مرضيه برومند: جانم به لبم رسيد، رهايم کنيد!!
يکشنبه 15 شهريور 1394 - 12:47:20 PM

آنچه بر تئاتر ايران گذشت: از رفتن علي نصيريان به دادسرا تا اعتراض به بي‌عدالتي در تقسيم بودجه تئاتر توسط مرضيه برومند.

تئاتر ايران در سالي که گذشت، حاشيه کم نداشت اما نکته قابل تأمل اين بود که تمام گله‌ها و نارضايتي‌ها کمتر به نتيجه رسيد.

سال 1393 روزهاي خوب و بد زيادي را براي تئاتر به همراه داشت که شايد سرآمد همه آن‌ها هجوم سرطان بود که تعدادي از هنرمندان تئاتر را يا اسير خود کرد يا آنها را به ديار باقي فرستاد.

از درگذشتگان اين حوزه، که پيش‌تر در گزارش جداگانه‌اي به آن‌ها پرداخته شد که بگذريم، کمبود بودجه تئاتر يکي از مهم‌ترين چالش‌هاي تئاتري‌ها و مديران اين حوزه در سال گذشته بود؛ کمبود بودجه‌اي که جشنواره تئاتر فجر را هم تحت تاثير خود قرار داد و منجر به حذف بخش‌هايي از جشنواره شد.

البته اين جشنواره از اول هم حرف و حديث کم نداشت؛ مثلا گزينه‌هايي براي دبيري آن مطرح بود از جمله حسن فتحي که آن را رد کرد و در نهايت قرعه به نام اردشير صالح پور افتاد و در دوم مرداد، هنگامي که بسياري از هنرمندان معتقد بودند زمان زيادي از دست رفته است، وي به عنوان دبير جشنواره سي وسوم تئاتر فجر منصوب شد.

همچنين صالح‌پور در روزهاي کمي که تا جشنواره باقي مانده بود، پس از استعفاي حسين طاهري به عنوان سرپرست اداره کل هنرهاي نمايشي هم حکم گرفت تا سريعتر و بهتر به رتق و فتق امور جشنواره بپردازد.

البته حسين طاهري هم خود ماجراي جداگانه و مفصلي در جريان تئاتر کشور در سال گذشته داشت که به نظر مي‌رسيد تصميمات اتخاذ شده توسط او که نارضايتي زيادي را ميان اهالي تئاتر ايجاد کرد و نيز همراه نبودن او با مديران بالادستي يا همراه نبودن مديران با او، سرانجام کار را به استعفا کشاند که اين استعفا پنجم دي‌ماه و در آستانه برپايي جشنواره مورد موافقت وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي قرار گرفت.

طاهري که بيشتر در تلويزيون سابقه مديريتي داشت، در اوايل تابستان يعني 6 ماه پس از روي کار آمدنش در نشستي خبري حضور يافت و تاکيد کرد که تلاش مي‌کند دوستاني را که در وزارت ارشاد مانند خودش خيلي با تئاتر آشنا نيستند، با اين مقوله آشنا کند.

همچنين او در اين نشست درباره موضوعات مختلف مورد پرسش واقع شد که جواب‌ها، شيوه پاسخگويي، موکول کردن بسياري از برنامه‌ها به سال 1394 و صراحت نداشتن‌اش، اظهارنظرهاي متفاوتي را از سوي هنرمندان در پي داشت.

البته از شخص مدير کل سابق هنرهاي نمايشي که بگذريم، بايد به اين نکته هم توجه کرد که در زمان مديريت حسين طاهري بازار استعفاي مديران تئاتري چندان بي‌رونق نبود که از آن جمله به استعفاي اتابک نادري در همان ماه‌هاي اول سال از مديريت مجموعه تئاترشهر مي‌توان اشاره کرد.

استعفايي که چند روز بعد با ابلاغ حکمي جديدي براي اين مجموعه و به نام پريسا مقتدي که مدير تالار سنگلج بود، همراه شد تا به اين ترتيب اولين مدير زن تئاترشهر فعاليت خود را آغاز کند.

در ارديبهشت‌ماه هم شهرام کرمي که دبير بيست‌و‌يکمين جشنواره تئاتر کودک و نوجوان بود، از اين سمت کناره‌گيري کرد و بعد پيام دهکردي جايگزين او شد.

