چرا دلواپسان از فيلم فروشنده متنفر هستند؟!
جمعه 26 شهريور 1395 - 2:44:32 PM
چه خبر - انتقاد دلواپسان از فيلم فروشنده

اين روزها که علاقه مندان سينما در برخي از رسانه هاي دلواپس درباره ترويج بي غيرتي در فيلم «فروشنده» مي خوانند شايد ياد شخصيت رضا عطاران در فيلم طبقه حساس کمال تبريزي بيافتند. شخصيتي که به اصطلاح بسيار غيرتي بود و حتي غيرت را جزو اصول دين مي دانست. البته تماشاگري که طبقه حساس را مي بيند از نظر او، چنين نوعي از غيرت داشتن، بسيار مضحک و بي مورد و خنده دار است. شايد بسياري از علاقه مندان فرهادي و سينمايش، وقتي مطالب دلواپسان را مي خوانند، عضباني شوند اما شايد بسياري از آنها به خودشان مي گويند اين نوع از مطالب، شبيه همان واکنش هاي شخصيت اصلي فيلم طبقه حساس است که بيشتر مضحک و خنده دار است تا جدي. البته شخصيت اصلي فيلم کمال تبريزي، متحول مي شود اما به نظر مي آيد هيچ اميدي به متحول شدن دلواپسان نيست.

راز حمله دلواپسان به فروشنده چيست؟

بسياري از علاقه مندان سينما از خود مي پرسند که راز حمله شديد دلواپسان به فيلم فروشنده چيست؟ فيلمي که واقعا هيچ چيزي براي دلواپس شدن ندارد. پس چرا اينقدر به اين فيلم حمله مي کنند؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت به اعتقاد بسياري، هدف اصلي آنها فيلم فروشنده نيست، بلکه هدف اصلي، زدن دولت است... از سويي ديگر آنها يک فيلم و يا يک کارگردان را براي حمله کردن انتخاب مي کنند، وقتي پيدا کردند مي روند در آن فيلم و يا زندگي آن کارگردان چيزي و مسئله اي را پيدا مي کنند تا دليل قانع کننده اي براي حملات خود داشته باشند.

ترويج بي غيرتي را از کجايشان آورده اند؟

شب قبل از آغاز اکران عمومي فيلم فروشنده، اين فيلم در اکران ويژه اي براي خبرنگاران، در پرديس سينمايي تماشا (به لطف مسعود نجفي، مدير اين پرديس سينمايي) نمايش داده شد. همان شب در پايان فيلم يک سوال در ذهن بسياري به وجود آمد که اين دلواپسان، ترويج بي غيرتي فيلم فروشنده را از کجا درآورده اند؟

ادعاهاي عجيب شمقدري عليه فروشنده

جواد شمقدري، رييس سابق سازمان سينمايي از جمله اين دلواپسان است. حالا خيلي ها مي دانند که مدتي پس از اهداي جايزه اسکار 2012 به «جدايي نادر از سيمين» بود که شمقدري در يک اظهارنظر جنجالي عنوان کرد اين اسکار حاصل لابي سازمان سينمايي با اعضاي آکادمي اسکار بوده که اين اظهارنظر او با واکنش هاي جالبي از سوي موافقان و مخالفان سينماي فرهادي مواجه شد. البته شمقدري لابي مدنظر را تنها براي فيلم فرهادي استفاده کرد، فيلمي که حتي تا پاي لغو پروانه ساخت توسط خود شمقدري هم پيش رفت. اما در نهايت ساخته شد و پرافتخارترين فيلم تاريخ سينماي ايران در عرصه بين المللي لقب گرفت.

