چاپ

چه خبر -

سوال کاربر :

من با دختري آشنا بودم و قرار بود بدون اجازه پدر و مادرمان عقد کنيم. من براي او همه کار کردم. همين که کمي بازار و اوضاع مالي ام خراب شد، من را رها کرد. حالا که ازدواج کرده ام همسرم را دوست ندارم. لطفا مرا راهنمايي کنيد.

پاسخ کارشناس :

برداشت من از سوال جنابعالي اين است که دختري را دوست داشتيد ولي بعد از به هم ريختن اوضاع مالي شما، وي شما را رها کرده است و در ازدواج فعلي خود همسرتان را دوست نداريد. مخاطب گرامي! دختري را که دوست داشتيد به دنبال فردي براي ادامه زندگي اش بوده که از نظر مالي حامي او باشد. تا زماني که اوضاع مالي شما مناسب بوده او مايل به ازدواج با شما بوده است ولي زماني که متوجه شده است شما نمي توانيد نقش حامي را داشته باشيد‍، شما را رها کرده است. شما دليل اين را که چرا قرار بوده بدون اجازه خانواده ها عقد کنيد قيد نکرديد اما برداشت بنده اين است که به جز اوضاع مالي، موارد ديگري هم بوده که مانع موافقت خانواده ها با اين ازدواج بوده است.

براي رهايي از شکست عاطفي ازدواج کرديد

شما به آن دختر علاقه داشتيد و او را براي ازدواج انتخاب کرده بوديد و بعد از رها شدن همچنان او را دوست داريد و هنوز نتوانسته ايد با اين واقعيت کنار بياييد که وي شما را رها کرده است. در حال حاضر با احساس خودتان تصميم گيري مي کنيد ولي او با عقل تصميم گيري کرده است بدين معني که ميزان احساس دوست داشتن وي به شما در حدي نبوده که به دليل احساسش صبر کند تا شرايط مالي شما مساعد شود. بهتر بود که بعد ازکنار آمدن با خودتان و احساس تان به آن دختر، تصميم به ازدواج مي گرفتيد. متأسفانه بيشتر افراد براي رهايي از بحران عاطفي به سرعت ازدواج مي کنند در صورتي که ازدواج را به عنوان مسکن در نظر مي گيرند و بعد از تمام شدن بحران نسبت به ازدواج خود حس خوبي ندارند. به شما مخاطب گرامي توصيه مي کنم با عقل خودتان تصميم گيري کنيد. رابطه قبلي شما تمام شده است و امکان بازگشت وجود ندارد و ازدواج مشابه خريد لباس و کفش و ... نيست که بتوانيد به راحتي همسر خودتان را کنار بگذاريد.

دلايل ناراحتي تان را با همسرتان در ميان بگذاريد

راه حل پيش روي شما در حال حاضر اين است: مواردي را که سبب مي شود همسرتان را دوست نداشته باشيد با همسرتان در ميان بگذاريد تا بتواند با تغييراتي در خودش، حس بهتري را در شما ايجاد کند. واضح است که به هيچ وجه نبايد به او بگوييد به تو علاقه ندارم و به طور کلي شخصيتش را زير سوال ببريد بلکه بايد بعضي رفتارهايش را که باعث نبود علاقه در شما شده است با او در گفت و گوهايي موثر در ميان بگذاريد. همچنين مراجعه به يک روان شناس و کمک گرفتن از مشاور هم در زمينه حل بحران عاطفي عميق خودتان و هم زوج درماني مي تواند به شما براي ادامه زندگي مشترکتان کمک کند. اکنون توصيه من به شما تلاش براي ادامه زندگي با همسرتان، البته زندگي با کيفيت از نظر عاطفي است.

منبع : khorasannews.com