن روبرو بوده و اقدامات مثبتي كه انجام داده است؛ همچنين اقدام عملي براي خروج از ركود تورمي (نه به صورت لاك پشتي) و بهبود وضعيت معيشت مردم و چابكتر شدن دولت در حل معضلات و مشكلات جامعه نيز حائز اهميت است.
منبع: روزنامه بهار