خشونت در فضاي مجازي
پنجشنبه 6 خرداد 1395 - 11:14:28 AM
چه خبر - هفته نامه عصر ارتباط - مريم آريايي: وقتي از انتشار کليپ هاي خشونت آميز در شبکه هاي اجتماعي و پيام رسان هاي موبايلي صحبت مي کنيم ديگر نيازي نيست در ذهن مان دنبال مصاديق دوردستي بگرديم. حالا اين موضوع اينقدر برايمان عيني شده که حتي کودکان هم اين روزها از ديدن صحنه هاي شکنجه سگ توسط صاحبش و يا شرارت هاي اشرار يکي از استان هاي شمالي در امان نبودند. يک بعد ماجرا هيجان دريافت و انتشار چنين صحنه هاي خشونت آميزي است و بعد ديگر ماجرا تشويق به کشف و انتشار اين موارد به بهانه مجازات متخلفان است که خود به اين خشونت ها دامن مي زند.

هرچند به دنبال انتشار فيلم قدرت نمايي اشرار در شمال کشور و صحنه هاي آزاردهنده شکنجه يک سگ توسط صاحبش، شاهد دستگيري و برخورد با متخلفان بوديم اما شدت تکرار اين موارد با فراگير شدن شبکه هاي اجتماعي موبايلي در واقع زنگ خطري است که نبايد بي تفاوت از کنار آن گذشت.

در يک ماه اخير موارد مشابهي از آزار و اذيت حيوانات در فضاي مجازي منتشر شد که موجي از اعتراض ها را از هنرمندان تا فعالان محيط زيستي به دنبال داشته است؛ کمتر از يک ماه پيش بود که کليپي از جنگ خودساخته سگ ها در تلگرام دست به دست شد و افرادي بيمارگونه حيوانات بيچاره را به جان هم انداخته بودند؛ کليپي که دست کمي از تزريق اسيد در نخاع سگ هاي ولگرد در شيراز نداشت که هنوز در موبايل بعضي ها هست و گاهي براي تجديد خاطره نگاهي به آن مي اندازند و حالا در روزهاي اخير فيلمي در فضاي مجازي دست به دست مي چرخد که حاوي صحنه هاي توحش يک انسان نسبت به يک سگ بي پناه است.

خشونت در فضاي مجازي؛ پاي لنگ نظارت و تشويق تماشاچيان

دهن کجي به قانون

بعد از دستگيري عامل شکنجه سگ در تلگرام، فرمانده يگان حفاظت محيط زيست گفت: «زماني که متخلفان در فضاي مجازي اقدام به انتشار فيلم مي کنند، جرايم آنها چندين برابر تخلفاتي است که در خفا صورت مي گيرد چون با انتشار فيلم در فضاي مجازي متخلفان ديگر را نسبت به تخلف جري مي کنند و اين اقدام به نوعي دهن کجي به قانون محسوب مي شود.»

اما موضوع فقط به خشونت عليه حيوانات محدود نمي شود؛ انتشار فيلم قدرت نمايي اراذل و اوباش شمال کشور شکل ديگري از خشونت را به تصوير مي کشيد و اوباش هاي سابقه دار که بازيگران اصلي اينگونه کليپ ها بودند، همديگر را در فضاي مجازي دعوت به دعوا مي کردند.

کليپ هايي که حالا علاوه بر نسخه هاي اورجينال، نسخه هاي تقلبي و تقليدي آن هم دست به دست مي شود و اين صحنه هاي توحش از سوي برخي جوانان بازتوليد مي شود. انتشار صحنه هاي خشونت عليه يک زن که البته با بازسازي صحنه بعد از دستگيري فرد مجرم همراه بود و مواردي از اين دست باعث تشويش و جريحه دار شدن شديد افکار عمومي شده و اين پرسش را ايجاد مي کند که آيا قوانين به اندازه کافي بازدارنده نيستند و چرا حتي بعد از واکنش سريع و دستگيري مجرمان همچنان اينگونه موارد بازتوليد مي شود.

خشونت در فضاي مجازي؛ پاي لنگ نظارت و تشويق تماشاچيان

توسعه نامتناسب

اسماعيلي قديمي استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي در گفت و گو با «عصر ارتباط» ريشه بروز بي اخلاقي در فضاي مجازي و گسترش آن در شبکه هاي اجتماعي را عدم تناسب در توسعه مي داند و توضيح مي دهد: «واقعيت اين است که وقتي نظام هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي توسعه پيدا مي کنند، همانطور که گيدنز، جامعه شناس معروف مي گويد بايد سيستم هاي کنترلي و نظارتي هم توسعه پيدا کند و درواقع نمي توان سازمان ها را براساس عقل و منطق گسترش داد اما به فکر توسعه مکانيزم هاي کنترلي و نظارت نبود.»

