10 نکته اي که باعث لذت بردن از جايزه شهاب حسيني و اصغر فرهادي مي شود
چهارشنبه 5 خرداد 1395 - 12:46:06 PM
چه خبر - ارزشمند بودن جايزه هاي اصغر فرهادي و شهاب حسيني

دو جايزه جشنواره سينمايي و معتبر «کن» براي فيلم «فروشنده» کام سينمادوستان ايران و فراتر از آن بيشتر مردم را شيرين کرده و مي‌ توان گفت اين دو جايزه خيلي «مي چسبد».

فيلم «فروشنده» به کارگرداني «اصغر فرهادي» در فستيوال کن دو جايزه بهترين بازيگر مرد و بهترين فيلم نامه را به دست آورد و از اين نظر پرافتخارترين فيلم سينماي ايران در يک جشنواره بين المللي به حساب مي آيد چرا که هم‌زمان دو جايزه گرفته است.

اما چرا اعطاي جايزه بهترين بازيگر مرد به «شهاب حسيني» و بهترين فيلم نامه به «اصغر فرهادي» را مي‌توان شيرين ترين دانست و کدام ويژگي ها اين کام يابي بزرگ سينماي ايران را از موفقيت هاي پيشين نيز متمايز مي سازد؟

اول: تا پيش از اين فيلم هايي که در جشنواره هاي بين المللي جايزه مي گرفتند متهم مي شدند که قصه ندارند يا عامه مردم با آنها ارتباط برقرار نمي کنند و اين نگراني ابراز مي شد که جوايز کارگرداناني مانند عباس کيا رستمي به صنعت سينما در داخل کمک نمي کند.

اصغر فرهادي اما حتي بيش و پيش از کارگرداني با قصه و فيلم نامه شناخته مي شود و از اين رو اين جايزه اي به يک نويسنده و به ادبيات هم هست و سينماي هنري و روشنفکري را با مردم پيوند مي زند. ديگر نمي توانند بگويند اين فيلم ها را براي جشنواره ها مي سازند چون سينماي فرهادي مردم پسند هم هست و در داخل نيز مي فروشد.
خود فرهادي درباره قصه فيلم هايش مي گويد: « تا چند سال پيش کليشه اين بود که فيلم مستند گونه قصه نبايد داشته باشد. حالا نه تنها قصه دارد که معما هم دارد. چيزي شبيه کارهاي کلاسيک. من اصرار دارم اين قدر اين راه را بروم که اين کليشه ها در ذهن تماشاگر بشکند.»

دوم: هنگامي که سازندگان فيلم فروشنده روي فرش قرمز رفتند ترانه «دلشدگان» پخش مي شد و اين يعني موفقيت اين فيلم را تنها کاميابي خود نمي دانند و اصغر فرهادي نماينده هنر مستقل ايران است.او در واقع جايزه خود را به محمد رضا شجريان هم تقديم کرده است.

سوم: دو بازيگر اصلي فروشنده همان دو بازيگر اصلي سريال «شهرزاد» هستند. شهاب حسيني و ترانه عليدوستي طي نزديک به يک سال گذشته با مجموعه «شهرزاد» ساخته حسن فتحي مورد توجه مردم قرار گرفتند و به خاطر کن همراه اصغر فرهادي به فرانسه رفتند.
بنابر اين ذهن هاي توطئه انگار نمي توانند بگويند سناريويي در کار بوده چون شهاب حسيني پيش تر جايزه خود را از مردم گرفته بود. درست است که هر فيلم حال و هوا و کارگرداني خاص خود را دارد اما شهاب حسيني توانايي خود را پيش تر به اثبات رسانده و قبل از «شهرزاد» و در همان «جدايي نادر از سيمين» به کارگرداني فرهادي نيز خوش درخشيده بود.

چهارم: کانون توجه اصغر فرهادي به طبقه متوسط در ايران است. طبقه اي که حامل تغييرات شتابان اجتماعي در ايران اند و در انتخابات هفتم اسفند 94 نيز باز نقش آفريني آنان را ديديم. فيلم هاي فرهادي، سياسي نيست اما بستر تغييرات سياسي را با ظرافت و مهارت ترسيم مي کند و خود او کارگردان تنزه طلبي نيست و در بزنگاه ها ابايي ندارد که موضع گيري کند. هرچند که سياست معطوف به قدرت را هرگز پي گيري نکرده است.

بي سبب نبود که در دولت قبل راديکال ها طبقه متوسط را هدف گرفته بودند و اکنون نيز اين تفسير وجود دارد که پاره اي سخت گيري هاي اجتماعي براي نوميد کردن اين طبقه از تغيير است. اما اين تغيير جدي تر و گسترده تر از آن است که متوقف شود و در فيلم هم «عماد و رعنا» با همه معمولي بودن نمادي از زوج هاي طبقه متوسط ايران اند و جالب اين که در فيلم هم در حال تمرين نمايش «مرگ فروشنده» اند.
بدين ترتيب مي توان گفت فرهادي که در جواني تئاتر کار مي کرده دين خود را به تئاتر هم ادا کرده است.

