چه خبر - 15 توصيه براي استفاده بهينه از دهه سوم زندگيوقت خود را تلف نکنيد
وقت خود را تلف نکنيد، چون همه چيز با زمان ساخته ميشود. اين توصيهي بنجامين فرانکلين در آن زمان يک توصيهي بسيار خوب بوده است. البته در حال حاضر هم يک توصيهي بيهمتاست و مهم نيست که چند سال داشته باشيد.
اما شايد دههي 20 زندگي شما به طور ويژهاي يک زمان بسيار مهم در زندگي هر فرد است. بسياري افراد اين سالها را به عنوان سالهاي سازندهي زندگي به شمار ميآورند و عاداتي که شما در اين دوره پيدا ميکنيد، ميتوانند در بقيهي عمرتان نيز ادامه يابند.
بنابراين پرسشي که مطرح ميشود اين است که بهترين راه براي صرف اين زمان چيست؟ ما با بررسي برخي گفتگوها و نظرخواهيها مجموعهاي از توصيهها را براي شما در موارد بعدي فهرست کردهايم.
روي مهارتهاي مهم زندگي کار کنيد
تعدادي از مهارتها در زندگي هستند که افراد بايد در آن ماهر شوند و دههي 20 زندگي مسلما بهترين زمان براي شروع و تمرين است. بدون فشار پدر و مادر يا مدرسه براي ايجاد انگيزه در خودتان، لازم است که شما ايجاد نظم و انضباط را تمرين کرده و در خودتان براي يادگيري ملزومات زندگي شور و هيجان کافي ايجاد کنيد. اين مهارتها ميتوانند شامل موارد گوناگوني از صبر و شکيبايي و توانايي نه گفتن تا زندگي متناسب با ثروت و درآمد خودتان و همچنين عادات غذايي مناسب باشند.
روزانه از خودتان سوالاتي بپرسيد
بنجامين فرانکلين روز خود را با يک پرسش آغاز ميکرد و هر روز را با يک سوال به پايان ميبرد. وي در صبح از خود ميپرسيد که « امروز چه کار خوبي بايد انجام دهم؟» و پرسشش در پايان روز اين بود که « امروز چه کار خوبي توانستم انجام دهم؟». در واقع، بسياري از متفکران بزرگ از ايدهي پرسش از خود به طور مداوم استقبال کردهاند. براي مثال آلبرت اينشتين گفته است: "از ديروز ياد بگيريد، براي امروز زندگي کنيد و به فردا اميدوار باشيد. نکتهي مهم اين است که دست از پرسش کردن برنداريد."
البته، عادت دادن خودمان به پرسش اغلب کار دشواري است و صحبت از آن راحتتر است. زيرا ما اغلب ترجيح ميدهيم که از روبرو شدن با پرسشهاي دشوار اجتناب کنيم. جان ديويي به عنوان يک فيلسوف و روانشناس در کتاب سال 1910 به نام «چگونه فکر ميکنيم؟» توضيح ميدهد که تفکر بازتابنده شامل غلبه بر تمايل ما براي قبول همه چيز به صورت ظاهري و تمايل به تحمل ناآرامي رواني است.
اما تحمل اين ناراحتي مسلما ارزش سختي را دارد، زيرا ميتواند به افزايش اعتماد به نفس لازم براي عملکرد بهتر در کار و زندگي روزمره منجر شود.
سوالاتي که ميتوانيم از خود بپرسيم ميتواند همانند سوال استيوجابز با عنوان «اگر امروز آخرين روز زندگيم بود، آيا همچنان کاري را انجام ميدادم که اکنون در حال انجامش هستم؟» يا سوال مايکل هاپکينز يکي از کاربران کوارا با مضمون «الان در حال چه کاري هستي؟» يا سوال يک کاربر ديگر به نام سوهام بانرجي با موضوع «چرا اينقدر جدي؟» باشند.
مطالعه کنيد
ديپاک مهتا گفته است: "هيچ چيزي نميتواند به اندازهي مطالعه به شما کمک کند."
