چه خبر - قتل پيرمرد و تصاحب اموالش
تحقيقات در اين پرونده از 26 دي ماه 93 و به دنبال کشف جسد مردي در جاده جاجرود در دستور کار پليس قرار گرفت. کارآگاهان اسفند همان سال، متهم به قتل را که استاد دانشگاه و رئيس يکي از دانشگاهها بود، شناسايي کرده و او به کشتن پيرمرد اعتراف کرد. با تکميل تحقيقات، پرونده براي رسيدگي به شعبه هشتم دادگاه کيفري استان تهران ارسال شد. ديروز متهم به رياست قاضي حسين اصغرزاده و با حضور قاضي مستشار حشمتالله توکلي پاي ميز محاکمه قرار گرفت.
در ابتداي اين جلسه نماينده دادستان در تشريح کيفرخواست گفت: در اين پرونده محمدعلي متهم به قتل عمدي حسين، معاونت در جعل سندي رسمي، استفاده از سند جعلي، انتقال مال غير، جعل سند غيررسمي و سرقت مقرون به آزار به ميزان 20 ميليون و 600 هزار تومان از کارت مقتول است.
وي افزود: مقتول بهتنهايي در آپارتمانش در خيابان جشنواره تهران زندگي ميکرد. متهم نيز چند ماه قبل از قتل در بهشهر دچار مشکل مالي شده و به تهران ميآيد. او از طريق زني با حسين آشنا شده و صد ميليون تومان از مقتول ميگيرد. زماني که حسين پولش را طلب ميکند، محمدعلي تصميم به قتل او ميگيرد و براساس نقشه 20 قرص خوابآور را در شير کاکائو حل کرده و به مقتول ميدهد. بعد از قتل نيز روي صورت مقتول حولهاي گذاشته، دستمالي نيز دور گردنش گره ميزند. بعد جسد را در ميان سه پتو قرار داده و با چسب و طناب ميبندد. قاتل جسد را به پارکينگ برده و با خودروي مقتول به جاده جاجرود ميبرد. بعد هم آن را در مسير چوپانان قرار ميدهد.
بعد از قرائت کيفرخواست، فرزندان مقتول براي قاتل پدرشان درخواست قصاص کردند. يکي از پسران مقتول گفت: متهم با طرح و نقشه قبلي و براي تصاحب اموال پدرم او را به قتل رسانده است. موضوع فشار براي پرداخت بدهي نيز صحت ندارد.
رئيس دادگاه با تفهيم اتهام به محمدعلي از او خواست از خود دفاع کند. متهم نيز در دفاع از خود گفت: اتهام قتل، انتقال مال غير و جعل مبايعه نامه را قبول دارم. از حساب مقتول هم دو ميليون و 600 هزار تومان برداشت کردم . بقيه اتهامات را قبول ندارم.
محمدعلي درباره انگيزه قتل اظهار کرد: سال 85 در يک شرکت در تهران سرمايهگذاري کردم و مديران آنجا يک ميليارد تومان مرا ندادند. همين موضوع باعث شد با مشکل مالي مواجه شوم. من که تا سال 90 خلاف رانندگي نداشتم، به اتهام چک برگشتي روانه زندان و بعد مرتکب قتل شدم. برايم حکم جلب صادر شده بود که با زني آشنا شدم و او در تهران به من کمک کرد. از طريق اين زن با مقتول آشنا شدم و حسين قول داد طلبم را از شرکت ميگيرد. او مرا با سرهنگي بازنشسته آشنا کرد و به او چک داد تا مشکلم را حل کند. حتي پول سودي گرفت و سه فقره چک هفت ميليوني براي سود آن داد.چک اول را پاس کرديم. بعد او درخواست کرد که صد ميليون تومانش را بازگردانم. وقتي فهميد پولي ندارم گفت، فردا صبح از راه ديگري اقدام ميکنم.
تشريح قتل
وي ادامه داد: تصميم گرفتم حسين را بيهوش کرده و با جمع کردن وسايلم از آنجا فرار کنم. يک ورق قرص خوابآور در شيرکاکائو حل کردم و به او دادم. صبح که از خواب بيدار شدم، متوجه شدم مرده است. من قصد کشتن او را نداشتم. روي صورت او حولهاي گذاشتم تا صورتش را نبينم. بعد پارچهاي دور گردنش پيچيدم تا فکر کنند خفه شده است. جسد را در ميان پتو قرار داده و با چسب و طناب بستم. ميخواستم جسد را در جاده تهران ـ قم رها کنم اما وقتي به خودم آمدم، در جاده جاجرود بودم. در حاشيه جاده چوپاني ديدم و جسد را همانجا رها کردم تا او موقع برگشت آن را پيدا کند. سه شب به آنجا ميرفتم تا ببينم جسد پيدا شده يا نه. شب چهارم وقتي به آنجا رسيدم، ماموران حضور داشتند. به همين خاطر به شمال کشور رفتم. مدتي بعد دختر مقتول با من تماس گرفت و سراغ پدرش را گرفت. من هم به تهران آمدم و خودم را بيخبر نشان دادم. با شکايت آنها، جسد شناسايي شد. وقتي به اداره آگاهي رفتيم از افسر پرونده خواستم فرزندان مقتول به خانه بروند تا به قتل اعتراف کنم.
رئيس دادگاه: قرصها را چطور تهيه کردي؟
متهم به قتل: به خاطر مشکلات مالي بيخواب شده بودم و قرص خوابآور مصرف ميکردم. حتي دو بار هم به مقتول دادم.
رئيس دادگاه: پس ميدانستي 20 عدد قرص باعث مرگ ميشود؟
متهم به قتل: نه. نميدانستم. خودم يک بار پنج قرص با هم خوردم و حالم بد نشد.
رئيس دادگاه: مقتول چرا قبول کرد به تو کمک کند؟
متهم به قتل: قرار بود بعد از حل مشکلم، دو واحد آپارتماني را که در ساختمان مقتول بود، برايش بخرم.
رئيس دادگاه: سندي براي تائيد طلبت داري؟
متهم به قتل: بله. در اين رابطه شکايتي را از آن شرکت مطرح کردم.
متهم در آخرين دفاعياتش گفت: من دانشجوي مقطع دکتري بودم و قصد قتل نداشتم. حتي سه بار در زندان خودکشي کردم که زنده ماندم.
پس از دفاعيات متهم و وکيل مدافعش، قضات براي تصميمگيري وارد شور شدند.
منبع: جام جم آنلاين