منتظر پايان ضعيف شهرزاد باشيم!؟
دوشنبه 13 ارديبهشت 1395 - 11:04:45 AM
شهرزاد چگونه تمام مي شود؟

ديگر عادت کرده‌ايم، انگار که انتظار ديگري جز اين نداريم. انتظار نداريم محصولاتي که در عرصه‌هاي مختلف از صنايع و بسته‌بندي گرفته تا فرهنگ و هنر وقتي به دستمان مي‌رسد، کيفيت خود را در تمام مدت استفاده حفظ کنند. ديگر همه مي‌دانيم خوب کار کردن فلان وسيله يا مورد قبول بودن محصولات فلان کارخانه يا نهاد خدماتي امري پايدار و هميشگي نيست. کافي است که مخاطبان به يک اثر اقبال نشان دهند يا اظهار رضايت کنند، آن وقت است که ورق برمي‌گردد و همه چيز عوض مي‌شود.
فرهنگ و هنر هم از اين قاعده مستثني نيست.
حالا اين سوال براي قاطبه مخاطبان آثار هنري از جمله مجموعه‌هاي تلويزيوني و سريال‌هاي شبکه نمايش خانگي پيش آمده که چرا خالقان آثار هنري در تمام حوزه‌ها حوصله به سرانجام رساندن کار‌هايشان را ندارند يا اينکه قادر به پايان رساندن اصولي، منطقي و حساب شده آثارشان نيستند.

بگذريم که برخي از اين آثار به دلايل مختلف بد شروع مي‌شوند، بد ادامه مي‌يابند و بد به پايان مي‌رسند اما سوال مهم اينجاست که آثار شاخصي که در ابتدا و ميانه راه تعريف و تمجيدهاي بسياري را متوجه خود کردند و در مجموع اثري موفق شناخته شدند چرا در انتهاي راه و بخش‌هاي پاياني دچار تزلزلي تکراري و سوال برانگيز مي‌شوند؟

سريال شهرزاد شروع و روند موفقي داشت. سريالي که موفقيت‌هايش در ميزان جذب مخاطب و البته واقعيت‌هاي کيفي‌اش باعث شد تلويزيون و سريال‌هاي کم بيننده‌اش رقيب تازه‌اي به عنوان شبکه نمايش خانگي پيدا کند. اما اين سريال هم که با پخش منظم و بموقعش تمام ناهنجاري‌ها، بي‌اعتمادي‌ها و بي‌نظمي‌هاي توزيع سريال در اين حوزه را از اذهان پاک کرد با تمام معيارهايي که مي‌شد اين مجموعه را اثري موفق بناميم به‌‌ همان ورطه پايان بندي‌هاي سرهم‌بندي شده افتاده و پيش بيني مي‌شود با ادامه روندي که در آخرين قسمت پخش شده مشاهده شد همين اتفاق در هفته‌هاي پاياني پخش فصل اول به کليت اثر لطمه بزرگي وارد کند.

هر چند به نظر مي‌رسد بعد از لو رفتن پايان قصه در فصل اول از سوي يکي از عوامل شهرزاد، تغييرات نابهنگام در بخشي از قسمت‌هاي پاياني رخ داده باشد اما در همين قسمت بيست و ششمين که اخيرا توزيع شده, مي‌شود نشانه‌هايي از‌‌ همان سرهم‌بندي را به وضوح پيدا کرد. براي مثال تکرار صحنه چيدن مهره‌هاي شطرنج توسط بزرگ آقا که همزمان با آن تسويه‌ حساب‌هاي شخصي او با آدم‌ها هم نشان داده مي‌شود، ابتدايي‌ترين چيزي است که به ذهن هر کسي مي‌رسد،. يا خطابه‌اي که بزرگ‌آقا بعد از انجام قتل‌ها خطاب به شخصيت نصرت ايراد مي‌کند، بيش از آنکه به شناخت شخصيت يا جهان‌بيني او کمک کند، تکرار مکرراتي است پيش از اين بار‌ها و بار‌ها به مخاطب نشان داده شده است.