او طيف گستردهاي از کتابها را پيشنهاد ميکند، از داستانهاي نوجوانان و کتابهاي قانون تا ديکنز و تزو همگي براي کسب اطلاعات بيشتر در مورد تقابل ديدگاههاي مختلف ميتواند مفيد باشد. وي همچنين توصيه ميکند: "هرگز از اين نترسيد که با ايده يا ديدگاهي روبرو شويد که در تضاد بنيادي با ديدگاه شما باشد."
جرمي آليسون باور دارد که خواندن همچنين يک روش بسيار خوب براي تمرين دادن ذهنتان است. چرا که اين کار تقريبا تمام زمينههاي ذهن را فعال ميکند. ذهن در واقع يک ماهيچه است. اگر شما از آن استفاده نکنيد، به مرور زمان تحليل ميرود.
اقدامات پيشگيرانه براي حفظ سلامتي بدن
فرانچسکو وانگ به اين مقوله به عنوان زماني براي افزايش عمر و زندگي اشاره ميکند. او مينويسد:
"سرمايهگذاري روي زماني براي مراقبت از سلامت خودتان، قطعا باعث ميشود که شما، به معناي واقعي کلمه عملکرد بهتري را در روزها، ماهها و سالهايي از زندگي که پيش رو داريد، داشته باشيد. ولي اغلب ما زماني به فکر حفظ سلامتي خود ميافتيم که با يک هشدار يا اعلام خطر ناگهاني مواجه شويم."
او پيشنهاد ميدهد که به جاي اين رويه، فعالانه وقت خود را براي سلامت خودتان اختصاص دهيد. اين کار را ميتوانيد با خوب غذا خوردن، ورزش منظم، خواب کافي، ويزيت پزشک به طور مرتب و مراقبت از سلامت عاطفي، رواني و معنوي خود انجام دهيد.
زماني را براي کاستن از تنشها و بررسي مسيرتان اختصاص دهيد
وانگ از يک مطالعه به نام «انسان خوب» که در دانشگاه پرينستون در سال 1973 انجام شده بود نقل قول ميکند. اين مطالعه نشان داده است که عجله و شتاب تاثير بزرگي بر تصميم ما براي اينکه آيا ميخواهيم به يک فرد مجروح در مسيرمان کمک کنيم يا خير دارد. تنها 10 درصد از کساني که عجله داشتند براي کمک به فرد مجروح توقف کردند. اين در حالي بود که 45 درصد از کساني که تا حدودي عجله داشتند نيز براي کمک توقف کردند و 63 درصد کساني نيز که در کل عجله و شتابي در مسيرشان نداشتند تصميم گرفتند تا براي کمک به فرد مجروح مورد آزمايش توقف کنند. وانگ چنين ميگويد:
"ميتوان نتيجه گرفت که عجله و شتاب شايد شما را از تبديل شدن به فردي که ميخواهيد باشيد باز دارد؛ براي مثال داشتن خصلت مهرباني و کمک به يک فرد آسيبديده. در نظر گرفتن مقدار نسبتا زيادي از زمانهاي کاهش تنش در زمانبنديهايتان ميتواند شما را از سندرم عجلهي دايمي محفوظ نگه دارد که اين دستاورد مسلما يک سرمايهي ارزشمند براي شما و همچنين براي کساني که در اطراف شما هستند به شمار ميرود."
يک فعاليت اجتماعي و خارج از ناحيهي امن خود انجام دهيد
مهم نيست که بخواهيد به يک کتابخانهي عمومي برويد، يا اينکه وقتي را براي يک برنامهي موسيقي يا کنسرت يا هر گردهمايي ديگري اختصاص دهيد. مهم اين است که سعي کنيد گاهي اوقات از قيد خودتان آزاد شويد و با افراد جديدي خارج از دايرهي دوستان هميشگيتان آشنا شويد و تلاش کنيد تا خود را از اضطراب اجتماعي آزاد کنيد. يکي از موضوعات مهم اين است که بتوانيد در دههي بيست زندگي خود به آسايش و راحتي بيشتري در معاشرت با ديگران برسيد. هانتر مککورد (Hunter McCord) مينويسد:
"ميدانم که پس از دوران دانشگاه، گروههاي اجتماعي انسان تغيير ميکند. اما پيوستن به سازمانها و مجموعههاي مختلف کمک ميکند تا دايرهي دوستان خود را گسترش دهيم."
