كشف ناشناخته هاي كودك از طريق نقاشي
يکشنبه 19 ارديبهشت 1395 - 1:13:52 AM
چه خبر -

نقاشي كودكان چه مي گويد؟ چندي پيش در نمايشگاه «نقاشي خط» دوستي صحنه يي توجهم را جلب كرد. كودك چندساله اش نگران از تكاپوي چند ماهه مادر براي فراهم كردن نمايشگاه، زانوي غم به بغل گرفته بود و در گوشه يي در حال نقاشي كشيدن بود. نقاشي زني كه دارد فرياد مي زند و موهاي دختري كه روي زمين ريخته است. برايم شنيدن شرح نقاشي از كودك خردسال با اعلام موافقت خودش، جذاب به نظر رسيد. بي آنكه نگاهم كند گفت: «ديگر مادرم را دوست ندارم، مي خواهم موهايم را بكنم تا به من نگاه كند.» سواي فانتزي ها و تخيلات كودكان و پرداختن كلامي به پديده هايي كه معمولاتنها در ذهن كودكان اتفاق مي افتد، نقاشي آنها آيينه تمام نماي زبان الكني ا ست كه دارند: واكنشي به جهان هستي و شناختي كه با توجه به موقعيت هاي قابل درك شان از دنيا دارند. آنچه كودك مي كشد، ذهنيت او از عوالم، عواطف، توقعات و درگيري هاي ذهني اوست.

خلاقيت در نقاشي كودكان نخستين راه عبور آنها از خودسانسوري ا ست. پرورش خلاقيت همراه با ايجاد اطمينان خاطر براي كودك، موجب بروز حقيقت دروني او مي شود. دامن زدن به اضطراب او از طريق كنترل آنچه مي كشد يا دخالت در تشخيص اينكه بهتر است چه چيزي را نقاشي كند، مانع از پرورش خلاقيت و اعتماد به نفس در او مي شود. هنگامي كه كودك رنگ ها را درك كرده و لمس مي كند، از آن هراس ندارد كه اگر رنگ روي فرش خانه ريخت بعد از آن بايد چه تاواني را پس بدهد. ترس از تجربه كردن در نقاشي منجر به ترس از مواجهه با واقعيت هاي ناشناخته در بزرگسالي مي شود. وقتي عواملي مانع از جسارت كودك در تجربه تركيب رنگ ها شود، چه بسا سرنوشت او تغيير كند و نتواند حتي علاقه اش به بازي رنگ ها در هنرهاي مختلف را متوجه شود. در دوره نوجواني همين محدوديت مانع از توجه و شناخت او نسبت به استعدادهاي خاص هنري اش مي شود. چه خوب است براي تجربه هاي ناب كودكان مان جز مداد رنگي كه نزد خانواده ها فراگيرتر است از گواش يا آبرنگ نيز استفاده شود. كشف تركيب رنگ ها به كودك مي آموزد كه مي تواند طبيعتي بزرگ تر را خلق كند. لذت كشف و فرآيند آن ايجاد «حس كنترل بر امور» را براي كودك در بر دارد. او مي تواند فارغ از ترس و واهمه در فضايي امن همچون حياط خانه، پارك، مهدكودك يا حتي مدرسه به خلق نقاشي با ابعاد بزرگ تر از كاغذهاي دفترش بپردازد. اين كار او را يك گام به سوي مديريت امور و بروز شجاعت در كشف ناشناخته ها نزديك تر مي كند. هنگامي كه كودك نقاشي مي كشد، در درجه اول رضايت شخصي خود را طلب مي كند. براي او تفسير يا تاييد بزرگسالان هيچ اهميتي ندارد. براي رهايي خود از سوالاتي كه از او مي پرسند، دست به خيال پردازي يا داستان سرايي هاي فانتزي و غيرواقعي مي زند، حتي در برخي مواقع هنگامي كه از سوال هاي ديگران كلافه مي شود، ترجيح مي دهد نقاشي خود را پاره كند و خود را از زير بار نگاه هاي پرسشگر بزرگسالان برهاند. اين بزرگ ترين ضربه يي است كه پرسش هاي مكرر موجب آن مي شود. كودكان در كلاس هاي نقاشي، از كنار هم بودن و كارهاي گروهي لذت مي برند. مربي خود را دوست دارند و مهم تر از دوست داشتن به او اعتماد دارند. وقتي مربي از تمامي همسالان شان درباره آنچه كشيده اند سوال مي كند، اين را نوعي بازي مي يابند و تصور مي كنند بايد همچون دوستان شان براي آنكه چرخه اين بازي ادامه پيدا كند، به پرسش ها پاسخ دهند. تشويق مربي و دوستان را مي پذيرند و از آن لذت مي برند. اما قرار دادن كودك در موقعيتي مشابه در خانه و با نظارت اقوام و دوستان باعث شرم كودك در پاسخ دادن به سوال ها مي شود.

