چاپ

چه خبر - بهنوش بختياري بازيگري که يک سلبريتي واقعي است!

بهنوش بختياري يک سلبريتي به تمام معناست. از حضور پررنگ و مداومش در فضاي مجازي تا فعاليت هاي سينمايي و اجتماعي اش در زندگي واقعي. يک چهره رسانه اي که موافقان و مخالفان پرشماري دارد و اظهارنظرهايش دائما خبرساز مي شوند.

بازي متفاوت بهنوش بختياري در فيلم «من» اما، نظر بسياري را جلب کرد و اغلب منتقدان تحسين اش کردند. با بختياري درباره اين فيلم و کمي هم زندگي خصوصي اش صحبت کرده ايم. مصاحبه پيش از آن انجام شد که در اينستاگرام تغييراتي به وجود بيايد و تعداد فالوئرهاي خانم بختياري با ريزش مواجه شود. پس امکان پرسيدن اين سوال را نداشتيم.

***

شايعه شده بود که بهنوش بختياري از همسرش جدا شده.

بله آن شايعه را شنيده بودم. نه، من جدا نشده ام و خدا را شکر 9 سال است که دارم زندگي مي کنم و قصد جدايي هم ندارم. به شايعات پايان دهيد!

اينکه همسر شما در مراسم مختلف در کنارتان حضور ندارد باعث شده اين شايعه به وجود بيايد.

همين طور است. وقتي که همراه و همسر يک فرد در بيشتر مواقع در کنارش نباشد از اين حرف ها پيش مي آيد. همسر من به دليل اعتقادات شخصي که دارد مايل نيست عکس يا فيلمش جايي باشد، اين چيزي است که من از روز اول هم مي دانستم و از آن خبر داشتم. همسرم هميشه به من مي گفت که برايم عجيب هست که تو مي تواني خودت را در معرض قضاوت ميليون ها انسان قرار بدهي و از اين موضوع ترسي نداري، من واقعا اين موضوع را دوست ندارم و واقعا دلم نمي خواهد هرکسي راجع به من نظر بدهد.

اين اعتقادي است که همسر من دارند، اما نمي دانم از خوب يا بد روزگار است که طرف مقابل همسرم که خودم باشم، کسي است که معروف است و يکي دو بار وقتي ايشان من را همراهي کردند واقعا به همسرم سخت گذشت. من هم قوتي که ديدم دارم به عقيده ايشان بي احترامي و دهن کجي مي کنم، از او خواستم در چنين مکان هايي همراه من نباشد. چون هرجا که من باشم موضوع عکس و فيلم هم وجود دارد. اما مردم وقتي همسرم را در کنارم نمي بينند فکر مي کنند که از ايشان جدا شده ام و شايعه درست مي کنند. البته اگر واقعا آدم جدا شده با شد و به طور علني اين موضوع را اعلام کند، خيلي هم خوب است اما وقتي من جدا نشده ام چرا بايد بگويم که جدا شده ام؟

واقعيت را بايد گفت.

بله. اما خب اين هم از طرف ديگر خوب است که بگويند جدا شده ام.

اگر ديگران فکر کننده جدا شده ايد، نقش بيشتري به شما مي دهند؟

شايد. اما در کل اين اتفاق نيفتاده است. خدا را شکر 9 سال است که با همسرم کار هم هستيم و زندگي مي کنيم.

شما پرطرفدارترين فرد در فضاي مجازي هستيد؛ خاطرم هست که شکايت داشتيد که مردم براي شما حريم شخصي قائل نيستند.

بله. الان که پست هايم را چک مي کنم خبري از کامنت هاي واقعي دوستانم نيست، همه تبليغات است. يعني فکر نمي کنم در ايران برندي باشد که زير پيج من تبليغ نکرده باشد. اما باز هم من با اين موضوع مشکلي ندارم. خيلي از دوستانم هستند که سريع بلاک مي کنند اما من مي گذارم باشند و حتي لايکشان هم مي کنم، خيلي هم خدا را شکر مي کنم که وجودم يک وسيله کوچکي شده براي اينکه انسان ها بتوانند از طريق من درآمد بيشتري کسب کنند، چه اشکالي دارد؟ اگر من نتوانم اين را براي مردم ببينم که خيلي آدم کوچکي هستم.
درباره اينکه پرطرفدار هستم هم بله. من هر کسي را بيرون مي بينم به من مي گويد که فالوئر شما هستيم و به من لطف مي کنند. فالوئر کسي بودن هم هميشه جنبه علاقه ندارد، ممکن است بعضي اوقات جنبه کنجکاوي هم داشته باشد. اين يعني همه کساني که پشتيبان و همراه من هستند، لزوما طرفدار من نيستند.

