پايان فاجعه آميز سريال پريا! پايان بندي هندي پريا!
چهارشنبه 10 شهريور 1395 - 2:44:39 PM
چه خبر - آخرين قسمت سريال پريا

با اينکه اميدوار بوديم «پريا» در قسمت آخر، پايان بندي مناسبي داشته باشد اما قسمت پاياني اين سريال کاملا نااميدمان کرد؛ اين پايان هندي، سليقه نويسنده بود يا کارگردان؟

روز گذشته در آيتم گزارش دوي همين صفحه کامل راجع به مشکلات سريال «پريا» و انتقاداتي که به آن وارد است نوشتيم. توضيح داديم که سريال از قسمت 18 به بعد، کاملا دوپاره مي شود و وقتي پاي سوژه ايدز به ميان مي آيد، ساختاري کاملا مستند پيدا مي کند. با همه انتقاداتي که به سريال وارد بود، مي شد اميدوار بود که در قسمت آخر که دوشنبه شب روي آنتن رفت، حداقل به بخشي از ابهامات پاسخ داده شود يا اينکه سريال، پايان بندي درستي داشته باشد.

پخش قسمت آخر، همه اميدها را از بين برد. پايان بندي سريال، به بدترين شکل ممکن انجام شد. بعد از يک دعوا و بزن بزن نمايشي، همه چيز گل و بلبل شد و نهايتا به هندي ترين حالت ممکن تمام شد. قسمت آخر اين سريال را آناليز مي کنيم.

اطلاعات ايدز به چه دردي خورد؟

سريال «پريا» براي اين ساخته شد که ترس عمومي از بيماري ايدز در جامعه يک مقدار فروکش کند. قرار بود اين سريال به مخاطبانش درباره اين بيماري آگاهي بدهد. يعني مخاطبان متوجه شوند که يک آدم مبتلا به اين بيماري هم مي تواند ازدواج کند، بچه دار شود و زندگي خوبي داشته باشد به شرط اين که يک سري موارد را حتما رعايت کند.
خانم دکتري که کنار سريال مدام راجع به ايدز صحبت مي کرد، تاکيد داشت که بيماران مبتلا، با رعايت يک سري موارد، مي توانند زير نظر پزشک بچه دار شوند و زمان زايمان بايد يک سري موارد حتما رعايت شود. بعد از اين همه صحبت، يک مرتبه مي بينيم که پريا مي گويد باردار است. يعني اينکه بارداري کاملا ناخواسته اتفاق افتاده! پس حرف هاي خانم دکتر درباره اينکه بارداري صرفا بايد طي شرايط خاص اتفاق بيفتد چه مي شود؟ حالا خانم دکتر خيلي راحت مي گويد اشکال ندارد. اميدواريم بچه مبتلا نشود! خب اين همه اطلاع و آگاهي که دکترها داده بودند به چه دردي خورد؟

نقض دستورات دکتر

دکتر تاکيد مي کند که حتي اگر مادر هم ناقل ويروس ايدز باشد، اگر سه مورد مهم را گوش کنند فرزندشان قطعا مبتلا نمي شود. يکي از موارد اين است: «اگر مادر مبتلا به ويروس ايدز باشد در زايمان طبيعي احتمال انتقال ويروس خيلي بالاتر مي رود. بنابراين زايمان نبايد به صورت طبيعي انجام شود.»

درست در شرايطي که همه منتظرند تا توصيه دکتر عملي شود، پريا در يک روستاي دور درد زايمان مي گيرد و يک پيرزن قابله مي آيد بالاي سرش. بچه با يک ديگ آب جوش و يک ملحفه سفيد درست مثل عهد قديم به دنيا مي آيد! خب واقعا آن همه توصيه پزشک چه مي شود؟ يعني با توجه به تاکيد پزشک درباره اين که بچه نبايد طبيعي به دنيا بيايد بايد مخاطب نگران باشد که حالا الان شايد «طلوع» به دنيا آمده ايدز داشته باشد؟ خب مگر واجب بود که کارگردان تصميم بگيرد بچه در روستا به دنيا بيايد؟

تحول يهويي حبيب!

