عاليجناب اينستاگرام و ميل به خودنمايي
پنجشنبه 6 خرداد 1395 - 11:15:30 AM
چه خبر - ويژه نامه نوروز همشهري - ياسر هدايتي: «من و خودم، يهويي!» با لبخند و بي لبخند هم معنايي ندارد. مهم اين است که منم. تصويري از من، بدون روتوش؛ ثبت يک «آن» و بعد به اشتراک گذاشتن اين يک لحظه براي هر کس که مي شناسدم يا حتي نمي شناسد. مهم ديده شدنِ من است. امپراتور جوان شبکه هاي اجتماعي حالا همه جا را فتح کرده است، آن هم «يهويي!»

تولد اينستاگرام و توجه جدي به آن در دنياي ارتباطات، شبيه بازگشت يک امپراتور نولباس، به تخت و تاج کياني پدرانش است. قدرت جادويي که تصوير از پس نگاره هاي اُخرايي و سياه غارهاي کهن گويي بار ديگر سر برآورده است تا مانند شمشيري اثيري در دست امپراتور باشد. اينستاگرام با استفاده از بازآفريني قدرت جادويي تصوير در جهان جديد توانست به عنوان يک شبکه اجتماعي، خيلي زود ايده فراگيرش را در صدر توجه مخاطبان قرار دهد.

اما تنها شمشير پرنفوذ امپراتور جوان شبکه هاي اجتماعي پيش برنده نبود بلکه اينستاگرام و بنيان يکي از مهمترين ميل هاي رواني انسان اين شمشير اثيري را به کار گرفته بود. ميل به ديده شدن؛ تمايلي که روانشناسان آن را ذيل اميال اجتماعي و عاطفي انسان از قوي ترين اميال معرفي مي کنند. نظريه پردازان شخصيت، ميل به ديده شدن را تلاشي در راستاي قوام بخشيدن به «خود» فرد مي دانند؛ «خود»ي که در نهايت «من» هر فرد را نيز مي سازد. اين «من» مي تواند از ميان «من»هاي پنجگانه هر فرد، در واقع برگرفته از تصور فرد از خودش، تصور ديگران از فرد و تصور او از تصور ديگران از خودش باشد.

عاليجناب اينستاگرام و ميل به خودنمايي

بر اين اعتبار، عاليجناب جوان در ميان رقباي خودش – شبکه هاي اجتماعي پرکاربردي مثل فيس بوک و توئيتر – با تکيه بر قدرت تصوير و ميل به ديده شدن، توانست خيلي زود جهانگشايي سايبري خود را تثبيت کند.

حالا آن مربع کرم – قهوه اي با 4 خط رنگي کوچک در سمت چپ بالاي آن، مثل دوربين پولارويد قديمي که عکس را درجا به تو تحويل مي داد، در هر ابزار الکترونيکي هوشمندي (Smart Device) پيدا مي شود.

اين برنلامه کاربردي (Application Program) به هر کاربر خود فضايي به اصطلاح شخصي مي دهد تا عکسي را که خوشايندش است براي عموم يا کساني که مي خواهد منتشر کند. ترجيحا عکسي از خود فرد و نهايتا توضيح و شرح عکس؛ و براي طبقه بندي و در نتيجه جستجوي راحت تر، اضافه کردن تگ و عنواني که همه عکس هاي ديگري که با اين تگ در هر جاي جهان کاربري منتشر مي کند، در يک طبقه قرار بگيرد و راحت تر جستجو شود.

عاليجناب اينستاگرام و ميل به خودنمايي

ظاهر ساده اي دارد و کاربري آساني هم. خيلي ها قواعد مرسومش را رعايت نمي کنند، مثل برخي کاربران ايراني که روزانه عکس هاي تکراري و بي هدف و بدون مضمون در صفحه شخصي خود بارگذاري مي کنند يا کساني که اصلا حواس شان نيست اينستاگرام، فيس بوک نيست. قرار نيست ذيل يک تصوير، مانيفست يا يادداشت منتشر شود. در اينستاگرام شرح عکس چيزي نيست بيشتر از چند جمله توضيح که به اصطلاح رسانه اي ها حداقل از پنج «W» مثل «Who»، «Where»، «What» پاسخ چند پرسش را داشته باشد، با توصيف کوتاه و تلگرافي حال و احساس آن عکس. هر چه موجزتر، بهتر.

با اين همه اما کاربران حرفه اي انبوه اين شبکه همچنان تکثير مي شوند. کساني که قواعد استفاده از شبکه را رعايت مي کنند، تصويري از خودشان در حالتي، وضعيتي يا با کسي را منتشر مي کنند و شرحي کوتاه و احيانا تگي و تمام.