افزايش تعداد دوستان و افراد مورد علاقه و گذراندن مقداري وقت با آن افراد مسلما چيزي نيست که از انجام آن پشيمان شويد. من هرگز از هيچ کسي نشنيدهام که در پايان زندگي خود از گذراندن وقتش با دوستان و افراد مورد علاقهاش پيشمان يا ناراحت بوده باشد.
سرگرمي جديد براي خود ايجاد کنيد
در حالي که استرسهاي زندگي روزمره در دههي بيست زندگي به اوج خود خواهند رسيد، اما مهم است که توجه و اهميت دادن به سلامت فکر و ذهن خود را فراموش نکنيد. مهتا پيشنهاد ميدهد که انجام برخي سرگرميهايي که ذهن انسان را به فعاليت وادار ميکنند؛ فعاليتهايي همانند بازي شطرنج، بازيهاي فکري يا حل معما و پازل ميتواند ذهن شما را تيز و آماده نگه دارند. اين مشغوليتها همچنين ميتوانند يک تمرين خوب و خلاقانه براي دريافت نتيجهي مطلوب در حين استراحت ذهني يا ريلکسيشن باشد.
زماني را براي خودتان اختصاص دهيد
گفته ميشود که صرف نيم ساعت در روز به تنهايي ميتواند براي شناخت بهتر خودتان بسيار مفيد باشد. تونيا تورپين باور دارد که آگاه شدن به طور فعال از تحولات و تغييرات درونتان تنها روش کارآمد براي فهم و دريافت بهتر از خودتان است.
در فعاليتهاي هدفمند نقش داشته باشيد
هايدي مکدونالد نوشته است: "شما هرگز اين مقدار سرشار از انرژي را نخواهيد داشت. سلامتي موهبت بزرگي است. احتمالا ديگر اين مقدار از زمان قابل استفاده را نيز دوباره در زندگي به دست نخواهيد آورد. پس بهترين استفاده را از آن ببريد. اين بهترين شانس شما براي ايجاد تفاوت در جهان است."
شروع به ذخيره براي آينده کنيد
جرمي آليسون ميگويد: "زيبايي پسانداز براي دوران بازنشستگي در دهه بيست زندگي در بهره مرکب نهفته است. حتي اگر امروز فردي يک حساب براي بازنشستگي باز کند و هر ماه 5 دلار به آن اضافه کند، تاثير بهرهي مرکب در آن طي يک يا دو دههي اضافي ميتواند به معناي واقعي کلمه به معني تفاوتي به ميزان صدها هزار دلار در مبلغي باشد که شما براي دوران بازنشستگي خود ميتوانيد داشته باشيد."
به طور مشابه، تانومي روي پيشنهاد ميدهد که زندگي سرگرمکنندهاي داشته باشيد، اما در عين حال صرفهجويانه زندگي کنيد و مقداري پول را براي پرداخت بدهيهايتان به صورت ماهانه اختصاص دهيد. شايد شما به انجام اين صرفهجوييهاي روزانه صاحب خانه نشويد؛ اما شايد وامهاي دانشجويي و ساير وامها شما را از داشتن خانه باز دارند.
نسبت به وقايع و رويدادها آگاهتر باشيد
پيشنهاد ميشود که همواره بايد اخبار و رويدادها را دنبال کنيم تا بتوانيم برهانهاي هدفمندي را در ذهن خود بپرورانيم. به احتمال زياد شما شور و شوق لازم را پيدا خواهيد کرد؛ خواه اينکه برهانهاي مورد نظر از مواردي باشند که واقعا به آن علاقه داريد، خواه اينکه در زمينههايي باشد که فکر ميکنيد ميتوانيد به آن نيز نگاهي بيندازيد. سانجي کادل توصيه ميکند که در مورد منبعي که اطلاعات را از آن ميگيريم بايد احتياط کنيم. وي توصيه ميکند:
"نبايد هر چيزي را که در اينترنت وجود دارد به راحتي باور کنيم. مقداري پژوهش و تحقيق کنيد و سپس نتيجه بگيريد که مطلب مورد نظر در کجا تاييد يا تکذيب شده است."
