چاپ

چه خبر -

وقتي مردم با افرادي که شخصيت مقتدر و قوي دارد برخورد مي کنند معمولا نمي توانند نوع شخصيت او را درک کنند و دچار اشتباه مي شوند.برخي افراد فکر مي کنند اين گونه افراد مي خواهند حکمفرمايي کنند. تعدادي هم فکر مي کنند که آنها بي ادب و گستاخ هستند.اما هيچ يک از اينها حقيقت ندارد.در واقع هيچ يک از اين کلمات منعکس کننده شخصيت آنها نيست. در واقع افراد مقتدر از درون مانند بچه گربه هستند!
افراد مقتدر اسراري به برنده شدن ندارند ولي اجازه هم نمي دهند ديگران آنها را ناديده بگيرند.با اين خصوصيات شايد برخي افراد از آنها بترسند و فاصله بگيرند.اما اين فقط به اين دليل است که آنها نمي توانند درک کنند که آنها تا چه حد مي توانيد با خودشان راحت باشند و به کس ديگري براي تاييد شدن نياز نداريد.

8 نشانه يک شخصيت مقتدر و قوي که ممکن است گروهي از مردم را بترساند:

افراد مقتدر بهانه دست کسي نمي دهند

اينگونه افراد ، بهانه براي عذرخواهي دست کسي نمي دهند . وقتي فردي داراي يک شخصيت قوي باشد ، مايل نيست به ناله و شکايت ديگران در باره آنچه ميتوانستند انجام دهند ، گوش فرادهد. در واقع او بيشتر مايل است تا به اين گوش دهد که افراد چه کارميتوانند انجام دهند و چگونه بر موانع غلبه خواهند کرد . آنها عقيده دارند : از خود در باره بهانه ، سوال نکنيد .دلايل زيادي وجود دارد که چرا کاري را نتوانستيد انجام دهيد ؛ اما دلايل بيشتري نيز وجود دارد که شما ميتوانيد کاري را انجام دهيد.

افراد مقتدر در مورد کساني که اجازه ورود به زندگيشان را پيدا مي کنند بسيار محتاطند

به عنوان يک شخصيت قوي، به کسي تکيه ندارند و به اين وابسته نيستند که کسي به آنها بگويد چگونه بنظر مي آيند ، چکار بايد بکنند و يا چه نکنند . البته اين را تشخيص ميدهند که برخي افراد نياز به انجام اين کار دارند و از آن هم بالاتر ، نياز دارند تا اين را از ديگران نيز بشنوند . افرادي با شخصيت قوي ، شايد ندانند بطور کامل چه شخصيتي دارند ؛ ولي از طرفي ، نيازي را نيز در خود حس نميکنند تا ديگران به آنها بگويند که چقدر توانا هستند زيرا در واقع آنها ميتوانند اين مسئله را از درون حس کنند.

افراد مقتدر از صحبتهاي کوتاه يا به اصطلاح تلگرافي بيزارند ، اما ....

گپ و گفتگوي تلگرافي ، بسيار بد است ؛ چنانچه فردي را با يک شخصيت قوي و اثرگذار ببينيد ، بخوبي ميفهميد که او ايده ها و نظريات مختلفي دارد . آنها فقط نميخواهند وقت خود را براي صحبت کردن درباره افراد ديگر، يا به اصطلاح غيبت کردن ، هدر دهند ؛ آن هم درست وقتي که ميتوانند با عمل کردن درباره هدفي نزديک ، تغييري را در اطراف خود ايجاد کنند.

