چاپ

چه خبر - ازدواج شبنم فرشادجو با يک مرد آلماني

شبنم فرشادجو از جمله بازيگراني است که سالهاست در تئاتر فعاليت دارد و همين عقبه تئاتري در کنار تحصيل آکادميک هنر نمايش است که باعث شده او در سينما و تلويزيون نيز به يک بازيگر قابل اعتماد براي تمامي کارگردانان بدل شود.

مادر ساده لوح و حراف مجموعه “شوخي کردم”، افسر نيروي انتظامي سريال “شاهگوش” و سرپرستار و خواهر سربه‌هواي سيامک انصاري در مجموعه “درحاشيه” باعث محبوبيت فرشادجو در بين مخاطبان عام شده است. فرشادجو دو فيلم “آخرين بار کي سحرو ديدي؟” و “گذر موقت” که اولي در ژانر جنايي است و دومي در مايه هاي کمدي را آماده اکران دارد.
بزرگترين حاشيه خبري پيرامون فرشادجو در هفته هاي اخير انتشار خبري درباره ازدواج او با يک پسر آلماني خوش تيپ بوده است.

فرشادجو در گفتگوي پيش رو هم اسرار اين ازدواج را فاش کرده است، هم درباره فعاليتهاي بازيگري اش سخن گفته و از ويژگيهاي ذاتي اش و به خصوص پرانرژي بودن سخن گفته است و هم از حضور در شبکه هاي اجتماعي و هايپر بودن‌اش حرف زده است.

*مدتي است کم کارتر از قبل شده ايد، دليلش چيست؟

تابستان امسال مسافرت خارج از کشور بودم و به همين دليل نتوانستم پيشنهادات بازيگري را قبول کنم. الان هم دست به نقد چند پيشنهاد تئاتر دارم و قبولشان نکردم زيرا نمايش ها در سالن هاي کوچک و بدون مخاطب قرار بود اجرا شود که زياد موافق اين سبک اجرا نيستم. البته دراين مدت به همراه دوستان بازيگرم مثل سپيده اعلايي درگير حضور در تيم اسکواش بويدم و تلاش مي کنيم سطح کاريمان را با تمرينات مستمر افزايش بدهيم چراکه اسکواش درست مثل شطرنج به بهتر فکر کردن کمک مي کند.

* مدتي قبل عکسهايي از شما به همراه پسري آلماني در رسانه ها منتشر شد و بسياري از ازدواج شما گفتند.

دوستان با ديدن يک عکس مشترک تصور کردند من ازدواج کرده ام در صورتي که هنوز ازدواج نکرده‌ايم و نامزد هستيم. دوران نامزديمان را مي گذرانيم و در آينده نزديک ازدواج خواهيم کرد.

*ازدواج چه تأثيراتي مي تواند در زندگيتان داشته باشد؟ فکر مي کنيد زندگي تان زيباتر خواهد شد؟

نمي دانم چون آينده را نمي شود پيش بيني کرد اما کارم سخت مي شود و مجبورم مدام بين تهران – فرانکفورت در سفر باشم.

*به فرزند داشتن علاقه داريد؟

حس مادر شدن را دوست دارم و يکي از دلايل مهم ازدواج کردنم بچه داشتن است.

*در سالهاي اخير به واسطه همکاري مستمر با مهران مديري نزد مخاطب عام شناخته شده تر شديد. آيا همکاري موفق شما با مهران مديري در “شوخي کردم” باعث شد در سريال “درحاشيه” حضور پيدا کنيد؟

من از سال 85 با مهران مديري در “باغ مظفر” سابقه همکاري داشتم و به سبک کاريش علاقه دارم و به نظرم موفق ترين و محبوب ترين کارگردان طنز تلويزيون ايران است. وقتي به من گفت قصد ساخت يک مجموعه طنز آيتمي را دارد کمي تعجب کردم و تصور کردم مي خواهد يک “ساعت خوش” جديد بسازد و برايم جاي سوال داشت که تيپ سازي اين نوع کارها چگونه مي تواند مورد توجه مخاطبان قرار بگيرد و به فرجام کار خوشبين نبودم. اما به مديري و کارش اطمينان داشتم و حرف هايش را قبول کردم و براي حضور در “شوخي کردم” قرار داد بستم. بعد از همکاري موفقم با مهران مديري در اين مجموعه، ايشان با من تماس گرفتند و عنوان کردند که در کار جديدشان “در حاشيه” نقشي براي من در نظر گرفته اند؛ نقش هاله دختري پرستار، پر جنب و جوش ، شيطان و بازيگوش که در روند داستان نقش مهمي دارد.

*در سريال “در حاشيه” با سيامک انصاري که نقش مقابلتان را بازي مي کرد بازي هماهنگي داشتيد.

بله، سالها است با سيامک انصاري همکاري دارم و اين همکاري مشترک به دوران دانشجوئي مان بر مي‌گردد و به نوع بر بازي يکديگر کاملا اشراف داريم.

