درخشش مجدد آزاده نامداري با برنامه آبان و خواب مسئولان صداوسيما
يکشنبه 7 آذر 1395 - 7:47:42 AM
چه خبر - موفقيت آزاده نامداري با برنامه آبان

ماه‌هاي پاياني صدارت جناب سرافراز بر سازمان عريض و طويل صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران بود و هنوز زمزمه‌هاي استعفا بالا نگرفته بود که بوي خوش بازگشت ممنوع التصوير‌ها لابلاي خبرها پيچيد؛ نسيمي که تنها نصيب فرزاد حسني و رضا رشيدپور شد و به محمود شهرياري و جواد يحيوي و آزاده نامداري و ... وصال نداد. صبر آزاده نامداري هم براي بازگشت به آنتن سرآمد و حالا برنامه اش سر از آپارات درآورده است؛ همان مسيري که رشيدپور با «ديد در شب» طي کرد و يک‌هو رسانه ملي به خودش آمد و ديد، سيماست که يک مجري کاربلد را از کف داده نه اينکه آن مجري آنتن را از دست داده باشد.

بعد از نسل طلايي مجريان بانو که کودکي و نوجواني فرزندان معروف به نسل دهه شصت با آنها طي شده (مثل گيتي خامنه که هنوز باشکوه است)، حداقل در ده سال اخير تلويزيون مجري بانوي طراز اولي به بيننده معرفي نکرده که برنامه اي با نام او شناخته شود و اگر از نسل واسطي با نام‌هايي همچون ژيلا اميرشاهي و سونيا پوريامين بگذريم، آزاده نامداري مهمترين و پرمخاطب‌ترين مجري خانم در دهه گذشته تلويزيون بوده است؛ هر چند اجراي او بعد از برنامه «خانمي که شما باشي» رنگ آنتن را نديده باشد. رسيدن به اين جايگاه، حاصل مديران خوش‌فکر و تهيه کنندگان جسور و نظم و امتداد در رسيدن برنامه به آنتن است و البته بودجه‌اي حداقلي اما منظم و بي شک توانايي خود آزاده نامداري؛ همان زمان که مدت مديدي با برنامه «تازه‌ها» در دوران مديريت جواد حاتمي بر گروه اجتماعي شبکه يک، در دل برنامه سيماي خانواده فقط و فقط بيست دقيقه راس ساعتي مشخص، ميهمان خانه هاي مردم بود تا رسانه ملي بعد از مدت‌ها يک مجري قابل اعتنا و جوان و بانو، به مخاطب معرفي کند.

آن روزها اجراي نامداري متفاوت بود،جسارت داشت و نوآوري و البته آکنده بود از شور دخترانگي با پشتوانه شعور و آگاهي و البته صداقت. حالا او دو هفته‌اي است که با برنامه گفت و گو محور «آبان» با بيننده مرتبط شده است که شعارش را «برنامه اي براي بانوان ايران» انتخاب کرده، از قرار ميهماني غير از خانم ها نخواهد داشت، ناگفته هاي الکي ممنوع شده در رسانه ملي را با رعايت ضوابط قانوني بازگو خواهد کرد، حجاب مهمانان و گزارش هايش واقعي تر از آن چيزي است که در تلويزيون به بيننده تحويل داده مي‌شود و يک مشخصه مهم ديگر: با يک مجري که حالا پختگي مادرانه را هم مي‌شود پشت پلک هايش عيان ديد.

روزگاري نه چندان دور، رسانه و تصوير و معروفيت فقط و فقط با تلويزيون معنا مي شد؛ اما يک مثال تتلو کافي‌ست تا انحصار ابهت تلويزيون در چهره شدن آدم‌ها زير سوال برود؛ خواننده‌اي زيرزميني و اصطلاحا غيرمجاز که يک ثانيه آنتن نداشته و ندارد اما دنبال کنندگان چهار-پنج ميليوني‌اش در يک اپليکيشن در دسترس، براي شهرتي غير قابل انکار- چه موافق باشيم چه مخالف- کافي‌ست.