شما جزو معدود بازيگراني هستيد که نسبت به اتفاقات جامعه و بلايايي که پيش مي آيد عکس العمل نشان مي دهيد. اين تعهد از کجا مي آيد؟

بله من ذات بختياري دارم، پدرم بختياري هستند و اصلا نمي توانم آدم منفعلي باشم. ژن من منفعل نيست و نسبت به ظلم و بي عدالتي رسما واکنش نشان مي دهم و ناراحت مي شوم. خود من رنج زندگي و بي عدالتي زيادي کشيده ام و مراحل سختي در زندگي گذرانده ام، به خاطر همين بدترين چيز در زندگي را بي عدالتي نسبت به مسائل اجتماع يا هر چيزي مي دانم فکر مي کنم آدم بي تفاوت از آدم بد خيلي بدتر است. آدم بد شمشيرش از روست و مشخص است تکليفش چيست اما آدم بي تفاوت به نظر من خيلي بدذات است. نمي شود آدم ظلم ببيند، مسئله اجتماعي ببيند و قدرت مبارزه با آن را داشته باشد اما حرفي نزند. من عقايدي که دارم را بيان مي کنم و پاي آنها ايستاده ام و عقايدم را تبليغ مي کنم.

اين همه فعاليتي که شما داريد انرژي زيادي از شما نمي گيرد؟

خدا را شکر آدم پرانرژي اي هستم و از خدا ممنونم چون اين ويژگي را خدا به من عطا کرده اما گاهي اوقات از کج فهمي ها و کج بيني ها خيلي ناراحت مي شوم. بله، انرژي من را مي گيرد. بعضي شب ها وقتي به منزل مي رسم همه چيز خاموش است يعني واقعا دوست ندارم هيچ روزنه اي به دنياي بيرون داشته باشم. سرم سنگين مي شود و اذيت مي شوم ولي خب بايد تحمل کرد.
در حال حاضر نسبت به يک سال قبل خيلي بهتر شده ام؛ تا يک سال پيش يک جمله بد به چشم من مي خورد، گريه مي کردم. اما الان متوجه شده ام که اين هم جزئي از مسائل جامعه است و در ازاي اينها خدا چيزهاي خوبي به من داده است.

چقدر با محدوديت هايي که براي بازيگران خانم در سينما و تلويزيون ايران وجود دارد مواجه شده ايد؟

تقريبا هفتاد، هشتاد درصد ابزار بازيگري را خانم ها در ايران ندارند که يکي از آنها لباس هاي مختلف است که به شما تنوع شخصيتي مي دهد. مثلا شما کت و دامن بپوشي يک آدم ديگر مي شوي، شلوار شش جيب بپوشي فرد ديگري مي شوي. ما اين را نداريم، از نظر حجاب هم عرف جامعه هست، شما با موي کوتاه چتري مشکلي يه آدم ديگر هستي و موي بور آدمي ديگر. اصلا کاري به زيبايي آن ندارم، فقط مي گويم که مدل مو يا لباس چقدر مي تواند به بازيگر کمک کند.
همه خانم هاي بازيگر ما با سي درصد ابزار بازي مي کنند. بخش کمدي که سختي هاي بيشتري هم دارد، به اين اين دليل که نمي گذارند خيلي کارها را انجام بدهيم. مثلا من يک قطعه ساده اجرا مي کردم، مي ديدم که هفده تا اصلاحيه پخش دارد. نمي دانم اين اصلاحيه ها از کجا آمده؛ من پشت يک ميز نشسته ام و اخبار مي گويم، چه کار کرده ام که هفده تا اصلاحيه پخش به من خورده؟ با اين شرايط کار مي کنيم و اشکالي هم ندارد، خانم ها اين مشکل را خيلي دارند و به نظرم بايد در مورد ما خيلي کوتاه بيايند.

خيلي ها فکر مي کنند کمدي بازي کردن خيلي ساده است، با اينکه بسيار دشوارتر از نقش هاي جدي است.

در خيلي از همين سريال هايي که اخيرا از تلويزيون پخش شد، خيلي از دوستانمان را ديديم که تلاش مي کردند نقش هاي کمدي بازي کنند و درنيامده بود و مردم هم نپذيرفتند، پس مي شود به اين نتيجه اي که شما مي گويي رسيد. واقعا کمدي بازي کردن سخت است. علي رغم اينکه هيچ وقت کمدين را جدي نمي گيرند و به او بها نمي دهند.
بعد از فيلم «من» چه منتقدين و چه کارگردان ها نظرشان درباره من تغيير کرد. همين ديروز بهاره کيان افشار با من تماس گرفته بود و مي گفت که من متحير مانده بودم که تو چطور مي تواني؟ گفتم من نبودم، سهيل بيرقي بود.

پس اين فيلم برايتان فايده داشت؟

فيلم آقاي بيرقي براي من يک حُسن داشت. زماني که قرار بود سکانس خانم جلسه اي را بازي کنم خود ايشان هماهنگ کردند من دو بار رفتم جلسات مولودي. هميشه ذهنم نسبت به خانم هايي که حجاب هاي اين طوري دارند يک جوري بود اما از نزديک که آنها را ديدم، ديدم که چقدر آدم هاي محترمي هستند. ما که حجابمان شبيه آنها نيست هميشه انگار با هم اختلاف نظر داريم و انگار خيلي از هم دور هستيم اما من چيزهاي خوبي در آنها ديدم که آن را خيلي دوست داشتم. اين جور آدم ها مي توانند پولکي هم باشند که مي شود همان مليحه اي که در فيلم ديدي، اين جزو خصايص انساني است. اما ادب، نزاکت و تربيت همه خوب است. برايم خيلي درس خوبي بود.

منبع : هفته نامه تماشاگران