رعايت همين قواعد حرفه اي باعث شده اين کاربران دنبال کننده هايي (Followers) داشته8 باشند و البته احيانا خودشان هم اهل دنبال کردن (Following) باشند و اين همان وسوسه و ميل به ديده شدن است. اين که دوست شان يا شخصيت مورد علاقه شان عکسي تازه از خودش يا کارش يا همراه با دوستش منتشر کرده باشد، مورد لعاقه دنبال کننده هاست. او هم ترغيب مي شود چيزهايي – در واقع تصويرهايي از زندگي خصوصي اش، عکس هايي که تا پيش از اين يا نمي گرفت يا دليلي براي منتشر کردنش نداشت – از خودش براي تماشا و دنبال شدن به اشتراک بگذارد.

عاليجناب اينستاگرام و ميل به خودنمايي

لايک و کامنت اما همان تاييد پس از ديده شدن است. از اين منظر انگار تفاوتي ميان دنياي مجازي و واقعي نيست. در دنياي مجازي هم هر قدر ديده شوي بايد اثري از اين ديده شدن باشد. نه تنها براي تو بلکه براي ديگراني هم که تو را مي بينند. اين همان «من»ي است که با تصور فرد از تصور ديگران درباره خودش شکل مي گيرد.

کامنت کمي با لايک فرق دارد. لايک گويي شماره اندازي براي تاييد است اما کامنت يعني فردي که به هر حال تو را دنبال کرده برايت نظر مي گذارد. بدين معنا هر کامنت اهميت بيشتري از هر لايک دارد. انگار فرق بين کيفيت و کميت ديده شدن است. حتي اگر کامنتي با تو مخالفت کردهب اشد، باز اين حرفي از ديده شدن توست. در لايه هاي ناهوشيار ذهن خود اين نشاني از ديده شدن دارد. تو نمي تواني از نظر گذاشتن ديگران در ذيل پستت – تصويري که منتشر کرده اي – جلوگيري کني! اما مي تواني آن نظر را حذف کني؛ هر چند که بعد از ديدن برخي از دنبال کننده هايت، عاليجناب انگار فکر همه جا را کرده و با به روز رساني هاي وقت به وقتش نمي گذارد خسته شوي.

اگرچه هر کاربر همزمان هم دنبال کننده دارد و هم دنبال شوندهاست اما خودش است که نهايتا مي تواند هر کدام اين نقش ها را پر رنگ کند. کاربر فعال کاربري است که پست هاي زياد مي گذارد و دنبال کننده هاي زياد دارد و اين موضوع آنقدر مهم است که تعداد زيادي فالوئر مجازي داشتن براي بعضي تبديل به پرستيژ حقيقي مي شود و اين خود تازه اول ماجراهاست. اين خود نوعي هوادار جمع کردن است؛ همان ميل مفرط به ديده شدن. اين بار اما با عيان شدن در عرصه عمومي فضاي مجازي؛ عرصه اي که صفحه شخصي آقا يا خانم کاربر برحسب ديده شدنش تبديل به مکاني عمومي مي شود.

عاليجناب اينستاگرام و ميل به خودنمايي

اين موضوع اما مختص ستاره ها نيست. در واقع اين ستاره ها نيستند که دوست دارند شهخرت شان را به فضاي مجازي هم بکشانند. ستاره ها تنها بخش کوچکي از کاربران اينستاگرام هستند. اين ميل به ديده شدن و به تعقيب آن برافکندن بخشي از حريم خصوصي بر بام آفتاب عمومي در ميان بسياري از کاربران جوان و ميانسال هم جاري است. اين نفوذ شمشير باستاني عاليجناب اينستاگرام است؛ نفوذي برآمده از ترکيب ميل روانشناختي به ديده شدن از طريق به اشتراک گذاري تصويري خصوصي به عنوان يکي از نخستين دلالت هاي ارتباطي در سپهر ارتباطات به معناي تاريخي کلمه که حالا دوباره از پس چرخه اي باز مورد توجه جدي قرار گرفته است.

شمشير باستاني عاليجناب اما بُراتر از آن است که اگر کاربري فعال نباشي از دايره نفوذ خارج شوي. به عبارت ديگر دراين ميان حتي کاربراني که به معناي واقعي کلمه، کاربر فعال نيستند از ميل روانشناختي ديگري که همان سرک کشيدن در حوزه خصوصي به اشتراک گذاشته ديگران است لذت مي برند. عاليجناب فکر همه چيز را کرده است.
http://www.CheKhabar.ir/News/27300/عاليجناب اينستاگرام و ميل به خودنمايي
بستن   چاپ