شکست را تجربه کنيد
آرپيت ستي باور دارد که شکست خوردن به غير از سنين نوجواني شايد بهترين راه براي ساختن يک انسان بالغ باشد. هرچقدر که بيشتر شکست ميخوريم، به همان اندازه چيزهاي بيشتري ميآموزيم.
شما هرگز انرژي يا توانايي براي انديشيدن را به ميزان دههي بيست زندگي خود نخواهيد يافت و همچنين شما هرگز آسيبپذيرتر از اين سن نخواهيد بود. بنابراين اين دورهي زماني بهترين دوره از زندگي شما براي گسترش مرزهاي ذهني خود و بازيابي از شکستهايي است که طبيعتا با پذيرش ريسکهايي گوناگون، مواجهه با آنان دوريناپذير بوده است.
دانستن اينکه چه کارهايي را ميتوانيد انجام دهيد و اينکه از کدام شکستها ميتوانيد خود را بازيابي کنيد، شايد بتواند در ادامهي عمرتان شما را فرد موفقتري کند.
وقايع هفتگي خود را بررسي کنيد
کرت بيورز باور دارد که بازبيني هفتگي وقايع و کارها ميتواند يک عادت عالي و مفيد باشد. او توصيه ميکند که ما سه مورد را بررسي کنيم:
1. در هفتهاي که گذشت چه اتفاقهاي خوبي روي دادند؟ وقتي که پاسخ داديم ميتوانيم خوشحال شويم و به سراغ سوال دوم برويم.
2. کدام وقايع به خوبي پيش نرفتند؟ بايد اين موارد را متوقف کنيم يا اينکه بر مشکلات پيرامون آنها غلبه کنيم و در صورتي که همچنان مشکلساز باشند شايد بهتر باشد آنها را از دايرهي فعاليتهايمان حذف کنيم.
3. بر پايهي پاسخهاي داده شده، چه تغييراتي نياز است صورت دهيم تا هفتهي بعد از همه نظر بهتر شود؟
سفر کنيد
مهم نيست که چقدر در دههي بيست زندگي سفر کنيد. مهم اين است که چگونه سفر کنيد. سعي نکنيد که يک توريست صرف باشيد. سفرکننده باشيد. اين باعث ميشود تا گسترهي ديد شما افزايش يابد و به شما کمک ميکند تا پي ببريد که دنياي ما در عين بزرگي و وسعت تا چه اندازه نيز کوچک است.
نکته کليدي در سفر به باور آليسون، تجربهي رويدادها و مسايل جديد است. در اين مسير متوجه ميشويد که دنياي بسي بزرگتر هم در خارج از منطقهي خودتان وجود دارد. در مورد فرهنگهاي ديگر ياد بگيريد. غذاهاي جديد را امتحان کنيد. شما به راستي از آنچه که به دست خواهيد آورد، شگفتزده خواهيد شد. ماريو هاري پيشنهاد ميدهد که سفر با افراد غريبه را نيز امتحان کنيم. وي نوشته است:
"طرز فکرهاي افراد گوناگون را تجربه کنيد و اگر احساسات آنها را با دقت بررسي کنيد، شما به يک شهود کلي در مورد آنچه که هر کس به دنبالش است خواهيد رسيد."
مهارتها و کارهاي خود را با هم ترکيب کنيد
داستين گريس سال گذشته طي سخنرانيهاي TEDx خود گفت: "مردم آرزوي يک زندگي به ياد ماندني را دارند و اين واقعيت غمانگيز هم وجود دارد که بسياري از ما به اين آرزو نميرسيم."
گريس به مدت دو سال در سراسر جهان سفر کرده است. او ميگويد در طول اين سفرها آموخته است: "زندگي تعداد روزهايي نيست که صرفا به عنوان يک موجود زنده سپري ميکنيد. بلکه به مفهوم روزهايي است که بعدها در يادتان خواهند ماند."
به باور او، نکتهي کليدي براي داشتن يک زندگي به ياد ماندني اين است که از چارچوب زندگي روزمره و يکنواخت خود را آزاد کنيم و هر روز به دنبال تغيير و بهبود باشيم و فعاليتهاي روزمرهي خود را طوري تنظيم کنيم که از اتلاف هر يک از روزهاي زندگيمان جلوگيري شود.
منبع : zoomit.ir