*در پشت صحنه سريال “درحاشيه” شما کمتر مي خنديد در حالي که همکاران تان مدام قهقهه مي زدند.

بله، من زياد نمي خنديدم. زيرا نقشم را کاملا تمرين مي کردم و بعد جلوي دوربين مي رفتم.

*آيا بعدا که بازي خودتان را ديديد به صحنه هاي بازي‌تان نخنديد؟

همان يک بار در زمان پخش اوليه سريال کار را ديدم و خوشم آمد ولي در مجموع زياد اعتقاد ندارم در منزل بشينم و بازي هايم را ببينم.

*بنابراين بازيگر خودشيفته اي نيستيد.

نه، خودشيفته نيستم.

*از بازي تان در کدام سکانس “درحاشيه” بيشتر خنديديد؟

سکانس شنبليله معروف که با سيامک انصاري بازي کردم.

*آيا پيش مي آمد که مهران مديري از گرفتن و تکرار زياده از حد برخي از صحنه هاي کار عصباني شود؟

تا به حال در هيچ کاري و سريالي عصبانيت مهران مديري را نديده ام.

*شما جزو بازيگراني هستيد که در فعاليتهاي اجتماعي زيادي حضور داريد و عضو اهداکنندگان سلول هاي بنيادين هم هستيد. براساس چه ويژگي اين کار را انجام داديد؟

به هر حال حضور هنرمندان در کارهاي خيرخواهانه يک الگوسازي براي حضور مردم در اين عرصه ها است. از طرف سازمان اهداکنندگان سلولهاي بنيادين با من تماس گرفته شد و چون متوجه شده بودند من در اين نوع کارهاي خيرخواهانه مشارکت دارم از من براي عضويت در بانک اهداي سلولهاي بنيادين دعوت کردند. بعد از تماس از سازمان من هم با مهناز افشار تماس گرفتم و به اتفاق هم رفتيم و عضو شديم.

*سلبريتي ها در سالهاي اخير به شدت در شبکه هاي اجتماعي فعاليت دارند. نظر شما درباره حضور درفضاهايي مانند تلگرام و ايستاگرام چيست؟

مدتي صفحات اجتماعي ام را بسته بودم و تلاش کردم از اين جريانات حاشيه اي دور باشم اما ديدم به اسم من صفحات جعلي راه اندازي شده است و از طرف من به برخي از هوادارانم پاسخ هاي نامناسبي ارائه کرده بودند. ترسيدم که ممکن است از نام من سوء‌استفاده هاي ديگري بشود و بنابراين صفحه ام را مجددا راه اندازي کردم اما بازهم از اين شرايط ناراضي هستم. اين نوع توهين کردنها به هنرمندان در فضاي مجازي کمتر در دنيا رخ مي دهد. البته چون تعداد اين صفحات زياد است رسيدگي و پيگيري هر کدامشان کار دشواري است ولي اميدوارم مسئولين برخورد قاطعي با اين توهين‌ها انجام بدهند.

*به نظر شما به چه دليل نسل جوان که عموما در اين صفحات اجتماعي حضور دارند اينقدر پرخاشجو شده اند؟

يکي از دلايلش فاصله طبقاتي است که به وجود آمده است و جواني در تلويزيون و يا سايتها مي بيند فلان بازيگر و يا چهره ورزشي ماشين و خانه لوکسي دارد و او چنين امکاناتي ندارد و اين باعث پرخاشگري مي شود. الان همه ماها در زير ذره بين قرار داريم و هر کاري انجام دهيم و مثلا به فلان رستوران و يا سفر خارجي برويم فورا رسانه اي مي شود. در گذشته چون امکانات و تکنولوژي به اين گستردگي نبود و اطلاع از وضعيت ديگران خيلي کمتر بود در نتيجه جوانها بيشتر زندگي و حالشان را با هم نسلانشان ارزيابي مي کردند و نه با آدم هاي مشهور.

*از روحيات تان چنين برمي آيد که در دوران تحصيل شيطان و بازيگويش بوده ايد.

در کودکي و نوجواني خيلي پرجنب و جوش و به اصطلاح شيطان بودم و اصولا دوست داشتم با آدم هايي که خيلي جدي و مقرراتي بودند دچار چالش بشوم. هميشه با اين آدمها مشکل داشتم و نوعي يک دختر هايپر بودم.

*آيا هايپر بودن براي يک دختر در جامعه تبعات مثبت دارد و يا تبعات منفي؟

هميشه دچار چالش مي شدم و براي اينکه بتوانند من را تا حدي کنترل کنند من را براي تيم دووميداني انتخاب کردند.

*در زندگي شخصي هم هايپربودن‌تان براي شما دردسر آفرين است؟

هميشه به ضررم بوده است. البته در چند سال اخير با توجه سن و سالم کمي آرامتر شده ام.

منبع : ماهنامه دنياي زنان