ممنوع التصويري نگار ميرسعيد مجري شبکه1 که فقط زمان حضور در تلويزيون چادري بود
يکشنبه 11 مهر 1395 - 3:46:44 PM
چه خبر - مصاحبه نگار ميرسعيد در ممنوع التصوير شدنش

شايعات زيادي پيرامون نگار (محبوبه) ميرسعيد در راهروهاي سازمان مطرح است و شنيده مي‌شود که بنا به دلايلي ممنوع‌الکار است و حق کار کردن و جلوي دوربين‌رفتن را ندارد. در حين گفت‌وگو با او متوجه شديم که او براي ممنوع‌الفعاليت بودنش هيچ توضيحي از حراست سازمان دريافت نکرده و معتقد است پرونده او در سازمان بر پايه شايعات و حرف‌هاي بي‌اساس بنا شده است.

نگار ميرسعيد اين روزها مشغول کامل کردن فيلمنامه‌اي براي همکاري با سامان مقدم است و از سويي ديگر مي‌خواهد تا پايان سال، نمايشي را هم روي صحنه ببرد.


تقريباً 3 سال از آخرين سري پخش «سين: مثل سريال» مي‌گذرد و تو ديگر نه به‌عنوان تهيه‌کننده و نه به‌عنوان مجري روي آنتن برنامه‌اي نداشتي. الان مشغول چه کاري هستي؟

يک فيلمنامه طنز به نام« 39 خبيث» نوشتم و ثبت کردم. بعد از آن به سامان مقدم آن را ارائه دادم و خيلي موافق بود و متن را دوست داشت اما از آن‌جايي که الان درگير «نهنگ عنبر2» هست، قرار است بعد از اتمام آن فيلم با هم مجدد درباره ساختش صحبت کنيم و سناريو‌ آن‌را کامل کنيم. نمايشنامه‌اي را هم نوشتم که در مراحل آخر است و قرار است تا قبل از پايان سريال حتما آن را روي صحنه ببرم. در اين دوران کم‌وبيش مسئوليت طراحي تبليغاتي برخي از پروژه‌ها را برعهده داشتم.

داستان39 خبيث چيست؟

يک کمدي موقعيت است و داستان يک دختر 39 ساله‌اي است که مي‌خواهد ازدواج کند اما به‌خاطر شرايطش مدام جلوي ازدواج کردنش گرفته مي‌شود و در نتيجه موقعيت‌هايي دست‌به‌دست هم مي‌دهند که اين نتواند به خواسته‌اش برسد. اين قصه، قصه‌اي خانواده‌پسند که مطمئن هستم درصورت ساخت مورد استقبال قرار مي‌گيرد.

اين فاصله با تلويزيون از چه موضوعي نشات مي‌گيرد. اين شايعه صحت دارد که تو ممنوع‌الکار شده‌اي؟

بله؛ من را بدون کوچکترين توضيحي و حتي احضار کردن هم ممنوع‌التصوير و هم ممنوع‌الکار کردند و اين خيلي غيرمنصفانه است. در دوره آقاي سرافراز من يک طرحي را براي ميلاد حضرت‌زهرا(س) تصويب کردم و تا حدودي هم پيش رفتيم و مي‌خواستيم عملياتي‌اش کنيم که به يک‌باره سرپرست وقت شبکه يک سيما يعني آقاي شريعت‌پناهي پرسيدند تهيه‌کننده اين برنامه کيست و وقتي فهميدند که من هستم گفتند من مرددم و فکر مي‌کنم ميرسعيد ممنوع‌الکار‌ است. اصلاً من با شنيدن اين موضوع سورپرايز و شگفت‌زده شدم و حتي فکر کردم شايد آقاي شريعت‌پناهي نمي‌خواهند با من کار کنند و براي همين بهانه آوردند. براي همين شخصاً رفتم حراست و پرسيدم من ممنوع‌التصوير هستم، گفتند که بله شما پرونده‌اي داريد و نمي‌توانيد کار کنيد.


