دولت شيشليک‌خوران: با نان و پنير نميتوانيم کار کنيم!
يکشنبه 31 مرداد 1395 - 8:34:31 AM
چه خبر - واکنش‌هاي مردم به مديران «ذخيره نظام» روحاني!

«اهل شيشليک و کباب هستم و شفاف هم مي‌گويم با نان و پنير نمي‌توانم کار کنم.» اينها را محمدرضا يوسفي در مراسم معارفه‌اش گفته. فرماندار جديد ورامين که تا قبل از اين رياست انتخابات استان تهران را به عهده داشته. او گفته «از ماشين خوب سوار شدن هم ترسي ندارم.» او شجاعتِ «ماشين ِ خوب سوار شدنش» را به رخ مردم ورامين کشيده. مردمي که پيشه بيشترشان کشاورزي است و دامپروري. آنها براي درآوردن لقمه ناني رنج مي‌کشند و عرق مي‌ريزند تا فرماندار خوش غذايشان شيشليک و کباب نوش جان کند. معامله عادلانه‌اي بود! به شرطي که آقاي فرماندار صاف توي چشم مردم و رسانه‌ها نگاه نمي‌کرد و اين حرف‌ها را نمي‌زد. حالا ولي مضحکه آقاي مدير به سوژه طنز شبکه‌هاي اجتماعي بدل شده. خوراکي آماده براي طنازي و شوخي‌هاي خلاقانه که مردم سر دست گرفته‌اند و با آن کمدي‌هاي کلامي ناب مي‌سازند.

«بابا رجب 29 سال با نِي غذا خورد. شيشليک از گلويش پايين نمي‌رفت.» اين يکي از توئيت‌هاي تلخي است که دست به دست توي شبکه‌هاي اجتماعي چرخيد و ديده شد. مقايسه‌اي که به زندگي سخت شهيد جانباز «رجب محمدزاده» اشاره دارد. مردي که به خاطر جراحات جنگ 29 سال نتوانست حتي يک لقمه غذا در دهان بگذارد. مردي که با او مثل جذامي‌ها برخورد مي‌کردند. چه خوب که عمو رجب رفت و اين روزهاي بد را نديد و مديراني را که با نان و پنير نمي‌توانند کار کنند و اين را طلبکارانه جار هم مي‌زنند. رفت و نديد که چطور در اين روزگار وارونه فرمانداران و فرمانروايان شجاعي پيدا شده‌اند که «از ماشين خوب سوار شدن» ترسي ندارد. يکي نوشته بود: «به نظرم حکم فرماندار ورامين رو اشتباه زدن ايشون بايد فرماندار شانديز مي‌شد!»

«شيشليک خوردي؟» اين پيامکي بود که خيلي‌ها به «50002036»، شماره پيامک فرمانداري ورامين فرستادند. مردم مراتب نگراني خود را نسبت به وعده‌هاي غذايي جناب فرماندار به روش‌هاي مختلف ابراز کردند و به گوش جنابشان رساندند. اين يکي ديگر از پيام‌هاي ارسالي است: «سلام. خواستم بپرسم ناهار امروز آقاي فرماندار چي بوده؟ شيليک خوردن؟ نوش جان!» يعضي‌ها هم با گرفتن عکس از کباب شيليک آن را با احترام به آقاي فرماندار تقديم کردند! طزنويسي هم در کانال تلگرامش نوشت: «در کتب طب سنتي، باب زايمان آمده است: اگر مي‌خواهيد فرزندتان مدير موفق و کاري‌اي باشد در ماه ششم ناهار شيشليک و در ماه هفتم کوبيده بزنيد در غير اين صورت عواقب نان و پنير گريبان شما را مي‌گيرد!»

اين وسط عباس آخوندي هم دست به کار شد و با سپردن تهيه غذاي راه آهن ايران به مدت 10 سال به خارجي‌ها باعث شد شوخي‌هاي مردم جان تازه‌اي بگيرد. يکي نوشت: «حالا اين آشپزاي اتريشي بلدن شيشليک درست کنن؟ دختر صفدر توي اوقات فراغت به اين آشپزا غذاهاي سفره انقلاب رو ياد مي‌دن؟» يا ديگري که ساده و صريح و گزنده نوشت: «عباس آخوندي با سپردن توليد غذاي قطارهاي کشور تا 10 سال آينده به شرکت اتريشي ثابت کرد حتي در زمينه آبگوشت و قرمه سبزي نيز قدرت رقابت با خارجي‌ها رو نداريم.» کنايه‌اي تلخ به تفکر «ميرزا ملکم خاني» که در سرزمين ما ريشه‌دار است و رد آن را هنوز هم در صورت و سيرت بعضي‌ها مي‌توان پيدا کرد.

«شعاري كه به خوبي محقق شد: كشور مدير (شيشليكي) مي‌خواهد نه نوكر (نان و پنيري)!» اين جمله و نمونه‌هاي مشابه هم بارها در شبکه‌هاي اجتماعي و فضاي مجازي به اشتراک گذاشته شد. با تصويري از حسن روحاني درحاليکه انگشت اشاره‌اش را به سمت روبرو گرفته و به حالت تحکم و هشدار مي‌گويد: «کشور مدير مي‌خواهد، نه نوکر.» رئيس جمهوري که به مناسبت روز کارگر سوار بر لندکروز به ديدار کارگران مي‌رود و از آنها سان مي‌بيند. نتيجه طبيعي چنين نگاهي مي‌شود: «صفدر حسيني از ذخاير نظام است» و ترجيح دادن مدير شيشليکي بر نوکرِ و کارگرِ نان و پنيري! احتمالاً در نشست خبري سخنگوي دولت وقتي اين بار هم درباره مدير شيشليکي دولت سوال شود آقاي نوبخت در کمال خونسردي رو به خبرنگاران شمرده شمرده خواهد گفت: «محمدرضا يوسفي از ذخاير نظام است!»

مي‌گويند مردمي که زياد مي‌خندند لزوماً انسان‌هاي شادتري نيستند. اصلا کمدي و طنز از دل بي‌تعادلي و بي‌نظمي بيرون مي‌آيد. پس هرجا شوخي و خنده بيشتر ديده مي‌شود درد و رنج هم فراوان است. چاپلين مي‌گفت: «40 سال انسان‌ها را خنداندم درحاليکه از درون مي‌گريستم.» طنز در ذات خود نوعي فرافکني گريه هم هست. يک‌جور تلخند. غمي که با نقاب خنده بيرون ريخته مي‌شود. مي‌گويند وقتي کمدي به کمال مي‌رسد تراژدي خلق مي‌شود. اينکه مردم به شيشليک و کباب خوردن آقاي مدير مي‌خندند به خاطر سرخوشي و بي‌تفاوتي نيست. بيشتر به خاطر پنهان کردن بغض‌هاي توي گلو است. غم‌هاي باد کرده در دل. براي فراموشي است. فراموشي هديه خوب خدا است براي تحمل رنج‌ و اندوه دنيا. ما مي‌خنديم تا فراموش کنيم فرماندار ورامين از ماشين خوب سوار شدن ترسي ندارد. تا فراموش کنيم جناب مدير اهل شيشليک و کباب است و شفاف هم مي‌گويد با نان و پنير نمي‌توانم کار کنم! به قول هادي عامل: «خسته نباشي دلاور خدا قوت پهلوان!»

منبع: دانشجو

http://www.CheKhabar.ir/News/39026/دولت شيشليک‌خوران- با نان و پنير نميتوانيم کار کنيم!
بستن   چاپ