پنجم: هم اصغر فرهادي و هم شهاب حسيني کار خود را با تلويزيون شروع کردند. اما در تلويزيون نماندند. مثل ماهي يي که در تُنگِ تنگ جا نمي شود و بيرون مي زند. تلويزيون ايران مي توانست به گونه اي عمل کند که امثال فرهادي و شهاب حسيني در خود اين سازمان ببالند اما چه بسا اگر مي ماندند به اين جايگاه نمي رسيدند.

فرهادي 5 سال پيش در مصاحبه اي گفته بود: « يادم مي آيد وقتي در تلويزيون سريال " داستان يک شهر" را کار مي کردم مدير پخش، يک بار جلوي يک قسمت از سريال را گرفت و برايم نوشت:" اينجا تلويزيون است. سينما که نيست." آن موقع که در تلويزيون کار مي کردم متهم بودم که سينمايي مي سازم و خيلي از دوستان تهيه کننده هم به من مي گفتند اينها قصه هايي است که بايد در سينما کار شود. چرا اينها را به تلويزيون مي بري؟ همين ترغيب ها باعث شد که من به سينما بيايم.»

ششم: حضور فرهادي و شهاب حسيني و ترانه عليدوستي در اين گونه آيين ها چهره واقعي يا امروزين جامعه ايران و دست کم طبقه متوسط را براي جهانيان ترسيم مي کند. با اين که رسانه هاي رسمي اصرار دارند تصوير ديگري از ايران امروز نشان دهند و در آن طرف نيز تلاش مي شود چهره تيره و تاري ترسيم کنند کارگردان و بازيگران ايراني نشان مي دهند که ايرانيان چگونه زندگي مي کنند و زيست مدرن تا چه اندازه در ايران هواخواه دارد.

هفتم: تنها چند روز از اظهار نظر توهين آميز منتسب به يک کارگردان سينما يا تيتر خاص يک روزنامه مي گذرد که «کن، جشنواره دگرباش هاست». اين ديگر نياز به توضيح ندارد و جايزه اصغر فرهادي و شهاب حسيني نشان مي دهد اين سخن چه واقعا نقل شده باشد و چه تحريف شده باشد تا چه حد ياوه بوده است.

هشتم: 19 سال پيش و هنگامي که عباس کيا رستمي نخل طلا را به دست آورد مردم به سرعت باخبر نشدند ولي اين بار به لطف سايت ها و کانال هاي تلگرامي مردم در لحظه مطلع شدند و ديگر اهميتي ندارد که صدا و سيما خبر را منتشر مي کند يا نه. اين بار البته صدا و سيما با فاصله و در شبکه خبر و با لحن محترمانه اين خبر را انعکاس داد.
19 سال پيش عباس کيا رستمي نه تنها در داخل چندان تجليل نشد که حتي نشريه اي خارجي مدعي شد کساني در تهران و البته به شکل نمادين با حلقه «دار» در انتظار او بودند که چرا در آن فستيوال مصافحه اي داشته است.

نهم: اگر بازيگر ديگر ايراني – گلشيفته فراهاني- جايزه گرفته بود رسانه هاي داخلي با محظوراتي روبه رو مي شدند. چون کارگردان فيلم هم ايراني نيست اما اعطاي جايزه به بازيگري که همچنان در ايران فعاليت مي کند و کارگرداني که امکان فيلم ساختن در داخل را هم دارد طراوت ديگري داشت و اين بهانه را هم از مخالفان گرفت که بخواهند اعطاي جايزه را حاوي پيام سياسي و فرهنگي خاصي بدانند.

دهم: «فروشنده» به پيچيدگي روابط انساني درون خانواده مي پردازد. وجه ديگر فيلم تغييرات سرسام آور شهري است و اينها مختص ايران نيست.
فروشنده را از منظري سياسي مي توان به عصر پسابرجام نسبت داد. جالب اين که فيلم قبلي او (گذشته) هم بلافاصله پس از روي کار آمدن حسن روحاني اکران شد که نشاني از تغيير را با خود حمل مي کرد. اين بار جهان با اين فيلم ايران را متصل به جهان و نه منفصل از آن مي بيند.

يادمان باشد اصغر فرهادي قبل از آن که کارگردان باشد نويسنده است. اين جايزه را مي توان به حساب ادبيات گذاشت؛ ادبيات مظلوم و آرزو کرد کمي از مظلوميت ادبيات کاسته شود و آن چنان که حسن فتحي هم در اختتاميه «شهرزاد» آرزو کرد کارگردانان از روي آثار نويسندگاني چون محمود دولت آبادي هم فيلم بسازند.
راستي، جايزه‌هاي کن در روز دوم خرداد به «فروشنده» رسيد. اين اتفاق براي کساني که دوم خرداد را فراتر از سياست و مناسبات قدرت و در عرصه اجتماع ارزيابي مي کنند نيز نشانه فرخنده اي به حساب مي آيد.




منبع : asriran.com

http://www.CheKhabar.ir/News/26486/10 نکته اي که باعث لذت بردن از جايزه شهاب حسيني و اصغر فرهادي مي شود
بستن   چاپ