ظاهر نگار ميرسعيد در تلويزيون

ظاهر نگار ميرسعيد در تلويزيونظاهر نگار ميرسعيد در تلويزيون

اين چه پرونده‌اي است که درباره‌اش از کسي سوالي نپرسيدي؟

من فقط فهميدم که اين پرونده بر روي حرف‌هاي آدم‌ها و اصطلاحاً خاله‌زنکي‌ها بنا شده بود چون نه حاضر هستند توضيحي به من ارائه بدهند و نه سندي روبه‌رويم بگذارند. من هيچ فيلم، هيچ تصوير و هيچ صدا و موردي از خودم نديدم که به‌عنوان سند پيش روي من بگذارند و بگويند با استناد بر اين شما نبايد کار کنيد. مدير وقت بخش مربوط به اين ماجرا بدون هيچ توضيح قانع‌کننده‌اي به من گفتند خانم ما تشخيصمان اين است که شما کار نکني!

اين سليقه بر چه اساسي استوار شده؟

بر اين اساس که ما يعني حفاظت پرسنلي تشخيص ميدهيم. يک اتفاق خيلي عجيب در سازمان اين است که حراست و حفاظت پرسنلي از هم جدا هستند. حتي من وقتي درباره مشکلم با آقاي پورمحمدي صحبت کردم( که جا دارد از ايشان به‌واسطه اين مصاحبه تشکر کنم که از من حمايت کردند و پدرانه من را درباره مشکلم راهنمايي مي‌کنند )، او هم به من گفت که اين دو دسته‌گي و دو نهاده بودن يکي از مشکلاتي است که سازمان به آن دچار است که دو جريان موازي که در نهايت همديگر قطع مي‌کنند و مي‌توانند همديگر را وتو کرده و به مجريان نظارت مي‌کنند. اين يکي از بزرگ‌ترين مشکلات تلويزيون ماست.

شما هم پذيرفتي که ممنوع‌التصوير هستي و ديگر تلاشي براي حل مشکلت نکردي؟

نه اصلاً. من همان موقع به آن آقا گفتم اگر من به شما الان يک تهمت يا افترايي بزنم شما فکتي داريد که ادعاي من را رد کنيد؟ بنابراين چطور ساده به من مي‌گوييد که حق کار کردن نداري. آخر بر چه اساس مني که از 17 سالگي دارم براي اين تلويزيون کار مي‌کنم را به همين سادگي محروم ميکنند؟!

خب آن زمان با چه حمايتي وارد تلويزيون شدي؟

بدون هيچ حامي و پشت و پناهي. من در سن 17 سالگي از طريق آزموني که باشگاه خبرنگاران جوان برگزار کرده بود وارد تلويزيون شدم. ما در آن زمان 4 نفر بوديم که وارد بخش خبر جوانه‌ها شديم. همزمان بعد از آن وارد شبکه جام‌جم شدم. يعني تمام نوجواني‌ من در تلويزيون گذشت.

چندسال گوينده خبر بودي؟

تقريباً 7 سال هرروز گوينده خبر جوانه‌ها بودم و به‌صورت همزمان در شبکه جام‌جم خبر سياسي مي‌خواندم. بعد از آن از معاونت سياسي به معاونت سيما آمدم. در معاونت سيما يک برنامه ورزشي داشتم که هم نويسنده‌اش بودم و هم مجري آن و پيمان يوسفي تهيه‌کننده‌اش بود. بعد از آن به تازه‌ها آمدم و بعد از آزاده نامداري يک مدت کوتاهي در آن برنامه اجرا و تهيه کردم.

بگذريم. بعد ازآن چه کردي؟

من يک طرحي به مهدي فرجي دادم که درباره زناني بود که مشاغل عجيب داشتند، يعني سرپرست خانوار هستند اما مشاغل عجيب دارند. آقاي فرجي با آن طرح مخالفت کرد و براين عقيده بود که امکانش نيست که همه اين زنان را به تلويزيون دعوت کرد. طرح بعدي که من به او دادم «کمي متفاوت» بود که پذيرفته شد اما از آن‌جايي که من حس کردم نجمه جودکي خيلي دوست دارد اجرا کند کار را به او سپردم وخودم تهيه کردم و هيچ دليلي براي اين کار نداشتم جز اين‌که دوست داشتم او به آرزويش برسد.