چند ماه بعد يعني در شهريور و تقريبا يک ماه مانده تا زمان برگزاري جشنواره تئاترعروسکي هم مرضيه برومند که به قول خودش «جانش به لب رسيده بود» استعفا کرد.

اين هنرمند تئاتر که به دنبال استقلال براي برپايي جشنواره بود،‌ درباره اين اتفاق در گفت‌و‌گويي بيان کرد: از بوروکراسي، رخوت، بي‌تصميمي و عدم خلاقيت در مديريت اداره کل هنرهاي نمايشي، ديگر جانم به لب رسيده و نمي‌خواهم اين مسئوليت را ادامه دهم. خواهش مي‌کنم رهايم کنيد!

هرچند استعفاي برومند مورد قبول معاون هنري وزارت ارشاد واقع نشد و او سرانجام اين جشنواره را هر طوري که بود، برگزار کرد.

مرضيه برومند جدا از دبيري جشنواره و استعفا از آن، يک بار ديگر هم در صدر اخبار تئاتر قرار گرفت و آن هم زماني بود که به همراه حسين طاهري در اولين نشست رسانه‌اي مدير کل هنرهاي نمايشي حضور داشت.

در اين نشست مرضيه برومند که چند ماهي بود حکم دبيري جشنواره عروسکي را گرفته بود، در سخناني با انتقاد از وضعيت بودجه تئاترگفت: متأسفم بودجه تئاتر مملکت، نصف پشت قباله فلان خانم بازيگر است که زن يک مرد سياسي شده است!

اين هنرمند در صحبت‌هاي خود که پر از کنايه‌هاي طعنه‌آميز بود، ‌ابراز گلايه کرد از اينکه «تئاتري‌ها کجا دارند خلاف مي‌کنند که اين اندازه مورد کم توجهي قرار مي‌گيرند؟!»

وي با درخواست از رئيس جمهور براي «تدبير در مقابل بي‌عدالتي در تقسيم بودجه تئاتر» به انتقاد شديد از وضعيت محيط پيراموني مجموعه تئاترشهر پرداخت و داخل آن را شبيه خانه قمر خانم دانست.

برومند همچنين درباره ساخت‌و‌سازهاي اطراف تئاترشهر گفت: طوري رفتار مي‌شود که انگار خانواده فرهنگي تئاتر با دين و ايمان مشکل دارند اما شرايط اطراف تئاتر شهر سياسي است و فرهنگي نيست. به هر دليلي، تمام فضاي اطراف آن اشغال شده است. اي کاش نمازخانه‌اي زيبا و تميز ساخته مي‌شد و ما هم از رفتن به آن و نماز خواندن در آنجا لذت مي‌برديم.

حال که به تئاترشهر اشاره شد،‌ بد نيست نگاهي هم داشته باشيم به وضعيت اين مجموعه و ديگر سالن‌هاي نمايش در سالي که گذشت.

از تابستان سال 93 بود که بحث بازسازي تئاترشهر مطرح و اظهارنظرها درباره آن آغاز شد، چرا که هر اقدامي در اين مجموعه به دليل پيش‌رو داشتن جشنواره تئاتر فجر و نيز تعميرات انجام شده در آن که با نظرات مخالفي هم همراه بود، حساسيت‌برانگيز بود.

اما در نهايت با وجود اينکه اعلام شده بود بازسازي اين محل بعد از جشنواره تئاتر فجر انجام مي‌شود، پنجم مهرماه تعميرات در سه سالن مجموعه تئاترشهر شروع شد و افتتاح رسمي‌ آن‌ها نيز در بهار سال جديد خواهد بود.

در اين بين تعميرات تالار مولوي هم از خرداد ماه آغاز شد و اگرچه تلاش مي‌شد در اسفند 93 و همزمان با هشتادمين سالگرد تاسيس دانشگاه تهران افتتاح شود، اما احتمالا اقدامات نهايي آن تا ارديبهشت ادامه مي‌يابد تا اين تالار براي جشنواره تئاتر دانشگاهي آماده شود.

