دختر جوان در دام فريب هاي شيطاني
شنبه 1 آبان 1395 - 2:37:40 PM
چه خبر - سرنوشت شوم دختر جوان مريم اغلب روزها به بوستاني نزديک خانه‌شان در يکي ازمحله‌هاي شمال شهر مي رفت تا کمي قدم زده باشد وهم روزنامه و مجله بخواند. دخترجوان يک روز که درحال قدم زدن بود به طوراتفاقي با مردي به نام کيارش آشنا شد. مرد ميانسال خوش چهره، توجه مريم را حسابي جلب کرده بود. چند روز پس ازاين آشنايي کيارش که خود را مجرد معرفي کرده بود به دختر جوان ابراز علاقه کرد. رابطه آنها هر روز صميمي‌تر مي‌شد تا اينکه کيارش ازعشق وعلاقه شديد به مريم سخن گفت واز او خواستگاري کرد. چندي بعد هم کيارش، دخـــــــترجوان را به بهانه آشنايي با خانواده‌اش به خانه دعوت کرد. مريم پس ازشنيدن اين پيشنهاد به فکر فرو رفت اما سرانجام با شنيدن حرف هاي عاشقانه مرد مورد علاقه‌اش قبول کـــــــرد که به ديدن خانواده کيارش برود، اما زماني که مريم وارد خانه آنها شد هيچ‌کس را آنجا نديد. اما همان موقع کيارش به اوگفت: پدرومادرش براي چکاب به بيمارستان رفته‌اند وخيلي زود بازمي گردند. بعدهم بلافاصله به سراغ يخچال رفت وازمريم با يک ليوان شربت پذيرايي کرد، اما همين که دختر جوان شربت را نوشيد از هوش رفت و وقتي هم به هوش آمد تازه متوجه شد در دام يک شيطان صفت افتاده است. اين درحالي بود که کيارش با تهديد ازاو خواست به رابطه‌اش ادامه دهد و فکرشکايت راهم ازسرش بيرون کند.اما مريم که زندگي‌اش را تباه شده مي‌ديد خيلي سريع به دادسراي جنايي تهران رفت و از او شکايت کرد. بدين ترتيب پرونده‌اي در شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران تشکيل شد و بازپرس آرش سيفي دستور بازداشت متهم را صادر کرد. وي پس از دستگيري گفت: «زماني که با مريم در پارک آشنا شدم به او دل بستم و تصميم گرفتم به هرشکل ممکن با او ازدواج کنم. اما چون متأهل بودم مي‌دانستم که مريم با اطلاع ازاين موضوع بي‌شک پاسخ منفي به من مي‌دهد. براي همين او را به بهانه‌اي به خانه‌ام دعوت کردم تا مجبور شود با من ازدواج کند!» با اعتراف‌هاي کيارش، او روانه بازداشتگاه شد تا تحقيقات در اين خصوص ادامه يابد. منبع: روزنامه ايران







http://www.CheKhabar.ir/News/44580/دختر جوان در دام فريب هاي شيطاني
بستن   چاپ