«کمي متفاوت» برنامه‌اي بود شبيه به «ماه‌عسل» و خيلي فرم خوبي گرفت. بعد از آن طرح «سين: مثل سريال» را ارائه کردم که پذيرفته شد و آقاي فرجي خيلي اسقبال کرد و ما اولين سري آن را در نوروز رفتيم و تقريباً همه بازيگران و کارگردانان شاخص را دعوت کرديم. در آن برنامه محمدسلوکي مجري بود و نجمه جودکي را به‌عنوان خواننده پيامک‌ها گذاشتيم. من از او خواستم که صرفاً خواننده پيام‌ها هم نباشد و در بحث‌ها شرکت کند و اطلاعات به مخاطب بدهد.


نگار ميرسعيد در خارج از تلويزيون

نگار ميرسعيد در خارج از تلويزيوننگار ميرسعيد در خارج از تلويزيون

از آن‌جايي که همه بازيگران را به آن برنامه دعوت کردي به‌نظر مي‌رسد حمايت خوب مالي هم داشتي که در آن زمان از شبکه تامين ميشد. درسته؟

ما يک برآوردي داشتيم که با همان برآورد هم پيش رفتيم. بازيگراني هم که دعوت کرديم اغلب با ميل و رغبت آمدند و خيلي از آن‌ها هديه نگرفتند و با لطف به برنامه آمدند. اما خب دراين ميان چهره‌هايي هم مثل حسن فتحي بودند که آقاي فرجي با تاکيد از ما خواست که حتما به اين‌ها هديه بدهيم. اما در حالت عادي ما خرج اضافه نداشتيم و کاملاً سالم پيش رفتيم. سال دوم هم دوباره شبکه از ما خواست که اين برنامه را توليد کنيم. بعد از آن خودم اجرا کردم و مجري قسمت خانم‌ها خودم بودم.

بعد از سه سري «سين: مثل سريال» ديگر ما هيچ برنامه‌اي از تو نديديم.

بله از عيد 93 تا الان ديگر من هيچ کاري در تلويزيون نداشتم. پيشنهاد سري چهارم را دوباره ارائه دادم اما آقاي شريعت‌پناهي معتقد بودند چون با شهادت حضرت زهرا(س) مقارن است فعلاً‌ برنامه را نسازيم و بعد از آن هم ديگر محقق نشد.

خيلي‌ها دوست دارند بدانند که چرا مدير وقت شبکه در آن دوران اين‌قدر از تو حمايت کرد؟

اولاً که اجازه بدهيد اين توضيح را بدهم که مهدي فرجي مدير بسيار لايقي است او از مديرگروه فيلم و سريال به مديريت شبکه رسيده و بارهاوبارها شاهد بوديم که چقدر بتانسيل‌ها و توانايي‌هايش را به تلويزيوني‌ها اثبات کرده است. بهترين برنامه‌ها و سريال‌ها در دوره مديريتي او ساخته شد وکسي به حرفه‌اي بودن او هيچ شکي ندارد براي همين است که اعتقاد دارم آدم‌ها با شايستگي‌هايشان خودشان را توضيح مي‌دهند. من سال‌ها کار کردم و تهيه‌کنندگي کرده بودم. ببين مقداد مومن‌نژاد متولد 1362 هست، احسان عليخاني متولد 61 است و... آقاي فرجي به مومن‌نژاد فرصت تهيه‌کنندگي داده و به من هم اين فرصت داده است.
من با آقاي عليخاني همسن هستم و با آزاده نامداري و سحر رضوي هم در يک نسل هستم. ما همه کساني بوديم که از سال 77 و 78 وارد سازمان شديم و چيزي حدود 16 سال پيش وارد اين عرصه شديم. جالب‌تر آن است که من ديده‌ام حتي علي ضياء هم تهيه‌کننده شده است.

چرا کسي او را متهم به چيزي نکرد. پس چرا بايد درباره من اين حرف‌هاي خاله‌زنکي شنيده شود؟ چرا وقتي تازه‌ها را اجرا کردم کسي نگفت آقاي فرجي به ميرسعيد لطف دارد؟ چرا وقتي کمي متفاوت و فرصت ويژه را تهيه و توليد کردم کسي نگفت آقاي فرجي به ميرسعيد لطف دارد؟ من که به يک‌باره کسي پرتم نکرد و هولم نداد که باعث سوال ديگران شوم من کنار آقاي حياتي؛ يکي از بهترين گوينده‌هاي خبر تلويزيون 7 سال خبر خواندم.