به طور کلي موضوع سالن و محلي براي تمرين و اجراي نمايش يکي از مهم‌ترين موضوعاتي بود که سال گذشته مورد توجه و انتقاد بسياري از اهالي تئاتر بود،‌ به ويژه آنکه در نبود پلاتوهاي اداره تئاتر، نقدهايي نسبت به اتاق‌هايي که براي تمرين اجاره مي‌شد و بعضا شرايط ايمني خوبي هم نداشتند، مطرح مي‌شد.

با اين حال همزمان با جشنواره سي‌و‌سوم تئاتر فجر يک تماشاخانه جديد با نام «باران» در نزديکي تئاترشهر افتتاح شد که برنامه‌هاي نمايشي تنظيم شده براي سال جديد آن، حکايت از مورد استقبال قرار گرفتن اين سالن توسط اهالي تئاتر دارد.

در سالي که گذشت اتفاقات متفاوت ديگري همچون انتصاب پر بحث اميرحسين حريري به عنوان مدير تالار مولوي،‌ مسدود شدن اداره تئاتري که مدتهاست براي بازسازي بلاتکليف مانده آن هم به دليل جلوگيري از ورود افراد غيرمتفرقه،‌ تعيين ديرهنگام دبير جشنواره تئاتر دانشگاهي،‌ برگزاري جشن‌هاي بازيگري و کارگرداني تئاتري‌ها، انتخابات خانه تئاتر، نارضايتي عزت‌الله انتظامي از بهروز غريب‌پور براي چگونگي تبديل خانه‌اش به موزه که کار را به دادگاه هم کشاند،‌ تجمع تابستانه تئاتري‌ها در مرکز هنرهاي نمايشي در اعتراض به تاخير در پرداخت دستمزدشان، سکته هادي مرزبان و...رخ داد که در بين آن‌ها يکي از اين اتفاقات به دليل احساس نبود امنيت شغلي براي تئاتري‌ها از اهميت ويژه‌اي برخوردار بود و آن هم چيزي نيست جز توقيف نمايش‌هاي در حال اجرا.

نمايش «تانگوي تخم مرغ داغ» به کارگرداني هادي مرزبان از جمله کارهايي بود که مدتي پس از اجرا يعني در نيمه دوم خردادماه توسط قوه قضاييه توقيف و حتي پاي دادستاني هم به ماجراي آن کشيده شد.

در بيانيه دادستاني تهران ارتکاب برخي اقدامات و حرکات خلاف موازين اسلامي در اجراي نمايش‌نامه «تانگوي تخم مرغ داغ» از جمله دلايل براي صدور دستور قضايي توقف اجراي اين نمايش عنوان شد.

در نهايت براي حل اين مشکل هادي مرزبان به همراه علي نصيريان (بازيگر نمايش) راهي دادسرا شدند و سرانجام پس از چند روز با همکاري و تعامل انجام شده ميان گروه اجرايي نمايش،‌ نماينده قوه قضاييه و مرکز هنرهاي نمايشي مشکل برطرف شد و «تانگوي تخم مرغ داغ» اجراي خود را تا آخر خرداد ماه ادامه داد.

البته اين تنها توقيفي تئاتر در سال گذشته نبود و نمايش «پاييز» نادر برهاني‌مرند که پس از حدد 10 سال دوباره روي صحنه رفته بود،‌ در فاصله چند شب مانده تا پايان اجرا به دستور مجيد سرسنگي،‌ مدير تماشاخانه ايرانشهر متوقف شد که اين اتفاق فقط يک شب به طول انجاميد.

اما شايد آخرين اتفاق مهم و تامل برانگيز تئاتر ايران در سال 93 را بتوان به نشست مدير و اعضاي شوراي هنري مجموعه تئاتر شهر مرتبط دانست؛‌ جايي که براي هرکدام از سالن‌هاي تئاترشهر يک کارکرد و هويت جديد معرفي شد و از اين پس احتمالا شاهد اجراهاي متفاوتي خواهيم بود که البته بايد ديد چقدر فراخوان و رويکردهاي اعلام شده براي هر سالن،‌ توسط اهل فن و تئاتري‌هاي صاحب‌نظر مورد تاييد و استقبال قرار مي‌گيرد.




منبع : isna.ir


http://www.CheKhabar.ir/News/3956/مرضيه برومند- جانم به لبم رسيد، رهايم کنيد!!
بستن   چاپ