او ادامه مي دهد: «گيدنز رمز موفقيت غربي ها را توسعه همزمان نظام هاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي با ساختارهاي نظارتي مي داند و مي گويد اينها دوقلوهاي به هم چسبيده اند؛ اما اتفاقي که براي ما افتاده است اين است که ما تکنولوژي را به تقليد از آنها وارد مي کنيم. سازمان را ايجاد و جذب نيرو مي کنيم اما فکري براي نظارت بر آنها نمي کنيم و نظام هاي سنتي خود را براساس ساختارهاي جديد به ابزارها و سيستم هاي نظارتي مجهز نمي کنيم. اين در حالي است که در غرب همزمان با عبور از نظام هاي سنتي، سامانه هاي نظارتي هم توسعه داده مي شود اما ما اين توسعه يافتگي را نداريم.»

اين استاد دانشگاه مي گويد: «مثلا در عرصه سياسي نظام هاي دموکراتيک و انتخابات را توسعه داده ايم اما حزب را که در واقع براي آمادگي افراد بر حضور در عرصه سياسي و نظارت بر عملکردهاي سياسي است توسعه نداده ايم و تشکيل نمي دهد. يا در بحث ترافيک انواع خودروها را بدون اينکه فرهنگ سازي شود، وارد مي کنيم اما در خيابان ها با تضاد مواجه مي شويم؛ خودروهاي مدرني که رانندگان آن فرهنگ ترافيک را نمي دانند. يا مثلا در اقتصاد هرکسي شرکتي مي زند اما خبري از نظام آزادي مالياتي نيست.

اين داستان درباره رسانه هاي مدرن هم همين است؛ ما با تکنولوژي روز پيش مي رويم بدون آنکه به اقتضائات و ساز و کارهاي کنترلي و پيوست هاي فرهنگي توجهي کنيم و به همين دليل شاهد هر نوع رفتاري در مواجهه با رسانه هاي جديد هستيم و در نبود نظام هاي تشويق و تنبيه مناسب زمينه براي سوءاستفاده و بداخلاقي ها فراهم مي شود.»

قوانيني که بازدارنده نيست

با اين همه هرچند پليس فتا بارها هشدار مي دهد و خبر از دستگيري اين مجرمان به گوش مي رسد اما تکرار اين موارد حکايت از عدم تناسب نظام هاي نظارتي دارد و گويا قوانين نتوانسته اند بازدارنده باشند و افراد بدون هراس از مجازات يا حداقل مجازاتي متناسب با جرم، خود را آزاد مي دانند که هر نوع رفتاري را از خود بروز دهند.

خشونت در فضاي مجازي؛ پاي لنگ نظارت و تشويق تماشاچيان

نکته اي که در سلسله کليپ هاي اشرار شمال قابل توجه بود اصرار آنها بر شرارت و ترويج روش هاي توحش آنها بود؛ اراذلي که ظاهرا هر کدامشان چندين بار دستگير شده اند و بسياري از آنها سابقه حبس در کارنامه دارند و نه تنها از اين موارد ناراحت نيستند، بلکه با آن رزومه سياه خود را وزين تر توصيف مي کنند و به اين دليل علاقه اي به پنهان شدن ندارند. آنها حتي فيلم ها و تصاوير دستگير شدنشان را در کنار ساير افتخاراتشان ليست مي کنند و با گشت زدن در دنياي مجازي مي توان به القاب شان پي برد، تصاويرشان را شناسايي کرد، نام و نام خانوادگي و حتي محدوده زندگي شان را شناسايي کرد و انتظار داشت که در صورت دستگير نشدن، به زودي کليپ هاي جديدي از آنها اکران شود.

خشونتي که تشويق مي شود

بعد ديگر اين ماجرا کاربراني هستند که مدام در حال تشويق يکديگر به پخش يک کليپ براي مجازات متخلفان هستند، موجي که نه تنها در گسترش شعاع دايره خشونت مانع نيست بلکه به آن دامن هم مي زند. گرچه قانون براي عاملان بروز اين خشونت ها و رفتارهاي غيراخلاقي مجازاتي در نظر گرفته اما اينکه آيا دامن زدن به انتشار اينگونه تصاوير و تشويق به توليد و انتشار اينگونه کليپ ها حتي به بهانه مجازات متخلفان هم بخشي از جرم تلقي مي شود يا نه با ابهام مواجه است.

