نمي توانم با همسرم رابطه جنسي داشته باشم!!
شنبه 20 آذر 1395 - 9:46:03 AM
چه خبر - حل مشکل جنسي با همسر

زماني که در کلينيک سلامت خانواده بيمارستان مصطفي خميني کار مي کردم، زوج مراجعه کننده اي داشتيم که 10 سال از ازدواجشان مي گذشت و هنوز نتوانسته بودند با هم رابطه داشته باشند. برخلاف خيلي از زوج ها که اين مساله ظرف چند ماه باعث جدايي شان مي شود، آنها آن چنان به هم علاقه مند بودند که
تصميم گرفته بودند زندگي شان را به همين منوال با هم ادامه بدهند. حتي براي بچه دار شدن ivf کرده بودند و موفق نشده بودند.

در صورت بروز مشکل جنسي چه بايد کرد

چه کسي مسئول اين اتفاق است؟ چه کسي بايد به زوجي که مي خواهند زندگي شان را زير يک سقف آغاز کنند ياد بدهد چطور بايد با هم رفتار کنند؟ اگر مشکلي
پيش بيايد به چه کسي بايد مراجعه کنند؟ به پزشکان عمومي که در طول 7 سال تحصيل و درس هاي جورواجور، از انگل شناسي گرفته تا پزشکي قانوني، حتي يک
کلمه هم از سلامت جنسي به گوششان نمي خورد؟ به متخصصان زنان و زايمان يا متخصصان ارولوژي؟ آنها مي دانند با اين بيماران چه بايد بکنند؟ مگر مرکز ناباروري‌اي که آن زوج در آنجا ivf کرده بودند پر از همين متخصصان نبوده؟ اصلا چند پزشک عمومي، متخصص زنان، متخصص ارولوژي، روان پزشک يا روان شناس در کل ايران هستند که در اين زمينه ها واقعا مي توانند به مراجعانشان کمک کنند؟

اصولا در اين روزگار، آيا کسي خودش را مسئول آموزش به دخترها و پسرهاي جواني مي داند که مي خواهند وارد دنيايي جديد شوند، که دست کمي از سرزمين
عجايب برايشان ندارد ؟ زندگي مشترک، چي کم دارد از آن سرزمين عجايب؟ و اين که گمان کنيم نبايد با بچه هايمان در اين باره حرف بزنيم، که نکند پرده هاي حيا دريده شود، يا نکند بچه ها سر و گوششان بجنبد؛ و همه چيز را مي سپاريم به دست تقدير، که کدام دوست يا کدام وب سايت يا کدام کتاب، چه اطلاعات درست
يا غلطي به بچه هايمان بدهد؛ آيا مشکلي را حل کرده؟ يا هزار مشکل به وجود آورده؟

بزرگترين کمک خانواده ها به پسر يا دختر جواني که مي خواهد ازدواج کند، اين است که چانه بزنند و مهريه را بالا و پايين کنند، يا پولي بگذارند وسط براي خرج و مخارج مراسم هاي نامزدي و عروسي؛ و هميشه هم دلشان خوش باشد که براي دلبندم چنان جشني گرفتم که فلاني انگشت به دهان ماند و بهماني چشمش درآمد.

گناهي هم شايد کسي ندارد. به پدرها و مادرها، چه کسي چيزي آموخته که آنها به فرزندانشان بياموزند؟ حلقه به حلقه به زنجيره ناداني اضافه مي شود. اما فراموش نکنيم که اين ناداني ها، چيزي از مسئوليت ما به عنوان پدر و مادر، يا معلم يا مقام حکومتي کم نمي کند.

اولين گام حل مشکل جنسي با همسر

از خودمان خجالت نکشيم، وقتي در مسايل زناشويي به مشکلي بر مي خوريم، اولين قدم اين است که مشکل را به رسميت بشناسيم. خيلي ها هستند که اصلا نمي خواهند به موضوع فکر کنند. چه برسد به اين که به دنبال راه حلي برايش باشند! مسايل زناشويي مهم اند. نبايد ناديده شان گرفت. گاهي مثل يک گلوله برفي، يک مساله کوچک با گذشت زمان بزرگ و بزرگ تر مي شود و حتي يک ازدواج را به بن بست مي رساند.

دومين گام حل مشکل جنسي با همسر

از همسرمان خجالت نکشيم، همسر هر فرد، نزديک ترين فرد به او بايد باشد. اينکه تصور کنيم بعضي مسايل را نبايد گفت چون حريم‌ها شکسته مي شود، حرف درستي است؛ اما مصداق آن مسايل جنسي نيست. البته روش بيان مساله مهم است. حتي بهترين حرف ها را اگر جور بدي بگوييم، ممکن است فاجعه به بار بياورد. در مسايل زناشويي هم بايد با بياني کاملا محترمانه و با لحني مثبت، نه سرزنش آميز يا با نيش و کنايه، مساله را با همسر در ميان گذاشت.

سومين گام حل مشکل جنسي با همسر

از مشاور خجالت نکشيم، تعداد پزشکان يا روان شناساني که در درمان مشکلات جنسي تبحر داشته باشند زياد نيست. اما دليل نمي شود که دنبالشان نگرديد. مهم اين است که شما و همسرتان اراده داشته باشيد براي حل مساله. اگر بخواهيد که حل شود، اگر برايش وقت و انرژي بگذاريد، بالاخره حل مي شود. ممکن است اولين مشاور نتواند کمک کند؛ اما نبايد نااميد شويد. در کشور ما و حتي در همه دنيا، سکس تراپي رشته اي جديد است. در حوزه مشاوره سلامت جنسي، آدم هاي باتجربه کم اند؛ اما ناياب نيستند. اگر يکي شان را پيدا کرديد، به او اعتماد کنيد و بدانيد درمان اغلب اين مشکلات ساده است، اما زمان مي برد.



منبع : مجله سيب سبز

http://www.CheKhabar.ir/News/48412/نمي توانم با همسرم رابطه جنسي داشته باشم!!
بستن   چاپ