اما شمقدري به تازگي در گفت و گو با جام جم نظر خود را درباره انتخاب احتمالي فيلم «فروشنده» تازه ترين اثر اصغر فرهادي براي ارسال به آکادمي اسکار چنين بيان مي کند: «ارسال «فروشنده» که شنيده ام نسبت به «جدايي نادر از سيمين»، اثر خوبي نيست و پسرفت محتوايي دارد، يک درجا زدن و حتي عقبگرد است. ما بايد فيلمي را به عنوان نماينده سينماي ايران به اسکار بفرستيم که رويکرد استراتژيک نظام را دارد، نه اثري که غيرت ايراني و مسلماني را زير سوال مي برد. اينکه شما حرف دشمن را بزني و آنها به تو جايزه بدهند ارزشي ندارد، اگر توانستي حرف خودت را به دشمن بزني و از آنها جايزه بگيري، اين اهميت و ارزش دارد.»

درخواست براي مميزي فيلم فرهادي

پس از انتشار گفت و گوي حجت الاسلام پژمان فر، رييس کميسيون فرهنگي مجلس مبني بر اينکه يکي از اعضاي پروانه نمايش اصلاحاتي را براي فيلم فروشنده به ارشاد اعلام کرده و عنوان داشته بدون اين اصلاحات با اکران آن مخالف است، خبرگزاري اصولگراي نسيم از اين نوشت که طبق شنيده هايش اين عضو شوراي پروانه نمايش، حجت الاسلام خاموشي، رييس سازمان تبليغات اسلامي بوده است. حجت الاسلام خاموشي يکي از اعضاي مهم شوراي پروانه نمايش است که نظراتش نقش مهمي در سرنوشت فيلم هاي سينمايي دارد.

روايت رجانيوز از قيصرکشي در فروشنده

رجانيوز نيز از جمله رسانه هاي دلواپس بود که در يکي از مطالب خود نوشت: «اگر سي- چهل سال قبل قهرمان سينماي ايران «قيصر» و «صادق کرده» بودند که براي ناموس شان سه برادر آق منگل را مي کشتند يا 9 راننده کاميون را براي لکه دار کردن عصمت همسرشان به مسلخ مي بردند، امروز فرهادي نسخه ديگري پيچيده است و مي گويد، از اين فضاي سنتي بايد به فضاي مدرن عبور کرد، ديگر زمان انتقام و خشم نيست، حالا دوره بخشش و فراموشي است. فرهادي به وضوح قيصرکشي مي کند و از تقوايي و کيميايي عبور مي کند و حرف تازه اي دارد؛ غيرت براي دوران سنت بود، در دوران مدرن اين چيزها مايه دردسر است.»

کاريکاتور جالبي درباره واکنش تند بهروز وثوقي به تيتر کيهان

در زمان موفقيت فيلم فرهادي در کن، کيهان در مطلبي مدعي شد: «فيلم فروشنده فرهادي، فيلمي در نکوهش غيرت و تعصب است. پس از انتشار اين مطلب، روزنامه قانون کاريکاتور جالبي را منتشر کرد که در آن به واکنش تند بهروز وثوقي به تيتر کيهان اشاره شده بود. در اين کاريکاتور، بهروز وثوقي بازيگر فيلم قيصر به دفتر روزنامه کيهان مراجعه کرده و خطاب به کيهاني ها گفته بود: «اگه مشکل شما غيرت و تعصب است بگذاريد فيلم من و داش فرمون من بره کن! مي گذاريد؟ نمي گذاريد که!»

فراستي: حمايت بزرگترين خاندان تروريسم در منطقه از فيلم «فروشنده» مايه سرافکندگي است

10خرداد امسال بود که مسعود فراستي، منتقد در اظهاراتي تند عنوان کرد: «حمايت مالي خواهر پاشداه قطر، بزرگترين خاندان حامي تروريسم در منطقه از فيلم فروشنده قطعا افتخار نبوده و مايه سرافکندگي است.» فراستي در گفت و گو با خبرگزاري بسيج، افزود: «من فيلم را نديده ام که راجع به آن صحبت کنم ولي چنين حامياني آدم را شکل خودشان مي کنند. راجع به آن جايزه هم که بايد گفت جايزه سوم، چهارم جشنواره است و اين همه هياهو در مورد آن شده است.»

