زيباترين و مهمترين هنر زندگي چيست ؟!
يکشنبه 26 ارديبهشت 1395 - 5:38:55 AM
چه خبر -

هرچيز به جاي خويش نيکوست!

«شيخ محمود شبستري» در «گلشن راز» شعر زيبايي را آورده است:

جهان چون چشم و خط و خال و ابروست که هر چيزي به‌جاي خويش نيکوست

اگر يک ذره را برداري از جاي همه عالم فرو‌ريزد سرا‌پاي

مهم‌ترين هنر زندگي، اين است که «جاي درست هر‌چيز» را پيدا کنيم. برخي از افراد، احساسات و رفتارهاي بشري را به «خوب و بد» تقسيم مي‌کنند. براي نمونه محبت، ترحم، بخشش و انعطاف را خوب مي‌دانند و خشم، حسابگري و سخت‌گيري را بد مي‌دانند. چنين نيست! محبت اگر در جاي درستِ خود اعمال شود، زيباست. اگر محبت را نابه‌جا به‌کار بريم، نه‌تنها زيبا نيست که زشت و زشتي‌آفرين است!

شنيده‌ايد که:

درشتي و نرمي به هم در به است چو رگزن که جراح و مرهم‌نه ‌است

و اين‌که:

ترحم بر پلنگ تيز‌دندان ستمکاري بود بر گوسفندان

همه‌جاي زندگي نبايد انعطاف و گذشت داشته باشيم. هر‌کدام از ما بايد اصول و ارزش‌هايي د‌اشته باشيم که به آن‌ها بسيار مقيديم. يکي از مهم‌ترين قانون‌هاي زندگي در تمثيل زير بيان شده است:

«فلفل نباشيد، سيب‌زميني نباشيد، گيلاس باشيد!»

برخي از افراد، هم‌چون «فلفل»، تند وتيزند. راجع‌به همه‌چيز، حساس و متعصب‌اند. هرچيز بر‌خلاف سليقه‌‌شان باشد، آنان را برمي‌آشوبد و همواره آماده‌اند با ديگران بجنگند، بر سر هرچيز!

گروهي از افراد هم از آن‌طرف بام مي‌افتند. آنان شبيه «سيب‌زميني‌»‌اند، راجع‌به هيچ‌چيز غيرت و تعصب ندارند. آنان با هرکس و هر‌چيزي کنار مي‌آيند!

هيچ‌کدام از اين افراد، انسان کامل نيستند! انسان کامل، هم تعصب و غيرت دارد و هم انعطاف و تسامح، هم‌چون «گيلاس» که بخشي از آن، نرم و شيرين است و بخشي از آن، سفت و سخت مي‌باشد و کسي نمي‌تواند آن را گاز بزند! مهم اين است که تشخيص دهيم کجا جاي محکم ايستادن است و کجا جاي گذاشتن و روان‌شد‌‌‌ن. جاهايي در زندگي پيش‌مي‌آيد که لازم است هم‌چون کوه، محکم و استوار باشيم و موقعيت‌هايي در زندگي پيش‌مي‌آيند که لازم است هم‌چون جويبار، سيال و نرم باشيم. نه سفت و سخت بودن، فضيلت است، نه سيال و نرم بودن! فضيلت اين است که «به‌جا» سفت و سخت باشيم و «به‌جا» سيال و نرم!

در دعاي معروف آرامش مي‌خوانيم:

«خداوندا! آرامشي عطا فرما که بپذيريم آن‌چه تغيير‌نيافتني است‌ و شهامتي که تغيير‌دهيم آن‌چه تغيير‌يافتني است و خردي که تفاوت اين‌دو را دريابيم!»

آرامش، تسليم و سکوت، هنگامي فضيلت است که «به‌جا» باشد. برخي افرد هنگامي که بايد بجنگند و مقاومت کنند، صحبت از «تسليم و سرنوشت» مي‌کنند! ترس و تنبلي خود را نبايد به‌حساب قضا و قدر و سرنوشت بگذاريم. به قول «سِنِکا» فيلسوف روم باستان: «هميشه از دشواري امور نيست که جسارت نمي‌ورزيم، گاهي از جسارت نورزيدن ماست که امور، دشوار مي‌شود!»

اگر در مقابل هر ظلم و انحراف و بدعتي، سر خم کنيم و آن‌را به حساب «تسليم و رضا» بگذاريم، چه بر سر ما خواهد آمد؟!

و از آن‌سو اگر در مقابل هر تفاوت و دگرانديشي و ابتکاري، مقاومت و سرسختي نشان دهيم و تعصب سليقه‌اي خود را به‌حساب «انجام وظيفه» بگذاريم، چگونه زندگي خواهيم داشت؟! اين‌جاست که وظيفه‌ي دشوار آدمي رخ‌مي‌نمايد. در هر لحظه، آگاه و هوشيار باشيم که کدام احساس و رفتار ما «به‌جا» و کدام احساس و رفتار ما «نا‌به‌جا» است.

زندگي چه‌قدر شبيه «بندبازي» است!

دکتر محمدرضا سرگلزايي (‌روان‌پزشک‌)

ر‌ابط آموزشي انجمن جهاني روان‌پزشکي در ايران

برگزار‌کننده‌ي دوره‌هاي روان‌شناسي کاربردي
تهيه شده توسط مجله شادکامي و موفقيتمنبع: سيمرغ

http://www.CheKhabar.ir/News/24687/زيباترين و مهمترين هنر زندگي چيست ؟!
بستن   چاپ