بررسي رابطه بين شاد بودن با ميزان کمال گرايي
شنبه 2 مرداد 1395 - 10:43:48 AM
چه خبر - شناخت شادماني، رضايت از زندگي و کمال گرايي

شادماني واژه اي است که شايد ما به سادگي از کنار آن بگذريم و نسبت به آن توجهي نشان ندهيم. در واقع، روانشناسي قرن بيستم بيشتر بر هيجانات منفي نظير افسردگي متمرکز بوده، تا بر هيجانات مثبت نظير شادي. در حالي که از دهه 1980 به بعد در تعريف سلامت تغييرات جديدي پديد آمد. متون مرتبط با روان شناسي سلامت تنها به جنبه هاي منفي در انسانها محدود نمي شود. ويژگي مهم رواني که فرد واجد سلامت مي بايست از آن برخوردار باشد، احساس بهزيستي يا شادي و شادماني است.

بايد به خاطر داشت که شادي، نه تنها به ميزان بالاي عواطف و احساسات مثبت، بلکه به برداشت فرد از خشنودي کلي زندگي اش نيز بستگي دارد. شاد بودن مستلزم آن است که فرد از آنچه در طول زندگي داشته است راضي و خشنود باشد. حالات احساسي مثبت، تداوم کمي دارند ولي خشنودي، مدت زيادي به طول مي انجامد و بنابراين مي تواند يکي از اهداف واقعي تر وجود انسان باشد.

به نظر مي رسد عوامل مختلفي بر زندگي رضايت بخش و شادکامي افراد تاثير گذار باشند. براي لذت بردن از چيزي، لازم نيست آن را به نحو کامل و بي نقص انجام دهيم، علاوه بر اين دست و پا زدن براي اين کمال و ارائه کار استثنايي، خشنودي را تضمين نمي کند، بلکه اين کار در اغلب موارد با رضايت کمتري همراه است. بر خلاف باور عموم ، کمال گرايي يک تلاش سالم براي رسيدن به اهداف واقعي نيست، بلکه يک فشار احساسي به سمت اهداف غير واقعي و غير ممکن است، که فرد کمال گرا به گونه اي وسواس گونه، براي رسيدن به آنها تلاش مي کند و در اين مسير خود را براي خطاهايش تنبيه کرده و در نتيجه عزت نفس و شادابي خود را تضعيف مي کند. به عقيده فرويد محرک اصلي در زندگي افراد کمال گرا، رسيدن به خوشبختي نيست، بلکه تکامل و برتري يافتن است و در غير اين صورت راضي نخواهند شد.




منبع: shafajoo.com


http://www.CheKhabar.ir/News/36520/بررسي رابطه بين شاد بودن با ميزان کمال گرايي
بستن   چاپ