چاپ

چگونه فردي که قصد خودکشي دارد را منصرف کنيد؟

در تمام زندگي ام با افسردگي شديد مبارزه کردم. چندين مرتبه تصميم به خودکشي داشتم. و اين تجربه وحشتناکي است براي تمام افرادي که درگير آن هستند. در اينجا برخي از چيزهاي مفيد و مضر را که در طول اين دوران تجربه کرده ام بازگو مي کنم:

1-به من نگوييد: "خدا چيزي بيش از توان تحمل ما به ما نمي دهد."

اول از همه، شما درباره باورهاي اعتقادي من چيزي نمي دانيد. شايد من به خدا اعتقاد داشته يا نداشته باشم اما رنجي که مي کشم بيشتر از حد تحمل من است. اين من هستم که با اين رنج دست و پنجه نرم مي کنم.اين من هستم که هر روز صبح از خواب بيدار و با اين رنج رودررو مي شوم.اگر خدا عمدا اين رنج را سر راه من قرارداده به نظرم مرتکب اشتباه شده. روزهايي هست که احساس مي کنم ديگر قادر به ادامه زندگي نيستم.
وقتي اين جمله را به من مي گوييد فقط به من احساس شرمندگي مي دهيد نه حال خوب.

به جاي آن بگوييد: "درک مي کنم که ممکن است اين شرايط تو را به فکر خودکشي انداخته باشد. من هر کاري در توانم هست انجام مي دهم تا به تو کمک کنم."

و پس از آن واقعا آن را انجام دهيد.با پزشک يا مشاور من تماس بگيريد. و کنترل اين اوضاع آشفته را به دست بگيريد.

2-به من نگوييد: "فقط به خانواده ات فکر کن. آيا فرزندان و همسرت براي تو کافي نيستند؟"

من با تمام وجودم عاشق خانواده ام هستم.در واقع، وقتي به خودکشي تمايل پيدا مي کنم که فکر مي کنم باعث رنج و زحمت آنها هستم و با کشتن خودم مي خواهم آنها را نجات دهم.

گفتن حرفهايي شبيه به اين به من، فقط احساس گناه مرا زياد مي کند ولي لزوماً حالم را بهتر نمي کند.

به جاي آن بگوييد: "مهم نيست که چه احساسي داري مهم اين است که خانواده ات عاشق تو هستند."

به طور کلي درباره خانواده ام با من صحبت کنيد- مثلاً اين که بچه ها چي کار مي کنند؟ انجام چه کارهايي براي من و همسرم لذت بخش است؟ احساس گناه را از بين ببريد و مثبت حرف بزنيد.

3- به من نگوييد: "فردا همه چيز تغيير مي کند."

شما که از فردا خبر نداريد- پس حرفهايي که ظاهر خوبي دارند ولي لزوماً واقعيت ندارند را نگوييد. حقيقت اين است که شايد فردا حالم 100 برابر بدتر از اين باشد.

به جاي آن بگوييد: "در لحظه زندگي کن"

به جاي وعده وعيدهاي توخالي بيادم بياوريد که يک دقيقه يا يک ثانيه زندگي کنم .به من بگو اگرچه از فردا خبر نداريد ولي هميشه همراهم هستيد. پيشنهاد کنيد که کنار هم بنشينيم و وقت بگذرانيم. پيشنهاد ديدن يک فيلم يا انجام کاري که حواسم را پرت کند بدهيد. هر دقيقه اي که زنده بمانم قدمي به سوي بهبودي است.

4-به من نگوييد:"شما خودخواه هستيد"

واي. فقط واي. گفتن اين حرف چطور مي تواند مفيد باشد؟ کسي که تصميم به خودکشي دارد با دردي غيرقابل تحمل مواجه است.اگر خواستن کسي براي توجه به من که بنشيند کنار من در حالي که من در حال جنگ با شياطين درونم هستم، خودخواهي است پس بگذاريد خودخواه باشم.

به جاي آن بگوييد: "من مي خواهم کمکت کنم."

به من بگوييد که باري بر دوش دوستان و خانواده ام نيستم به من بگوييد که همراهم خواهيد بود و واقعا همين طور باشيد.

5-به من نگوييد: "ناراحت نباش"

اين بدترين چيزي است که مي توانيد به من بگوييد. افسردگي نياز به تشخيص دقيق پزشک دارد. آيا به کسي که سرطان يا ديابت دارد مي گوييد "ناراحت نباش"، باور کنيد اگر ناراحت نبودن راه حل بود حتماً اين کار را مي کرد.

به جاي آن بگوييد: "مي دانم شرايطي که در آن هستي واقعاً سخت است."

اگر قصد خود کشي داريد با دوستان، خانواده يا پزشک يا کسي که بتواند در گذر از اين مسير تا زمان بهبودي همراهتان باشد تماس بگيريد. زماني که نياز به کمک ديگران داريد کمک بخواهيد . از کمک خواستن نترسيد.

منبع: سيمرغ