از طرفي ديگر نويسندگان اين مجموعه شخصيت شهرزاد را در دهه 30 تهران به عنوان نماد زن امروزي متفاوت و مدرني تعريف کرده‌اند که تن به قواعد از پيش تعيين شده نمي‌دهد و نمي‌خواهد زير بار هر حرفي برود اما کنش اين شخصيت، به خصوص در بخش‌هاي پاياني سريال، دربرگيرنده مجموعه رفتارهايي است که از هر زن عادي و مظلومي انتظار مي‌رود. زني که فرزندش را از او گرفته‌اند و او را به دور انداخته‌اند. مشاهده چنين رفتاري از شهرزاد اين پرسش را به وجود مي‌آورد که چرا تنها واکنش او به طلاق اجباري‌اش بغل کردن فرزندش براي چند لحظه و بعد انفعال محض باشد؟

حال اگر پاسخ اين است که اجازه بدهيد و در فصل دوم گره گشايي‌هاي برخي ماجر‌ها را ببينيد هم نمي‌تواند چندان قانع کننده باشد چرا که تکليف برخي مسائل مربوط به قصه بايد در همين فصل اول روشن شود. جداي از اين وقتي براي يک شخصيت شناسنامه تعريف مي‌شود ــ که سريال شهرزاد از معدود آثاري بود که کاراکتر‌هايش اين مشخصه را داشتند ــ چرا رفتار و کنش او با آنچه که به عنوان شناسنامه و شخصيت او تعريف شده تعارض دارد؟ و علت آن چيست؟

واقعيت اين است که همواره قسمت پاياني بسياري از سريال‌هاي ايراني بد‌ترين قسمت آن مجموعه بوده‌اند چرا که کارگردان و نويسنده به شکل عجيب و غريبي قصد دارند تمام گره‌هاي داستاني را در‌‌ همان قسمت آخر باز کنند يا مي‌خواهند در قسمت آخر شگفتي بزرگي براي مخاطبان مشتاق خود داشته باشند اما تعدد سوال‌هاي به وجود آمده در قسمت‌هاي قبلي و بي‌جواب ماندنشان تا قسمت آخر باعث مي‌شود همه چيز به بد‌ترين شکل ممکن جمع و جور شود، متاسفانه سريال شهرزاد هم در فاصله دو قسمت مانده به پاياني فصل اول ظاهرا به اين وادي افتاده است.

آيا حوصله خالقان آثار تلويزيوني و سريال‌هاي ايراني، در ادامه و پايان کار سر مي‌رود؟ آيا تنها شروع متفاوت و پرقدرت براي خوب بودن يک سريال کافيست؟ کافي است فقط کمي به گذشته و پيشينه تصويريمان نگاه کنيم. سريال‌هايي مثل هزاردستان يا دايي جان ناپلئون و... کدام يک از آن‌ها از ميانه سريال به بعد يا در بخش‌هاي پاياني خود اين گونه دست مخاطب را خالي مي‌گذارند؟ کدام يک از آن‌ها با محول کردن گره‌گشايي داستان به قسمت‌هاي آخر، پايان بندي را به جزوه‌اي تبديل مي‌کردند که قرار است به طور خلاصه و شتابزده به پرسش‌هاي شکل گرفته در متن سريال پاسخ بگويند؟

مخاطب ايراني پيش از هر چيز، به دنبال احترام گذاشته شدن به شعور و سليقه خود است. اتفاقي که اين روز‌ها به خصوص در عرصه تلويزيون کمتر رخ مي‌دهد، حالا اگر سريالي توانسته مخاطب را به اين باور برساند که به شعور و سليقه او نه تنها احترام مي‌گذارد که براي جلب رضايتش، تلاش هم مي‌کند، حيف نيست که با يک پايان‌بندي سرهم‌بندي شده اعتماد سخت به دست آمده او را دوباره از دست بدهد؟ کاش دست‌اندرکاران سريال شهرزاد براي اين موضوع فکري بکنند.




منبع : khabaronline.ir


http://www.CheKhabar.ir/News/23146/منتظر پايان ضعيف شهرزاد باشيم!؟
بستن   چاپ