افراد مقتدر نميتوانند نادان، احمق و يا بي احساس باشند

شخصيت افراد سلطه جو برخاسته از نفوذناپذيري و دانش است.اما شخصيت هاي قوي تاثيرات متفکر بودن را مي دانند و به خوبي بر آن واقف هستند. اين 2 تيپ باهم متفاوت هستند.
دليل آن نيز تنها اين است که فردي با شخصيت قدرتمند، از مغز خود درست استفاده کرده و تلاش مناسب و صرف زمان کافي را نيز براي پيشبرد اهدافش در نظر ميگيرد. اين افراد از اينکه مردم درباره چيزي که دانش آن را ندارند بسرعت داوري ميکنند، بيزار هستند . اين احتمالا بهترين خصوصيت آنهاست " عدم داوري زودهنگام " . البته اين خصوصيت به اين دليل نيست که آنها ميتوانند با دانش خود، بر داوري افراد نفوذپدير اثر بگذارند ؛ بلکه در حقيقت، آنها مردمي را که قبل از صحبت کردن، در مورد گفته هايشان کمي فکر ميکنند، مورد تشويق قرار ميدهند.

افراد مقتدر " چگونه گوش دادن " را خوب بلدند

اين افراد ميدانند چگونه خوب شنيد را بلد هستند. در مورد اين امتياز ، قدرداني ديگران را نيز نميخواهند . چون خوب ميدانند که " شنوا بودن و تشويق دادن به افراد " چگونه افرادي که فاقد اين خصوصيات هستند را وحشت زده مي کند.

افراد مقتدر به توجه ديگران، نيازي ندارند

بعضي از مردم در هنگام روبرو شدن با افراد قوي ، تصور ميکنند که آنها در واقع با اين صفات بزرگ شده و رشد کرده اند و به اين دليل است که نيازي به توجه ندارند ؛ ولي اين درست نيست . در واقع " شخصيت " آنهاست که مردم را به خود جذب ميکند . " ميزان اجتماعي بودن " يک فرد مقتدر و تاثيرگذار ، به اين دليل نيست که خودش ميخواهد اجتماعي و مورد توجه ديگران باشد ؛ بلکه به اين دليل است که همه مردم نياز دارند تا فردي با يک شخصيت قوي را در پيرامون خود داشته باشند ؛ پس جذب آنها ميشوند شما دوست عزيز ، اگر چنانچه فردي با يک شخصيت قوي هستيد بايد مراقب خود و خصوصيات خود باشيد تا بتوانيد از ديگراني که اين خصوصيات و قدرت را ندارند، حمايت کنيد.

افراد مقتدر بي باک هستند

بسيار خوب ....اين يکي احتمالا درست نيست ؛ حداقل نه آنگونه که ديگران فکر ميکنند . تنها فرقي که وجود دارد ، اين است که اين افراد ، اجازه ديکته کردن روش زندگيشان را توسط افراد ديگر ، نميدهند. اگر بخواهيم از اين منظر بنگريم ...شايد آنها متهورنيز باشند.

افرادي با شخصيت قوي ، " ناامني " را به عنوان يک " فرصت " در نظر ميگيرند

" ناامني " در واقع فرصتي است براي اين افراد تا بهترو کاملتر شوند . افرادي با شخصيت قوي ميدانند که کامل نيستند و نيز خوب ميدانند که اگر براي يادگيري بهتر و کاملتر کردن خود، تلاشي نکنند، علاوه بر اينکه ممکن است يک نادان به نظر برسند، در واقع ، زندگي نميکنند، بلکه تنها وجود دارند .
اينگونه افراد ، به همه ميگويند که "ناامني " در حقيقت براي همه افراد وجود دارد ؛ اما هر کسي به ناامني يا احساس عدم اطمينان ، اجازه نخواهد داد تا به او بگويد: چگونه زندگي کن و چه انديشه هايي داشته باش..
بطور يقين ، برخي افراد گمان ميکنند ، افرادي با شخصيتي بزرگ و قوي و اثر گذار، ممکن است حتمآ سختگير نيز باشند . افرادي با شخصيت اثرگذار ، دوست دارند که مردم درباره وجود خود ، بهترين تفسير را داشته باشند و شايد در اين باره سختگيري کنند . اما شما ...روي سخنم با شماست ..اگر آن چه را که سختگيري ميناميد ، فقط يک تفسير از وجود خودتان باشد و نه تلاشي براي کامل کردن خود ؛ پس بهتر است تنها وجود داشته باشيد ، نه اينکه زندگي کنيد .

منبع: سيمرغ
ترجمه: سيما آزاد فلاح/کارشناس روانشناسي