در همين روزگار نه چندان دور، کندن از تلويزيون و به دامان فضاي مجازي پناه بردن، حداقل براي يک مجري قماري دوسرباخت بود. هم فضاي مجازي در مقايسه با يک برنامه تلويزيوني آنقدرها بيننده نداشت، هم با اين حضور، آن مجري اصطلاحا پل هاي پشت سرش را خراب مي کرد و بازگشت به تلويزيون ديگر محال بود؛ مي شد از اينجا مانده و از آنجا رانده.

اما همين يکي، دو سال کافي بود تا دو تا اپليکيشن ساده، اين معادله را براي هميشه بشکند. حالا اين قمار، دوسربرد است. هم چنين برنامه اي در فضاي مجازي بينندگان بسيار بيشتري از تلويزيون دارد -منهاي برنامه «نود» که يک استثناست و قاعده نمي شود- و هم مديران سيما البته گاهي و تک و توک، با نگاه به اين برنامه ها به خود مي آيند که «اي بابا...چرا اين برنامه و اين مجري را در شبکه خودمان نداشته باشيم؛ چنانکه با «ديد در شب»، همين اتفاق افتاد و شبکه سه بود که رشيدپور را بازگرداند تا او را داشته باشد.

خوشحالم که آزاده نامداري هم صبر و تحملش براي حضور دوباره در تلويزيون سرآمد و دل را يکدله کرد تا در آپارات برنامه داشته باشد. دير يا زود آن سويه ديگر برد هم به او رخ خواهد نمود.

چند برنامه اي که از «آبان» گذشته، نمره قبولي گرفته؛ چون طبق تعريفي مشخص حرکت کرده، تيتراژ پاياني برنامه تحسين برانگيز است (البته اگر جلوي آن گرفته نشود!)گزارش هاي مرتبط با مهمان برنامه يک نقطه قوت است، دور بودن نامداري از آنتن باعث پسرفت و درجازدنش که نشده هيچ، به آگاهي هايش افزوده، آرامش خودش را از پس حواشي زندگي شخصي بازيافته و گفت و گوهاي موفق تري را نويد مي‌دهد.

اما...

منصفانه بعد از شمردن و گفتن از هنرها، مي شود عيب هايش را هم ديد؛

شلوغي دکور برنامه تشنه سادگي بيشتر است و رنگ‌هاي کمتر هر چند حضور نقوش اساطيري از زنان اسطوره اي همچون گردآفريد، آگاهانه است، صحبت‌هاي کارشناس برنامه که عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي است، به نظر ضروري نمي آيد و چيزي فراتر از آيتم هاي مشابه تلويزيوني ارائه نکرده است، جاي يک نوشيدني متمايز روي ميزي پيش پاي مجري و ميهمان براي ترکردن گلو خالي ست؛ چنانکه نامداري خود تجربه هاي مشابهي از دمنوش هاي فصلي و نوآورانه در «تازه ها»ي سيماي خانواده دارد، و اسپانسر....

امان از اسپانسر.... مدينه گفتي و کردي کبابم.... مي دانم که ناگزير است و ناگريز اما....

در گوشواره سمت چپ-بالا که هست، زيرنويس هم که مي شود، در انتهاي مرکز دکور که خودنمايي مي کند، به صورت آگهي بازرگاني، پخش که مي‌شود، مجري هم دوبار نام مي برد و توضيح مي‌دهد و تبليغ مي کند ....

بي شک از تيم خوشفکر برنامه بر مي‌آيد که راهکار ظريف و لايه‌مند ديگري بينديشند خصوصا که محصول، يک محصول تبليغي خاص(!) است.

و نکته آخر:

هيچ مرد و آدم منصفي، نمي تواند منکر پايمال شدن حقوق زنان اين سرزمين شود از پس تاريخ و جامعه و فرهنگي مردسالار و زن ستيز اما....

اما زنهار! شما که در پي آگاهي بخشي به بانوان براي احقاق حقوق خود در اين جامعه و منتقد جنسيت زدگي در شئون مختلف اجتماعي هستيد،خود در دام افتادن از آن سوي بام نيفتيد.

و جمله آخر، رسانه ملي و خصوصا سيما، کي از خواب گران برخواهدخاست؟!




منبع : khabaronline.ir


http://www.CheKhabar.ir/News/47504/درخشش مجدد آزاده نامداري با برنامه آبان و خواب مسئولان صداوسيما
بستن   چاپ