يکي ديگر از اتفاق هاي عجيب قسمت آخر درباره حبيب اتفاق مي افتد. حبيب از ابتداي سريال، شخصيت مثلا بدمن قصه است. هرچه جلو مي رود سياهي او بيشتر نشان داده مي شود. قمار مي کند، هفتاد ميليون تومان مي بازد، سر پريا، کيوان و بچه هايش کلاه مي گذارد و خلاصه همه را به دردسر مي اندازد. آن قوت درست در لحظه آخر، وقتي طلبکار توي خانه اش ايستاده و با چاقو به بچه اش حمله مي کند ،کيوان مثل زورو سر مي رسد و با چند تا حرکت بروس لي وار، طلبکار را از شيشه بيرون مي اندازد. درست همين لحظه است که حبيب نادم مي شود و از کيوان مي خواهد که پسرش را به بيمارستان برساند.

حالا قصه به هفت ماه بعد مي رسد. حبيب بعد از آن ماجرا، تاديب شده و تصميم گرفته راه و روش درستي را براي زندگي اش انتخاب کند. حالا توي روستاست و کنار پدرش روزهاي خوشي دارد و حتي وقتي مي بيند پريا درد زايمان دارد با همان پاهاي معلولش مثل قهرمان ها مي رود تا قابله پيدا کند... خب اگر اين پايان هند نيست، پس اسمش را چه مي شود گذاشت؟ اصلا چرا بايد از ابتدا حبيب آنقدر سياه معرفي مي شد که بخواهد يک لحظه اي تا اين حد تغيير کند؟ حتما حبيب بايد تاديب مي شد تا مخاطبان حالشان نسبت به سريال خوش شود؟

عروسي حسين آقا و نيره

همه چيز مهيا بود تا پازل هندي تمام شدن سريال به طور عجيبي کامل شود.اگر حسين آقا و نيره هم در قسمت آخر به هم مي رسيدند و مراسم عروسي برگزار مي شد، ديگر همه چيز تکميل مي شد. حداقل جاي شکرش باقي است که خود عوامل به اين نتيجه رسيدند که اين يکي را نشان ندهد. البته کنار هم قرار گرفتن اين دو نفر، آمدنشان با يک ماشين به روستا و... همگي نشان از اين دارد که بالاخره اين اتفاق مي افتد اما همين که نشانمان ندادند و نگذاشتند بيشتر از اين ماجرا هندي شود اتفاق خوبي بود.

اين سليقه نويسنده بود يا کارگردان؟

هنوز مشخص نيست که اين قصه پرابهام و اين پايان بندي عجيب، از داخل فيلمنامه سعيد فرهادي بيرون آمده يا خود سهيلي زاده چنين سليقه اي داشته. فرهادي چند هفته پيش دز گفت و با همشهري جوان توضيح داده: «چيزي که مردم روي آنتن مي بينند از لحاظ اجرا خيلي با فيلمنامه متفاوت است. نزديک به بيست سي درصد از فيلمنامه حذف شده به دلايلي که هنوز براي خود من هم نامعلوم است؛ چه از نظر جزييات، چه به شکل سکانس کامل و چه از نظر ديالوگ. اين که اين اتفاقات بدون حضور و اجازه نويسنده رخ دهد، يک حرکت خلاف هنجار و غيراخلاقي است و حالا بعد از اتمام سريال بيشتر راجع به آن صحبت خواهيم کرد.»

نويسنده پاسخي نداد

با توجه به اينکه سعيد فرهادي، نويسنده فيلمنامه «پريا» گفته بود بعد از اتمام سريال، راجع به مشکلات کار صحبت مي کند، روز گذشته با اين نويسنده تماس گرفتيم. پاسخ نداد. پيامک زديم که «سلام آقاي فرهادي، امکانش هست بتونيم امروز درباره سريال پريا، شيوه پايان بندي و اعتراض هايي که نسبت به کار داشتيد، باهاتون گپ بزنيم؟ طبق گفته خودتان صبر کرديم سريال تمام شود بعد راجع به اين مسايل با شما صحبت کنيم.»

سعيد فرهادي به پيامک هفت صبح جوابي ندارد و به نظر مي رسد فعلا تمايلي به صحبت راجع به چند و چون «پريا» نداشته باشد. به هر حال سريال «پريا» در شرايطي به پايان رسيد که هنوز ابهامات زيادي درباره آن باقي است و اميدواريم به زودي برطرف شود.




منبع : روزنامه هفت صبح


http://www.CheKhabar.ir/News/39938/پايان فاجعه آميز سريال پريا! پايان بندي هندي پريا!
بستن   چاپ