در فيلم فروشنده اصغر فرهادي به غير از هنجارشکني چه اتفاقي افتاده است؟

نصرالله پژمان فر از ديگر دلواپسان فيلم فروشنده است. او که رييس کميسيون فرهنگي مجلس است. در نشست طرح ديده بان که در مسجدالزهرا دانشگاه فردوسي مشهد برگزار شد، با بيان اينکه در دنيا، سينما يک ابزار مهم فرهنگي براي حل بسياري از مسائل و موضوعات است، ابراز عقيده کرد: «در فيلم فروشنده اصغر فرهادي به غير از هنجارشکني چه اتفاقي اتفاده است؟ سوال اينجاست که اين تعداد فيلمي که ساخته مي شود چند درصد از مشکلات را حل مي کند؟»

حمله شديد رجانيوز به رييس سازمان تبليغات اسلامي به بهانه اکران فيلم فروشنده

رجانيوز در گزارشي با انتقاد شديد از رييس سازمان تبليغات اسلامي نوشت: «حجت الاسلام سيدمهدي خاموشي، رييس سازمان تبليغات اسلامي، عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي، عضو شوراي فرهنگ عمومي کشور و عضو هيات امناي دفتر تبليغات اسلامي در حوزه علميه قم و عضو داراي حق وتو در شوراي پروانه نمايش، فيلم را ديده است و سلبا و ايجابا نظري نداده، نه موافق بوده، نه مخالف تا خدايي نکرده دل هنرمند ساختارشکن نشکند، لباس پيامبر بر تن کرده و نمايندگي رهبري را بر دوش دارد، اما به سمت کساني غش کرده که دارند دين و ايمان را به تاراج مي برند.»

درخواست عجيب سايت اصولگرا از کيميايي براي واکنش نشان دادن به فيلم فرهادي

سايت مشرق در مطلب ديگري مي نويسد: «آقاي کيميايي! فيلمسازي که خود را دانش آموخته غيرمستقيم شما مي خواند امروز فيلمي ساخته در مذمت قيصربودن. يعني به همين زودي قيصر رفت در لانگ شات و شوت شد سمت تساهل مدرنيسم. با اين تفسير از فيلمي که «فروشنده» است کجا بايد بگرديم تا مردانگي را جستجو کنيم؟! چه کسي «مشتري» ماست! در سينمايي که از انسان جسدش را مي بيني، کشتن روح مردانگي مرگ خطاي بزرگ سينماي امروز نيست؟! حالا مردانگي با اين هنرورزي معاصر مرده؛ فقط حرف مي زند و تصميم گيرنده نيست و بايد از جهالت (به تعبيري وارسته تر از قداست) مردانه فاصله بگيرد و لچک به سر تصميم بگيرد که بزنگاه کجاست؟!

آيا در دوراني که هنرورزان و هنرمندان قصد دارند انگليسي را با لهجه آمريکايي ادا کنند، مردانگي آميخته با هنر بصري سينما کارکرد معاصرش را از دست داده است؟! والله اين سينما، برفوش مردانگي است که با سيرت و صورت و سلوک اصل سينما در تعارض!»

مردانگي ندارد

در ادامه مطلب مشرق آمده است: «خالق قيصر کجايي که شاگردان شما سينمايي را خلق کرده اند که انسان دارد، آدم دارد، پدر دارد، مادر دارد، بچه دارد، خيابان و کاسب و دادگاه و اتوبوس و مترو دارد، عشق دارد و داستان انسان در روزگار خودش را دارد، اما مردينه و مردانگي ندارد! در بساز و بفروش فروشنده وار سينمايي، تابش هيچ آرمان مردانه اي در آن نيست و حالا مي فهمم که چرا عده اي سعي مي کنند بيضايي و تقوايي بازگردند و فيلم بسازند تا زنينه صفتان کمتر مردانگي ما را بزک به تعادل و تفاهم مدرن کنند.»