گاهي كودك در پايين نقاشي اش چيزهايي مي نويسد. او سواد ندارد اما مي داند كه مي تواند به شيوه كتاب هاي قصه، جدا از نقاشي، چيزهايي را كه «نوشته» نام دارد در گوشه نقاشي اش بنويسد. گاهي دوستان او كه سواد خواندن و نوشتن دارند او را مسخره مي كنند و تاكيد دارند كه اين خطوط بي معني در هيچ الفبايي مفهومي نخواهند داشت. فرزندان بزرگ تر كه حوصله شان از نقاشي كشيدن هاي پياپي كودكان سر مي رود نيز اين واكنش را به كرات نشان مي دهند. خراب شدن دنياي ساخته شده بر اساس رنگ ها، تنها با يك جمله از قبيل چنين عكس العمل هايي به يكباره فرو مي ريزد. و سياهي و ياس جايگزين آن مي شود. معمولاكودكان در نقاشي خود جايگاهي براي خويش متصورند و خود در نقاشي حضور دارند. نزديك ترين فرد به آنها در نقاشي همان كسي است كه كودك نزد او آرامش، امنيت و دوست داشتن را تجربه مي كند. ممكن است كودك فردي را كه در نزديك ترين فاصله تصوير مي كند، بزرگ تر از ابعاد خانه و چيزهاي ديگر در نقاشي بكشد. اين اصلا عجيب نيست. حتي ممكن است ديگر آدم هاي نقاشي شده اعضا و اجزاي كاملي نداشته باشند اما آدمي كه در كنار اوست و امنيتش را تضمين مي كند، با جزييات كامل كشيده شود. از اينكه پدر خانواده در عكس خارج از خانه قرار دارد، كودك را مورد غضب قرار ندهيد. اين حقيقت بيروني زندگي اوست. به جاي خشونت عليه كودك به راه حلي براي حضور همه اعضاي خانواده در خانه بپردازيد. كودكاني كه در نقاشي هاي خود به كشيدن عناصر طبيعي طبيعت همچون خورشيد، درخت، دريا و گياهان و ساير موجودات زنده اهميت مي دهند، نشاط و زندگي بدون دغدغه يي را تجربه مي كنند. وجود طبيعت در آثار كودكان، همسو شدن آنها با جهان طبيعي و دوستداري و توجه آنها به پديده هاي طبيعي را نشان مي دهد. كودكان منزوي و خشمگين به طور معمول نمي توانند با طبيعت نيز همچون ساير پديده ها ارتباط بگيرند. فرهنگ و طرز زندگي كودك در خانواده در ارتباطي كه او با طبيعت برقرار مي كند، نقش بسزايي دارد. خانواده يي كه دوستدار حقوق حيوانات است، آشتي با حيواناتي از جمله سگ، مرغ، خروس و... را به بچه ها مي آموزد و معمولا اين موجودات در نقاشي كودك حضور دارند. اگر كودك حيواني درنده را در نقاشي خود به عنوان عنصر اصلي نقاشي كند، نشانگر ترس و اضطراب پنهان او از وقايعي در زندگي ا ست. كودكان با نقاشي هاي خود زندگي مي كنند و اين تصاوير تنها براي آنها سرگرمي يا تفريح قلمداد نمي شود. خانواده يي كه اجازه مي دهد فرزندشان بخشي از خانه را با نقاشي هايش تزيين كند به هويت او احساس استقلال مي دهد.




منبع: روزنامه اعتماد


مطالب پيشنهادي:
اثر موسيقي بر ذهن ‌كودكان
فيلمي خوش‌ساخت براي روان درماني افراد به شدت افسرده
هاليوود به سلامت مي‌انديشد!
تاثير آواز خواندن بر سلامتي
چگونه نقاشي کودکان را تفسير كنيم؟

http://www.CheKhabar.ir/News/24061/كشف ناشناخته هاي كودك از طريق نقاشي
بستن   چاپ