امانگاهي به آمارهاي مربوط به گسترش خشونت در جامعه مي تواند اين فرضيه که افزايش اينگونه تصاوير خشونت بار در فضاي مجازي بازتابي از جامعه واقعي ما است را تقويت کند. بيش از هر چيز بايد ديد هدف عاملان ضبط و پخش خشونت و توحش در فضاي مجازي چيست و آيا از نظر روانشناسي داراي نوعي اختلال رواني و خطرناک براي جامعه نيستند؟

گزارش پزشکي قانوني نشان مي دهد که در ايران در هر دقيقه يک نزاع صورت مي گرد و روزانه يک هزار و 600 پرونده نزاع منجر به جرح در اين سازمان تشکيل مي شود. آنچنان که وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشکي مي گويد افزايش خشونت در ايران «مشکل فرهنگي و رواني» است و بايد چاره اي براي آن انديشيد.

خشونت در فضاي مجازي؛ پاي لنگ نظارت و تشويق تماشاچيان

ابزارهاي نوين براي ترويج خشونت

آنچه اين روزها شاهد آن هستيم و در پيام رسان هاي موبايلي دست به دست مي شود نمايش اقدامات غيرانساني گروه هاي تندرو و افراطي، خشونت هاي افسارگسيخته، تصاوير بريده شدن سر غيرنظاميان توسط تروريست هاي داعش، تجاوز و ازدواج هاي اجباري زنان با پيروان جريان هاي تکفيري، آواره شدن کودکان و زنان از ترس خشونت هاي افراطي گروه هاي تندرو نيست؛ اين موارد از سوي پليس امريکا و يا ساير گروه هاي خشن دنيا سر نزده است؛ آنچه بيش از همه جاي تاسف دارد رواج اين خشونت ها در جامعه ما است؛ جامعه اي که ارزش هاي اخلاقي بايد در آن در سطح بالايي قرار داشته باشد اما استفاده از ابزارهاي جديد براي گسترش بي اخلاقي متاسفانه در آن رواج دارد.

قديمي، استاد دانشگاه نيز علاوه بر نظارت، آموزش از سطح خانواده تا تمام سطوح اجتماعي را ضروري مي داند، او مي گويد: ريشه اين موضوع به نظام هاي اخلاقي جامعه و نهادهاي فرهنگي هم بر مي گردد که متناسب با توسعه سازمان ها و ساختارها، توسعه پيدا نکرده اند. وسايل ارتباط جمعي بايد هنجارها و ارزش ها را بازتوليد کنند و هر جامعه اي که توسعه سياسي، اجتماعي، اقتصادي پيدا مي کند بايد متناسب با آن نظام هاي فرهنگي نيز توسعه پيدا کنند و از طريق ابزارهاي فرهنگي، جامعه را آماده ورود به نظام هاي جديد کنند. نظام هاي اخلاقي و فرهنگي بايد خود را متناسب با توسعه بازتوليد، احيا و آماده رو به رو شدن با شرايط جديد کنند و جامعه را براي مواجه با تغيير و تحولات آماده کنند.

او با بيان اينکه متاسفانه نهادهاي فرهنگي ما ضعيف هستند و برنامه ندارند، مي گويد: نهادهاي فرهنگي ما بايد نهادهاي رقابت پذير شوند و اگر آنها فيلم مي سازند، بازي هاي رايانه اي مي سازند ما هم محصولات قابل رقابت داشته باشيم.

حالا بازخوردهاي اخير يعني دستگيري عامل خشونت در کمتر از 24 ساعت، تشکيل کمپين هاي مختلف براي مقابله با خشونت، تجمع هنرمندان در حمايت از حقوق حيوانات و... به طور منطقي بايد حداقل تا مدتي شاهد بروز چنين خشونت هايي نباشيم گرچه در غياب نهادهاي نظارتي متناسب، فقدان فرهنگ سازي و آموزش بعيد نيست که جو غالب، گسترش و بازتوليد چنين محتوايي باشد.
http://www.CheKhabar.ir/News/27297/خشونت در فضاي مجازي
بستن   چاپ