اصغر فرهادي براي مردانگي کدام جامعه نسخه مي پيچد؟

نويسنده مقاله «اصغر فرهادي براي مردانگي کدام جامعه نسخه مي پيچد؟» سايت مشرق نوشته: «فروشنده يک نسخه براي مخاطبش مي پيچيد؛ مخاطبي که از طبقه اجتماعي متوسط به بالاست؛ مخاطبي که اهل هنر هم هست. آدم باآبرويي هم هست (آنقدر که حتي خجالت مي کشد ماجراي تعرض را به پليس بگويد). از قضا مرد هم معلم است و حتي در فيلم، تجربيات و آموزه هايش را منتقل مي کند؛ آموزه هايي که يکي از آنها فيلم «گاو» است و حکايت استحاله عجيب «مشد حسن».

نسخه اي که براي مرد پيچيده مي شود اين است که حتي اگر به ناموست تعرض شد، کاري نداشته باش. اگر به فکر پيدا کردن متعرض باشي، اخمو مي شوي. بي خواب مي شوي. همه مسخره ات مي کنند. پيدايش هم که کني، چيزي عايدت نمي شود. به هر دليلي به سراغ پليس نرو يا اعتماد نکن يا به هر دليلي از خيرش بگذر. دست آخر هم اگر بخواهي کوچک ترين نوع انتقام را بگيري و مثلا يک پس گردني به او بزني، ممکن است اتفاقي جبران ناپذير برايش بيفتد و تازه آن وقت همه و همه پشت سر شخصيت متعرض قرار خواهندگرفت؛ از مردم و مخاطبان فيلم تا همکاران مرد و حتي زني که به او تعرض شده است.»

فروشنده مصداق دياثت فرهنگي است؟

هفته نامه يالثارات يک هفته بعد از توهين مستقيم و واضح به هنرمندان حاضر در جشن حافظ، در حالي که همه منتظر توقيفش بودند، با تيتري تند عليه فيلم فروشنده و متني تندتر عليه شهاب حسيني که به توهين به هنرمندان توسط اين هفته نامه و اکنش نشان داده بود، تاخت. تيتر مطلب يالثارات درباره فيلم فروشنده به طور کامل گوياي آنچه در متن نوشته شده بود: «غيرت را با فروشنده، خواهدفروخت، عرياني جشن حافظ کيلويي چند؟!»
اين هفته نامه، هفته بعد از آن هم در مطلبي با تيتر فروشنده فرهادي مصداق دياثت فرهنگي است، نوشت: «واقعا آمريکايي ها و فرانسوي ها به فيلم هايي که در متن و محتوايشان نمايش جنسي و اتراکسيون نيست چگونه جوايز مهمي را تعيين مي کند و با چه ترفندي در جنشواره کن 5 دقيقه به صورت ممتد براي فيلمي مثل فروشنده کف مي زنند؟ آيا سينماگر ما چيزي را کشف کرده که ساير سينماگران فرنگي در يکصد سال اخير عمر سنما کشف نکرده اند؟

پرواضح است که محتوايي در فرم فيلم ريخته شده که چنان مطلوب فرنگي هاست که نمي توانند دستخوشي برايش در قالب جوايز لوکس فرنگي جشنواره اي، تعيين نکنند!»
نويسنده اين مطلب به اين مسئله هم بسنده نمي کند و پس از بيان ريز به ريز جزييات فيلم در مقاله اش، اين گونه نتيجه مي گيرد: «فيلم فروشنده با چنين موضوع ملتهبي واقعا ارزش هاي بنيادين جامعه را زير سوال خواهدبرد و دياثت فرهنگي با اين مفاهيم مصداقي جاري در متن، تاثير مخرب و عميقي بر جامعه خواهدگذاشت. قطعا اگر اين فيلم رنگ پرده سينما را به خود ببيند، با پرده حجب و حيا بايد خداحافظي کرد.»




منبع : هفته نامه تماشاگران


http://www.CheKhabar.ir/News/41257/چرا دلواپسان از فيلم فروشنده متنفر هستند؟!
بستن   چاپ