من از پنجره و زير ميز فلان مدير با پول و رابطه وارد نشدم. شما تصور کن وقتي من 4و نيم صبح بخش خبري داشتم بايد در برف و باران ساعت 2 شب مي‌آمدم سازمان ، کسي اين سختي‌هاي من را نديد اما به يک‌باره بعد از سين مثل سريال اين انگ‌ها و اين اتهامات را به من وارد کردند.

جمعي از اين حرف‌ها به حراست مي‌رسد، و به‌نظر مي‌رسد همين‌ها جلوي اجرا و برنامه‌سازي تو را گرفته است.

بله؛ کاملاً بدون سند و الکي! فحواي کلام ما در حراست اين بود که من پرسيدم چرا من ممنوع‌التصوير هستم و در پاسخ شنيدم : دوست داريم! زماني که محمد سرافراز؛ رئيس سازمان بود و زهرايي در حراست بود من بارها گفتم خب فيلم يا صدا يا تصويري از من نشان دهيد که من حداقل ديگر به شما مراجعه نکنم و سکوت کنم. اما هيچ چيزي به من ارائه نشد چون گويا تلويزيون قانوني براي توضيح دادن ندارد. به آقاي صابري گفتم شما 6 ماهه آمديد و من در 17 سالگي با برف يک‌متري سربالايي جام‌جم را آمدم و رفتم. شما مي‌دانيد که من چه جايزه‌هايي گرفتم که حالا من را ممنوع‌الکار کرديد؟ برنامه‌هاي کيفي من درجه کيفي (الف) داشته است و...

هيچ موردي کتبي براي اين‌که چرا جلوي فعاليت‌هايت گرفته شده، ارائه نشده است؟

نه من هيچ نامه‌اي ندارم و هيچ توضيحي به من کتبي اعلام نشده است و فقط شفاهي اين مطلب عنوان مي‌شود. درکل بايد بگويم هيچ چيزي در اين دنيا وجود ندارد که من را به تلويزيون وابسته کند و شهوت آنتن ندارم. من هميشه دوست دارم که اسمم معروف‌تر از چهره‌ام باشد. به‌عنوان يک دختر 32 ساله هم کارنامه‌ خالي ندارم و از خودم راضي هستم.

پس چه چيز الان تو را ناراحت مي کند که در اين مصاحبه از تو چهره‌اي گلايه‌مند ساخت؟

يک بي‌عدالتي‌هايي وجود دارد که براي آن توضيحي ارائه نمي‌شود. شما ببينيد الان مهراب وپيمان قاسم‌خاني را ممنوع‌الکار مي‌کنند و هيچ توضيحي به اين دو نفر که سرمايه‌هاي تلويزيون به‌شمار مي‌آيند داده نمي‌شود. من فقط اميدوارم مدير جديد حفاظت پرسنلي راه قبلي را پيش نگيرد وفقط يک توضيح منطقي به اشخاص براي ممنوع کردنشان ارائه دهد. همين. در آن شرايط حداقل من مي‌دانم ديگر بلاتکيلف نيستيم و براي زندگي‌ام برنامه‌ريزي جديدي مي‌کنم.

شما بيرون از سازمان بدون حجاب چادر هستي و جلوي دوربين با چادر. چرا؟

من از اول که گزينش رفتم عنوان کردم که من فقط براي اجراي تلويزيوني چادر مي‌پوشم چون با آن احساس امنيت ميکنم. ضمن اين‌که بيرون از سازمان هم هيچ‌گاه پوشش غيراخلاقي نداشتم. بنا به فرمايش رهبري هم حجاب در صداقت و حيا و متنانت است نه فقط چادر.




منبع : روزنامه وصف صبا

http://www.CheKhabar.ir/News/42641/ممنوع التصويري نگار ميرسعيد مجري شبکه1 که فقط زمان حضور در تلويزيون چادري بود
بستن   چاپ